«خندوانه» ای که گاه باید برایش گریست!
دیشب رامبد جوان در برنامه خندوانه می گفت به عقیده من خدا انسان را خلق کرده است تا کیف کند! و از همه چیز لذت ببرد! از همه مخلوقات، از همه آنچه میسازد و اختراع می کند، از تکنولوژی و صنعت، ساختمان و ...
واقعاً افسوس خوردم که تریبون رسانه ملی ما به دست چه افکاری سپرده میشود و چه افکار دنیاپرستانه و مادی گرایانه ای به مردم القاء میشود. شاید بگویند شما چه هنری دارید که رسانه ملی را به شما بسپرند؟! غیر از منبر و روضه چه دارید؟ می گویم بله، همیشه لغو و لهو و دلقک بازی و تمسخر و گناه و باطل جذابیتهایی دارد که قرآن خواندن، موعظه شنیدن، تفکر کردن، یاد مرگ افتادن، مطالعه کردن، نماز و زیارت و ... آن جذابیتها را ندارند! خصوصاً در رسانه ای که اساساً ساخته تمدن مادی غرب است و اقتضائات آن جذابیتهای مادی است! هم نفس انسان و هم شیاطین جن و انس با تمام ابزار و تکنولوژیهای مدرن دنیای غرب تمام تلاش خود را صرف جذاب تر شدن دنیا و لذتها و شهوات دنیا می کنند. (زُیّن للناس حب الشهوات ...)، دنیایی از رنگ و نور و تصویر و تحرک و تحریک جهت غلبه هیجان، سکس، خشونت، توهم و خیال بر تفکر و تعقل و تدبر و آرامش و اطمینان قلب... ، معصیت خدای متعال همیشه با لذت و جذابیت همراه است و همیشه خوبیها سخت هستند (خیر الأمور أحمَزُها)، انسان اگر خود را «عبد» بداند قطعاً یله و رها نیست و «تکلیف» دارد، تکلیف هم تکلف و سختی دارد، مضمون روایات بسیاری این است که عبادات، طاعت و اعمال صالح بر نفس سنگین است و انسان احساس کراهت دارد و باید بر خود تحمیل کند اما در مقابل نفس انسان به بدی ها، زشتی ها، گناه و لغو و لهو و لعب گرایش دارد و طبعاً انسان را به آن سمت می کشاند. پس خوب بودن و خوب عمل کردن زحمت و سختی دارد و البته خداوند ثواب و رحمت بی نهایت خود را در آخرت بی منتهای خود، عوض زحمت و تکلف و بلای مؤمن در دنیای فانی و زودگذرش قرار داده است (إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الدُّنْیَا دَارَ بَلْوَى وَ الْآخِرَةَ دَارَ عُقْبَى وَ جَعَلَ بَلْوَى الدُّنْیَا لِثَوَابِ الْآخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوَابَ الْآخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدُّنْیَا عِوَضاً...، الجنه حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات...)، انسان را برای کیف کردن و لذت بردن و لهو و لعب و تبعیت از شهواتش آفریده اند یا برای بندگی؟! (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ)، برای تقرب و کمال و رشد و سعادت دنیا و آخرت آفریده اند یا برای آنچه رامبد جوان و امثال او مردم را به آن دعوت می کنند؟! این تفکر کجا و سیره ائمه اطهار علیهم السلام که الگوی زندگی مؤمنین هستند کجا! افسوس که اگر مردم ما به رسانه ملی اعتماد کنند و نخواهند در دام رسانه های بیگانه و الگوهای غربی بیفتند، اسیر چه الگوهایی می شوند!
به این روایت در فرمایشات علامه مصباح یزدی توجه کنید :
حضرت امیرامومنین بعد از ذکر سیره چند تن از انبیاء،به زندگی پیغمبر اکرمصلیاللهعلیهوآله برمیگردد و میفرماید : بیا و از پیغمبر پاک و پاکیزهتر پیروی کن! بهترین اسوه و الگو برای تو پیغمبر اسلام است. فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى وَعَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى؛ اگر کسی الگو میخواهد باید از ایشان بگیرد و اگر به کسی میخواهد انتساب پیدا کند باید به پیغمبر انتساب پیدا کند. وَأَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیِّهِ وَالْمُقْتَصُّ لِأَثَرِهِ؛ محبوبترین بندگان پیش خدا کسی است که از پیغمبرش پیروی کند و از آثار او جستوجو کند و درصدد باشد که آنها را بفهمد و به عمل درآورد.
روزی یکی از این همسران پیغمبر پردهای نقشدار در اتاقش آویزان کرده بود. وقتی حضرت آن را دیدند، فرمودند: این را از چشم من دور کن! وقتی نگاهم به این پرده میافتد، یاد دنیا و زینتهای دنیا میافتم. نمیخواهم اصلا یاد دنیا بیافتم. برای اینکه دنیا در نظرش جایگاه راحتی، اقامت و زندگی کردن جلوه نکند و همیشه به یاد داشته باشد که اینجا گذرگاهی است و باید رفت، میگفت: این پرده عکسدار هم بردار! نه تنها محبتش را به دل راه نمیداد، که از جلوی چشمش هم آن را دور میکرد تا خیالش هم به ذهنش نیاید. وقتی انسان با کسی دشمن است، نمیخواهد عکسش را هم ببیند. او چون دشمن دنیا بود، اصلا نمیخواست خیالش هم به ذهنش بیاید.
مقایسه کنید این منش و روش را با این تفکر که خدا ما را خلق کرده است تا از مافیها لذت ببریم و کیف کنیم!!
والبته از کم کاریهای ماست که با امثال او ارتباط مؤثر نگرفته ایم و این مطالبه به حق مقام معظم رهبری را عمل نکرده ایم که تأکید فرمود بر «تزریق باور دینی به هنرمندان» ...
سئوال :
خداوند زمینه کیف خوب را آفریده است ، مثلا همه از طنز رسول الله کیف می کردند، این مطلوب خدا و رسولش بوده است.
جواب:
بله این فرمایش شما با اینکه هدف خلقت کیف کردن باشد متفاوت است! البته لفظ و معنا و مفهوم کیف را هم باید در جای خودش بکار برد، اولا اگر مزاح و ادخال سروری هم از ناحیه معصومین بوده خالی از حکمت و معرفت و تنبه و آثار و برکات نبوده و این متفاوت است با صرفا کیف کردن و لذت بردن! لذا برخی اساتید قائلند امور مباح نداریم چون خواب و خوراک هم یا در مسیر بندگی است که ثواب دارد یا در مسیر دنیاپرستی است که عقوبت دارد، پس لذت و راحتی هم باید جهت دار باشد و این معنای این فراز از دعای صحیفیه است که میفرماید أستغفرک من کل لذت بغیر ذکرک و من کل راحت بغیر انسک و من کل سرور بغیر قربک و من کل شغل بغیر طاعتک.... ثانیا انسانها و جامعه مؤمنین باید فرح و شادیشان و حزن و غمشان بر مدار فرح و حزن ولی خدا و حالات او تنظیم شود، (یفرحون بفرحنا و یحزنون بحزننا)، بعید میدانم امام زمان، مشغول کیف کردن و لذت بردن از زندگی مادیش باشد! حتی برای ساعتی در روز و درحال تماشای خندوانه! و یا در این بحران قتل عام شیعیان و ظلم به مظلومان جهان و ...
سئوال :
به نظر می رسد نکاتی که گفته شده است برای اوتاد است و برای عموم مردم، حذف مباحات، بدعت بوده و خود حرام است! اگر فردی اهل لذت حلال مباح و حتی لذت مکروه بود حق تحریم او را نداریم!
جواب:
ما هیچ حلالی را تحریم نمی کنیم اما باید توجه داشت که "این نسخه برای اوتاد است" یا "ما نمیتوانیم مانند معصومین زندگی کنیم" و امثالهم، از آن حرفهای بظاهر منطقی است که بسیار مورد استفاده غلط قرار میگیرند! این حرفها یعنی آنها زندگی خودشان را بکنند و عوام هم زندگی خودشان، الگو و اسوه بودن آنها هم کشک! چون نمیتوانیم مثل آنها باشیم، الگو بودن آنها چه معنایی دارد?!
اولا اگر منظور شما از اوتاد، علما و غیرمعصومین هم هستند، وجود ایشان حجت است که انسان غیر معصوم هم میتواند به درجات و مقاماتشان برسد، اگر منظورتون معصومین هستند، هرچند خود ایشان هم فرمودند مثل ما نمیتوانید باشید، اما نگفته اند که شبیه ما هم نمیتوانید باشید یا تلاش نکنید مثل ما باشید یا روش و منش و رفتار ما را الگو نگیرید! پس نمیتوان برای عوام الناس نسخه من درآوردی نوشت و ذوقی و سلیقه ای برایشان آداب و رفتار مشخص کرد و هرجا به کلام و سیره اهل بیت استناد میکنیم بگویید اینها مال خودشان است نه عموم مردم!
ثانیا ما با لذت حلال کاری نداریم! ما کجا لذت حلالی را تحریم کردیم?! بحث برسر مصداق لذت حلال است و عرض ما این است که لهو و لعب و لغو و اتلاف سرمایه جوانی و عمر و فرصت سوزی در زمان بحران فرهنگی نظام و القای افکار انحرافی و شبهات و.... در برخی برنامه های به اصطلاح هنری و سرگرمی، برای انسان مؤمن قطعا لذت حلال نیست!
بله، در تربیت فردی (و نه جمعی و رسانه ای) مراحلی را برای رشد و سلوک مشخص میکنند که ممکن است من باب دفع افسد به فاسد ، مجوز ارتکاب برخی معاصی را بجای بدتر از آن بدهند که ربطی به بحث ندارد.
سئوال:
این جمله که « هر فعلی یا مقرب است یا مبعد ، پس فعل مباح نداریم» خلط میان کلام و فقه است. نمی بایست به سرعت و بدون ملاحظه مختصات هریک از دانش های کلام و فقه، میان ایندو ارتباط برقرار کرد. بخش اول جمله از منظر کلامی صحیح است یعنی هر فعلی یا مقرب است یا مبعد اما بخش دوم (پس فعل مباح نداریم) یک حکم فقهی است ، تعریف مباح به مقرب یا مبعد بودن نیست، بلکه به عدم عقاب است. از منظر فقهی می توان گفت: خداوند برای برخی افعال عقاب جعل نکرده است و اینگونه افعال، مباح هستند، هرچند مقرب یا مبعد باشند. (اباحه به المعنی الاعم = غیر الزامی ) یا اینکه نه ثواب دارد نه عقاب (اباحه بالمعنی الاخص).
جواب :
خیلی این تقسیمات فقهی قابل دفاع نیستند! و اتفاقا چون فقه را منحصر در تکالیف عملی کرده اند و حالات قلبی و روحی را کمتر توجه کرده اند، لذا عقاب و ثواب را انتزاعی دیده اند وگرنه هر فعلی با ملاحظه ربطش با حالات روحی و نیات قلبی و جهت گیریهای اصلی (بندگی یا استکبار) باید از لحاظ ثواب و عقاب مورد توجه قرار گیرد. پس خداوند برای همه افعال عقاب یا ثواب جعل کرده است و فقه موجود ما ناتوان از بیان آن است...