سخن گفتن از «علم دینی» و اینکه نسبت دین با یافته های بشری و دانش های موجود چیست، نیاز به پیش فرضها و مبانی خاصی دارد که بدون در نظر گرفتن آنها، نمی توان بطور جامع و کامل به بررسی این موضوع پرداخت، مباحثی همچون چیستی تمدن غرب، تمدن اسلامی و حیات طیبه، هدف از خلقت و اراده خداوند و جریان حق و باطل در عالم و ... در تعیین چند و چون این مبحث اثرگذار است. (بر این اساس لازم است مبانی علم دینی با استناد به کلام وحی تبیین گشته و مورد تفاهم قرار گیرد، از اینرو مبانی مذکور، در کتاب «فقه جامع نظام ولایی» تحت عنوان «تمدن اسلامی و گذر از تمدن غرب به سوی حیات طیبه» و برخی دیگر از مقالات تدوین و تبیین گشته است که آشنایی مخاطبان با آن مبانی جهت تفاهم در این مباحث ضروری به نظر می رسد، البته مبانی مذکور در این نوشتار نیز به تناسب مورد اشاره قرار می گیرند.) در مرحله بعد تعریف دین و علم و نسبت بین آنها، ابزار کسب علم، عوامل تأثیرگذار بر کسب علم مانند تاریخ، جامعه، فرد، حجیت علم و ... مورد بررسی قرار می گیرد. بنابر این لازم است این مبانی در جای خود مورد بررسی و پذیرش قرار گیرند و روشن است با اختلاف در این مبانی نمی توان با مدعیان یا مخالفان علم دینی به تفاهم جامع رسید!
به عبارت دیگر، شرط تفاهم، شروع از پایگاه مشترک و روش مشترک و هدف مشترک است و اگر قرار باشد این تفاهم بر مدار کلام وحی باشد، لازم است وحدت حول محور ولایت صورت گیرد، شاید بتوان گفت این وحدت مبداء، مسیر و مقصد در پرتو «ایمان» حاصل می شود و در این مبحث نیز ایمان شرط لازم برای سخن صحیح گفتن از علم دینی و تعاریف و شرایط آن است و نیز شرط لازم برای تولید و تحقق علم دینی است، چه اینکه اگر ایمان به مبانی مورد نظر نباشد، نه در حدود و ثغور و تعریف علم دینی تفاهم حاصل میشود و نه در تولید آن می توان قدمی از قدم برداشت، و به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) «اگر تهذیب نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد!»
متناسب با مبانی «فقه جامع نظام ولایی» از قبیل مبانی دین شناسی، مبانی انسان شناسی ومعرفت شناسی، مبانی جامعه شناسی و ... موضوع «علم دینی» نیز مورد بررسی و بازخوانی قرار گرفته است و نتایج آن إن شاءالله به زودی در کتب و مقالات منتشر خواهد شد و در این مکان نیز به رؤیت و نظر مبارک مخاطبان خواهد رسید. و قبل از آن نیز إن شاءالله در اینجا چکیده ای از این نظریه ارائه خواهد شد.
چرا حجیت خبر واحد را به فروعات و حجیت ظواهر را به احکام محدود می کنیم؟ اساساً خبر واحد موثق غیرمحفوف به قراین در تولید چه نوع قضایایی میتواند کارکرد و کارایی داشته باشد؟
آنچه از برخی روایات و تفسیر آیات با توجه به تأکیدشان بر منشاء و خاستگاه علم، فهمیده می شود آن است که علم واقعی نزد اهل حق است و اگر در کسب علم به غیر آنان مراجعه شود وصول به علم واقعی ممکن نیست. بنابراین در درستی یا نادرستی یا ارزش گذاری یک علم ، منشاء آن بی تأثیر نیست بلکه علم واقعی آن است که از منبع حقیقی خود اخذ شود....
«فقه جامع نظام ولایی» ؛ منطق فهم دین را بر محور ثقلین با رویکردی متعالی ارائه می دهد، و تکامل معرفت را با مختصات جدیدی دنبال می کند... و با خوانشی نوین از تمدن اسلامی، حضور دین در صحنه جامعه را ارتقاء می بخشد... محوریت «ولایت» در معرفت و تفقه می تواند نقطه عطفی در تکامل تفقه و خلوص دانش ها از زواید غیردینی قرار گیرد... ارتقاء مبانی معرفتی و اعتقادی فقاهت، به ارتقاء مختصات و روش فهم دین منجر می شود... «عقل» تعریف و کارآمدی حقیقی خود را نمایان ساخته و با ارتقاء «معرفت شناسی» اسلامی، «فقه» و «اصول» و «حکمت اسلامی» مختصات برتری پیدا می کنند... «شبکه مفاهیم» ابزاری برای تکامل و تعاضد و تزاید علوم و معارف قرار می گیرد... و من الله التوفیق.