این روزها پیرامون بحث از نقد امام معصوم علیه السلام، گاهی به ضرورت «مشورت» برای حاکم ، استناد میشود!

🔹به نظر میرسد نقش و جایگاه شورا در نظام اسلامی، صرفاً ایجاد فضای همدلی و همکفری حول نظر ولی است و نقش تصمیم سازی و تصمیم گیری ندارد چرا که آنچه نقش تصمیم سازی را بر عهده دارد «تفقه» است و تصمیم گیری بر اساس تصمیمات شرعی و فقهی، از شئون و اختیارات ولی و حاکم است که قابل تفویض به دیگران نیست (مگر ولی غیر معصوم که اختیارات خود را در برخی اجزای فقاهت مثل موضوع شناسی، تشخیص مصلحت و ... را به شخصی یا جمعی واگذار نماید که البته از موضوع مشورت خارج است.) شورا فضایی را فراهم می آورد که نظر فقهی دستگاه حاکمیت مطرح و پیرامون آن گفت و گو شود تا ضعف دیگر نظریات مشخص و قوت نظر فقه، ثابت و بدینوسیله رشد عقول حاصل گردد و پیرامون نظر شرع، همدلی و برای اجرای آن عزم جمعی حاصل گردد.

🔹از ابن عباس روایت کرده اند که گفت: وقتى آیه «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» نازل شد رسول خدا (ص) فرمود: خدا و رسول او نیاز به مشورت ندارند، و لیکن خداى تعالى این دستور را رحمت براى امتم قرار داده، چون هر کس از امت من که مشورت کند چنان نیست که هیچ رشدى عایدش نشود و کسى که آن را ترک کند، ممکن نیست که به هیچ مقدار و هیچ نوعى از گمراهى و کجى گرفتار نشود.

🔹چطور میشود که عقل نبی یا رسول از امتش بیشتر باشد (وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى یَسْتَکْمِلَ الْعَقْلَ وَ یَکُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِیعِ عُقُولِ أُمَّتِه) و نیز یکی از مصادیق عقل تدبیر امور باشد (لا عَقلَ کَالتَّدبیرِ) اما با اینحال در تدبیر امور به مشورت محتاج باشد؟!

🔹با کمی دقت در آیات و روایات، متوجه خواهیم شد در واقع مکلف اصلی مشورت مردم هستند و نه حاکم و ولی! در واقع مردم نباید دچار خودرأیی و استبداد رأی باشند که موجبات هلاکت آنها را فراهم می آورد(لا تستبد برأیک،فمن استبد برأیه هلک)، از امام صادق علیه السلام روایت است که فرموده اند: جمعی از پیامبر پرسیدند محکم کاری و دور اندیشی چیست ؟ فرمودند: مشورت کردن با صاحب نظران و پیروی کردن از ایشان. (بحار،ج ۷۵،ص۱۰۰، الحیاة، ج۱،ص۳۱۴) یا امام علی علیه السلام فرموده است: «هرکس با خردمندان مشورت کند ، به آنچه صواب است راهنمایی شود». (ارشاد الحیاة ج۱ ص ۳۱۴) و نیز امام کاظم علیه السلام فرمود : ای هشام ! همنشینی با دینداران شرف دنیا و آخرت است.و مشورت کردن با عاقل ناصح یُمن است و برکت و رشد ، و توفیقی است از خدا ؛ پس چون عاقل ناصح به تو رایی اظهار کند ، از خلاف کردن آن بپرهیز ، که سبب تباهی و هلاکت است. (تحف العقول ، الحیاة ج۱ ص۳۲۳ ) بنابراین حقیقت مشورت، مشورت با صاحب نظران (عن امیر المؤمنین علیه السلام: خیر من شاورت ذو النهی و العلم و اولو التجارب‌ و الحزم) و پیروی از آنان است نه آنکه حکومت با مردم مشورت کند و از رأی آنان تبعیت نماید!