هنر با عواطف،حساسیتها و اندیشهی انسان سر و کار دارد آن را پرورش میدهد و در آن تحول و دگرگونی به وجود میآورد... هنر ابزار اقامه عواطف اجتماعی در جهت خاص است... زبان هنر زبان ارتباط با انگیزههای انسان است و در جهتی که هنر فعال است، ارتقاع وجدان ایجاد میکند و در نتیجه مطالبات جدید و نظام نیازمندیهای جدید طرح میشود. بنابراین کارِ هنر آمادهسازی بستر اشتداد و تکامل نیاز و توسعهی ارضاء آن است. هنری موفق است که در خدمت تکامل اجتماعی، نیازهای جدیدی را متناسب با آن در جامعه ایجاد کند...
1- تعریف شما از هنر انقلاب اسلامی چیست؟
برای تعریف عبارت «هنر انقلاب اسلامی»، لازم است به معنای دو واژه هنر و انقلاب اسلامی توجه داشت، تعریف هنر بسیار مورد مداقه و اختلاف نظر واقع شده است اما بطور خلاصه به استناد فرمایشات یکی از اساتید :
هنر با عواطف،حساسیتها و اندیشهی انسان سر و کار دارد آن را پرورش میدهد و در آن تحول و دگرگونی به وجود میآورد... هنر ابزار اقامه عواطف اجتماعی در جهت خاص است... زبان هنر زبان ارتباط با انگیزههای انسان است و در جهتی که هنر فعال است، ارتقاع وجدان ایجاد میکند و در نتیجه مطالبات جدید و نظام نیازمندیهای جدید طرح میشود. بنابراین کارِ هنر آمادهسازی بستر اشتداد و تکامل نیاز و توسعهی ارضاء آن است. هنری موفق است که در خدمت تکامل اجتماعی، نیازهای جدیدی را متناسب با آن در جامعه ایجاد کند...
انقلاب اسلامی در این مقام نیازی به تعریف و توضیح ندارد و در تعریف عبارت «هنر انقلاب اسلامی» بطور خلاصه می توان گفت : هنری که در خدمت تکامل اجتماعی متناسب با آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی، به ارتقاء انگیزه ها و تکامل نیازمندیها و توسعه ارضاء آنها می پردازد، هنر انقلاب اسلامی است.
2- ویژگی های اصلی هنر انقلاب اسلامی چیست؟(منظور از ویژگی ها شاخصه هایی است که هنر انقلاب اسلامی را از دیگر مکاتب هنری جدا می سازد)
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که سیقل دهندهی اسلام ناب محمدی است، اسلام ائمه هداه علیهم السلام است، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبندهی سرمایهداری مدرن، و کمونیسم خون آشام و نابود کنندهی اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، و اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه اسلام امریکایی باشد.»[1]
3- ضرورت پرداخت به هنر انقلابی در عصر کنونی و در سطح جامعه را چگونه عرض یابی می کنید؟
هنر انقلابی در عصر کنونی که عصر تقابل تمدن اسلامی و تمدن غرب است، نباید در سطح جامعه و جهان منفعل و منزوی باشد، چرا که هنر جبهه مقابل، در جهت اهداف اومانیستی و توسعه نیازهای مادی و نفوذ شهوات و لذایذ مادی در قلوب انسانها، به شدت تلاش می کند و در جهت مدیریت اجتماعی و مقیاس توسعه جهانی برنامه ریزی و اقدام می نماید و طبیعی است حتماً بر هنر منزوی غالب خواهد شد، بنابراین ضرورت دارد که هنر انقلاب اسلامی در جهت مقابل با اهداف مقدس، و توسعه نیازهای الهی و نفوذ حب خداوند متعال و انبیاء واولیای الهی در قلوب انسانها، با حداکثر توان توسعه یابد.
4- مؤلفه های اصلی هنر انقلاب اسلامی چیست؟به عبارتی دیگر هنر انقلاب اسلامی در کدام عرصه ها اولویت دارد فعال شود؟
همان گونه که هنر غرب مبتنی بر جهانبینی مادی و مبتنی بر فلسفهی تاریخ مادی، رسالت خود را توسعهی انگیزه ها، تمایلات و نیازهای مادی جامعه مبتنی بر تعریف مادی انسان، جهان وتاریخ میداند، ، هنر انقلاب اسلامی هم باید بتواند تحوّل و تکاملی را در جهت ارزشها و آرمانهای خودش ایجاد کند ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی در عرصه سیاست، فرهنگ و اقتصاد (سه بعد یک جامعه و تمدن) نیز روشن است و در این مقام مجال و نیازی به ذکر آنها نیست. هنر انقلابی می بایست از اسلام، اهداف، آرمانهای اسلام و انقلاب تکاملی اسلام درکی ایجاد کند که امام از آن به «اسلام ناب» تعبیر میکنند و به تعبیر امام، هنری هنر متعهد است که صیقل دهندهی اسلام ناب محمدی باشد.
5- حداقل مواردی که هنرمند طلبه یا طلبه هنرمند باید در عرصه هنر انقلاب اسلامی بداند چیست؟این دانستن می تواند از جنس نگرش و بینش باشد و یا از جنس دانش و یا از جنس مهارت ؟
در ارتباط با نسبت طلبه و حوزه با عرصه هنر و رسانه بحثهای بسیار مفصلی وجود دارد اما اجمالاً دراین مقام می بایست ابتداء به رسالت و وظیفه حوزه و روحانیت اشاره شود و در قدم بعد، سطوح مختلف اقدام در عرصه هنر و رسانه بررسی شود و آنگاه اولویتهای حضور حوزه و طلبه در عرصه هنر و رسانه و جایگاه هنر و رسانه در نظام برنامه های حوزه مطرح شود، در این بحث با استناد به فرمایشات مقام معظم رهبری، نقشه راه خوبی برای حوزه و طلاب و روحانیون در عرصه هنر و رسانه قابل ترسیم است ...
در پاسخ به این سئوال دقتهای خوبی می توان داشت که مثلاً :
- اساساً هنرمند بودن طلبه به چه معناست؟ هنرمند طلبه با طلبه هنرمند چه تفاوتی دارد؟
- به خدمت گرفتن رسانه و هنر توسط حوزه و طلبه ضروری تر است یا هنرمند و رسانه ای شدن یا اساساً ایجاد تحول در عرصه هنر و رسانه و یا ....
- آیا حضور در عرصه هنر و رسانه و انجام رسالت حوزوی در عرصه هنر و رسانه حتماً نیازمند هنرمند شدن است؟ یا مثلاً ارتباط تبلیغی اثرگذار با هنرمندان و اهل هنر و رسانه و ارائه محتوای دینی و ... نیز بدون حضور تخصصی در این عرصه، ممکن است؟
- در بین سطوح فعالیت هنری و شاخه ها و رشته های گوناگون هنری و رسانه ای، چه اولویتهایی برای یک طلبه وجود دارد؟ (خصوصاً با توجه به رشته هایی از هنر مانند نویسندگی، شعر و ... که با وظایف طلبگی ارتباط وثیقی پیدا می کنند و نیز برخی اقسام هنر که شاید در عرف جامعه هنری، از اقسام هنر شمرده نمیشوند مانند هنر سخنوری، هنر مداحی (به تعبیر مقام معظم رهبری) و ... و نیز با توجه به رشته هایی از هنر که از رسالت طلبگی و حوزوی ممکن است قدری فاصله بگیرند مانند نقاشی، معماری، سفالگری، عکاسی و ...)
و سئوالات فراوانی که نیاز به طرح بحث دقیق و جامعی دارند ...
اما اگر بنا باشد، برای طلابی که نمیخواهند در عرصه هنر و رسانه حضور و فعالیت تخصصی داشته باشند و قصد دارند اجمالاً در یک برنامه علمی و عملی رشد همه جانبه، در عرصه هنر و رسانه به حد ضرورت و بصورت حداقلی، آشنایی پیدا نمایند توصیه میشود در قدم اول در مقوله فلسفه هنر و رسانه ورودی پیدا کنند، البته مراد ما فلسفه هنر موجود و رایج که در برخی مراکز با متون و منابع عمدتاً غربی تدریس می شود نیست، بلکه مقصود این است که در مقام نگاه درجه دو به مقوله هنر و رسانه لازم است با کلیاتی آشنا شوند، در این راستا در قدم نخست برخی فرمایشات مقام معظم رهبری و برخی مقالات شهید سید مرتضی آوینی پیشنهاد میشود. (تعیین دقیق بیانات و مقالات نیاز به تأمل و تلاش حقیر و صرف زمان دارد)