مهدی عبداللهی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد اسلامی» ثبت شده است

برکت عمر و زندگی در بذل جان و مال!

دو چیز با محاسبات ریاضی قابل سنجش نیست و نمی توان با عدد و رقم برای آن ارزش و سود و فایده و ضرر و زیان مشخص نمود. یکی «عمر» و دیگری«مال» ! بسیاری از مشکلات تمدن مادی غرب آن است که ایندو را با محاسبات مادی اندازه می گیرند و ارزشگزاری می کنند! و چون ملاکشان عدد و رقم و کمیت است، مقصود و مطلوبشان افزایش آنهاست!

در زندگی مؤمنانه برکت، ارزش و سود و فایده عمر به طول و درازایش نیست و به زعم کفار «اخلاد فی الأرض» مقصود نیست و فزونی کمّیت و تعداد سالها و روزها و ساعات آن امل و آرزو نیست بلکه کیفیت آن به اینکه در صراط مستقیم و در راه بندگی باشد، مهم است ولذا گاهی کوتاهترین عمرها بالاترین دستاوردها را برای سالکان طریق حق داشته و چه بسیار عمرهای طولانی که جز بُعد و انحراف از مسیر بندگی، نتیجه ای نداشته است.

همچنین است مال و رزق مادی انسان مؤمن، که برکت و فایده و سود و نفع آن به رقم و ارزش مادی آن نیست که بخواهد برای افزودنش چنان تلاش کند که قناعتش از بین برود و یا در حفظ آن چنان کوشا باشد که نبخشد و انفاق نکند و چنان مصرف نماید که از یاد و انس و قرب و طاعت روزی دهنده غافل شود! (أسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّة بِغَیْرِ ذِکْرِکَ، وَمِنْ کُلِّ راحَة بِغَیْرِ أُنْسِکَ، وَمِنْ کُلِّ سُرور بِغَیْرِ قُرْبِکَ، وَمِنْ کُلِّ شُغْل بِغَیْرِ طاعَتِکَ)

جان و مال هر دو از بزرگترین حلقه های اتصال انسان به زمین مادی است که اگر بگُسلند انسان رها و آزاد میشود، حب مال و جان مانع از حب خدای متعال می گردد (حب الدنیا و حب الله لایجتمعان فی قلب المؤمن) و راز کمال انقطاع و رسیدن به مقام نیکوکاران همین است که انسان از آنچه دوست می دارد بگذرد (لَن تَنَالُواْ الْبرَِّ حَتىَ‏ تُنفِقُواْ مِمَّا تحُِبُّونَ، آل عمران 92)، ارزش این دل کندن از مال دنیا را در این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله بهتر می توان فهمید وقتی که دانه ای خرما را به مردم نشان داد و گفت اگر صاحب این انبار خرما که وصیت کرد خرماها را بعد از مرگش بین نیازمندان تقسیم کنم، در زمان حیات خودش این یک دانه خرما را انفاق می کرد، برایش بهتر از انفاق انبار خرما پس از مرگش بود!

 اهل دنیا آثار و برکات صدقه را منحصر به غنی شدن فقراء می دانند و می گویند آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا می خواست او را سیر می کرد (یاسین،47) درحالیکه بیشترین آثار انفاق و صدقه برای صدقه دهنده است (و أنفقوا خیراً لأنفسکم، تغابن16) و البته خداوند قادر است که فقر را نابود کند اما در این نظام احسن، چرخش سنگ حیات دنیا و به عبارتی سیستم اقتصادی حاکم بر جامعه، مبتنی بر روابط غنی و فقیر است (إِنَّ اللَّهَ قَسَّمَ رِزْقَ مَنْ شَاءَ عَلَى یَدَیْ مَنْ شَاءَ) چرا که خداوند حق فقراء را در مال ثروتمندان قرار داده است(وَ قَالَ علی علیه السلام: إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ اَلْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ اَلْفُقَرَاءِ، نهج البلاغه، حکمت325؛ و الذین فی أموالهم حق معلوم للسائل و المحروم، معارج24و25) و روابط اقتصادی جامعه با ایفای این حقوق و بر محور صدقه و انفاق شکل می گیرد.( نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا، زخرف32) آنچنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود را مأمور می داند تا از ثروت اغنیاء حقوق فقرا را پرداخت نماید (امرت ان اخذ الصدقه من اغنیاءکم فاردها فی فقراءکم، مستدرک الوسائل، ج7، ص 105)

اهل دنیا سعادت خود را در حفظ عمر و مال می دانند و مؤمنان سعادت را در بذل ایندو طلب می نمایند، اهل دنیا در افزایش ایندو تلاش می کنند و اهل آخرت در انفاق و بخشش و زهد در ایندو می کوشند. (جَهِدُواْ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُون، توبه 41 ؛ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُواْ وَ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ، حجرات 15) اهل دنیا برای حداکثر بهره­مندی از دنیا از انفاق مال و جان خود امساک می کنند و اهل آخرت اعتقاد دارند که مال دنیا  لا یزیدُهُ إِن أمسَکَهَُ و لا یَنْقُصُهُ إِن أهلَکَهُ (نهج البلاغه) اگر نبخشد زیاد نمی شود و اگر ببخشد ناقص نمی گردد، (مَثَلُ الذین یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ... وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ) بلکه زیادی و فزودنی در شکر نعمت است (لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ، قال الصادق علیه السلام : من اعطی الشکر اعطی الزیاده، قال علی علیه السلام : لا یَّحُوزُ الشُکرَ اِلاّ مَن بَذَلَ مالَهُ)،  البته این زیادی، کمّی نیست بلکه به برکت، نعمت، علم، سعه وجودی (به حدی که انسان بزرگتر از دنیا و ما فیها و بی نیاز از آن شود)  و ... تفسیر شده است و در واقع تجارت واقعی پرسود همین است (وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقناهُم سِّراً وَ عَلانیةً یَرجُونَ تِجارةً لَنْ تًبورً، فاطر 27؛ اذا أملقتم فتاجروا الله بالصدقه، نهج البلاغه، حکمت258) و این بذل مال، از دست دادن نیست (ما نقص مال من صدقه و لا زکاه، بحار، ج75،ص209، ح79) بلکه به دست آوردن است، نتیجه آن فقر نیست که شیطان ثروتمندان را با ترس از فقر از انفاق باز می دارد (الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ، بقره 268) بلکه انفاق، ذخیره ای گرانقدر است (امام رضا علیه السلام : خیرُ مال المَرءِ وَ ذَخایرهُ الصدَقَه) و حتی موجب ازدیاد رزق و روزی مادی میشود چنانکه امام صادق علیه السلام به فرزندش فرمود : کلید رزق و روزی صدقه دادن است، آنچه از اضافه خرج مانده صدقه بده که خدا جایش را پر می کند ... و ده روز بعد صد برابر آن برگشت! (بحار :96/134)، امام علی علیه السلام نیز فرموده اند: استنزلوا الرزق بالصدقه (نهج البلاغه، حکمت137) و نیز خدای متعال فرموده است : من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له أضعافاً کثیره (بقره:245). همچنین مؤمنان اعتقاد دارند سلب نعمت و برکت در عدم بذل است: فإذا َمنَعوها (عدم بذل) نَزَعَها منهم ثمّ حَوَّلَهآ إلی غیرهم (حکمت 417) و حَصّنوا أَموالَکُم بالزّکاة  (حکمت 138) امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: من منع حقا لله عز و جل انفق فی باطل مثلیه؛ هر کس حق خدا را نپردازد، در طریق باطل اموال خویش را دو برابر مصرف می‌کند (وسائل‌الشیعه، ج6، ص25) و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرمودند: من منع ماله من الاخیار اختیارا صرف الله ماله الی الاشرار اضطرارا؛ هر کس مال خود را از اخیار و خوبان جامعه از روی اختیار دریغ ورزد و به آنها ندهد، مجبور می‌شود اموال خود را به اشرار و بَدان جامعه بدهد. (بحار، ج96، ص130 و 131) و البته اگر بذل مال کند، آنچه را که بخشیده برایش می ماند! (ما عِندَکُم یَنفَد و ما عِندَالله بَاق، نحل69).

و اگر مقدار مادی و کم و زیادی را اصل در ارزش مال ندانیم بهتر می توانیم انفاق در نداری را بفهمیم که در وصف محسنین فرمودند «یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ» در حال نداری هم میشود انفاق نمود (انفاق به کمیت نیست!) چه اینکه در غیر مؤمنین، دارایی و بهره­مندی سبب انفاق نمی شود و قرآن در وصف آنها فرموده است : قل لو أنتم تملکون خزآئن رحمه ربی اذا لأمسکتم خشیه‌الانفاق و کان‌الانسان قتورا، اگر شما همه گنجینه‌ها و خزائن رحمت پروردگارم را مالک بودید از ترس انفاق حتما امساک می‌کردید، زیرا انسان بخیل است!

با این تفاوتها، طبعاً سیستم اقتصادی جامعه مؤمنین را باید بر محوریت «انفاق» و نه «ربا» بنا نمود (یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ، بقره 276) و برای طلب «برکت» برخلاف محاسبات مادی اهل دنیا که آنرا در سود و بهره جستجو می کنند، باید در «قرض الحسنه» و «صدقه» به دنبال آن بود و این افزایش برکت و وسعت نعمت و رزق حقیقی، وعده الهی است چنانچه فرموده است مَثلُ ا لّذینَ یُنْفِقونَ أَموالَهم فی سبیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبََّةٍ آَنْبَتَتْ سَبعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُْنبُلَةٍ مِّائةٌ حَبَةٍ و اللهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ و اللهُ و اسِعٌ عَلیمٌُ (یک دانه هفتصد دانه میشود!) و خداوند به وعده خود عمل می کند! (و ما تُنْفقُوا مِنْ خَیرٍ یُوَفَّ اِلَیکُم، بقره 275؛ إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَ الْمُصَّدِّقَاتِ وَ أَقْرَضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ، حدید18 ) و عدم بذل نشانه عدم اطمینان به وعده الهی و سوء ظن به اوست! (امام صادق علیه السلام: مَنع المَوجودِ سٌوء الظن بالمعبود)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرح اجمالی از اقتصاد جامعه اسلامی

خلاصه ای از 

طرح اجمالی شهید صدر 

از اقتصاد جامعه اسلامی

کتاب الاسلام یقود الحیات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فرایند دستیابی به مکتب اقتصادی - شهید صدر

خلاصه و بررسی نظریه

فرایند دستیابی به مکتب اقتصادی

شهید صدر

از دستاوردها و نظریات شهید صدر به وضوح عیان است که ایشان در یک فرایند کاملاً عملی در عرصه پژوهش و تحقیق و اجتهاد و تفقه و در رویارویی با اقتضائات زمانه خود مانند اقتصاد سوسیالیسم و سرمایه داری، به اصول و روش تفقه پویا و ملاحظات قابل توجه آن دست یافته است، از جمله تلاشهای ایشان نظریه مکتب اقتصادی و فرایند دستیابی به آن است که در بخشی از کتاب اقتصادنا ارائه گردیده است. در ادامه خلاصه ای از مهمترین مطالب این نوشتار تقدیم می گردد :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰