🔸نقدی بر استفاده غلط از این شعر مولوی :

«آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آب از بالا و پست»

🔹برخی یک قیاس مع الفارق و استفاده غلطی از این شعر در امور معنوی و اعتقادی و عبادی میکنند و کارکردی تربیتی برای آن درست می کنند که به نظر می رسد جای تأمل دارد.

🔹شخصی در رابطه با تربیت فرزند با استناد به این شعر به بنده توصیه می کرد که فرزندان را خلاف میلشان به زیارت و مسجد و عبادت مجبور نکن! بگذار تا تشنگی حاصل شود و خودشان به این مسیر ترغیب شوند.

🔹دو نکته قابل بحث در این توصیه وجود دارد، یک نکته اکراه و اجبار نمودن فرزندان به معنویات و فراگیری معارف و انجام عبادات است که در این نوشته به آن نمی پردازم و اجمالاً می گویم که اتفاقاً از دستورات دینی، تا حدودی اجبار و اکراه نفس به انجام عبادات وجود دارد و نفی مطلق آن صحیح نیست و آثار منفی احتمالی اجبار و اکراه فرزندان نیز با انس آنها به معنویات و عبادات جبران می شود؛ نکته دوم دور کردن فرزند از زیارت و مسجد و عبادت به منظور ایجاد تشنگی!

🔹اگر واقعاً صحبت از نوشیدنی و خوردنی ها بود می توانستیم بگوییم که در صورت محرومیت از آب و غذا، طعم و لذت آنها افزایش میابد چنانکه با شدت خستگی، استراحت لذتی مضاعف پیدا می کند لکن قیاس امور مادی با امور معنوی و معرفتی و عبادی، صحیح نیست. آب و غذا آثار و خواص معین و مشخصی دارند که با حصول آن، انسان احساس بی نیازی می کند و در صورت محرومیت از آن، احساس نیاز، شدت میابد، از اینرو صحیح است که بگوییم آب کم جو تشنگی آور بدست ... ، لکن امور معنوی، اعتقادی و عبادی اینگونه نیستند و این قیاس اشتباه است چون :

🔹اولاً آب حدودی مادی دارد و با مصرف اندازه ای از آن، انسان احسان بی نیازی می کند لکن معنویات، معارف و عبادات و ظرف دل بینهایت وسعت دارند و حدیقفی برای آنها متصور نیست چون هدف از آنها قرب الی الله است و مسیر قرب به خدای متعال انتهاء ندارد،  لذا هیچگاه به کفایت کردن حدی از ذکر یا علم یا عبادت توصیه نشده است،

🔹ثانیاً در مسیر کسب معنویات، معارف و انجام عبادات، متوقف شدن یا کمتر کردن آنها نقض غرض و افتادن در مسیر غلطی است که انسان را از مقصد دور می کند. انسان همواره با نیات، اعتقادات و اعمال خود در حال حرکت به سوی خدای متعال یا غیراو (دنیا، شیطان، طاغوت و ...) می باشد و از ایندو حال خارج نیست، به محض آنکه حرکت خود در مسیر قرب الی الله متوقف یا منحرف کند، از مقصد و قرب الی الله باز می ماند و در مسیر ولایت طاغوت و شیطان قرار می گیرد و حال وسط ندارد. لذا در روایاتی تأکید شده است که اگر انسان توان، عمر و سرمایه خود را در جهت حق بکار نگیرد حتماً در جهت باطل مصرف خواهد نمود. بنابراین کوتاهی در پیمودن مسیر حق مساوی است با خسران و ضرر و در این شرایط «آب کم جو ...» چه معنایی خواهد داست؟!

🔹همچنین، احساس تشنگی در مسیر حق و باطل اتفاقاً با غور و تعمق و اشتغال بیشتر در این دو مسیر فراهم میشود، همانطور که امام کاظم علیه السلام فرموده اند: «مثل الدّنیا مثل البحر کُلَّما شَرِبَ منهُ العطشانُ اِزْدادَ عطشاً حتی یَقْتُلَهُ» دنیا مثل آب دریاست که هر چه بیشتر بنوشی عطشت بیشتر می شود تا جاییکه تو را بکشد! در مسیر حق و بندگی خدای متعال نیز تشنگی نسبت به معنویات، معارف و عبادات، با شدت بخشیدن به آنها تشدید می شود نه با انصراف و کوتاهی از آنها، بلکه با توقف یا کند شدن در این مسیر، ممکن است میل و انگیزه و تمایلات او نیز رو به خاموشی رود و به همان میزان که در پیمودن مسیر حق و عقبی، کوتاهی کرده است در اشتغال به مسیر باطل و دنیا گرفتار شود.

🔹بنابراین در مسیر بندگی خدای متعال، نه «کم جستن آب» مطلوب است و نه با کم جستن آب، «تشنگی» حاصل میشود بلکه اثر عکس دارد و با شدت اشتغال به امور معنوی، اعتقادی و عبادی است که «آب جوشد از بالا و پست».

🔹فرزندان نیز بخاطر طبع بچگی و اقتضای سنشان، بدنبال بازی و سرگرمی و جذابیتهای مادی هستند، اگر در محیطهای مذهبی، و در کسب معارف و انجام عبادات ولو کرهاً و اجباراً آنها را همراه نکنیم (البته ترفندها و روشهایی برای جلب رضایت آنها وجود دارد ...) و بیش از حد لازم آزادی عمل داشته باشیم، ملکه اخلاقی و شالوده فکری و شاکله رفتاری آنها صحیح شکل نمی گیرد و نه تنها تشنگی ایجاد نمی شود بلکه نباید انتظار داشت در آینده نیز با ما همراه شوند و به همین دلیل می بینیم بسیاری فرزندان با پدر و مادر مؤمن خود همراه نمیشوند ...