خلاصه ای از 

طرح اجمالی شهید صدر 

از اقتصاد جامعه اسلامی

کتاب الاسلام یقود الحیات

-       از نظر اسلام مالکیت از آن خداوند متعال است، از این رو چنین مقرر می دارد که نقش انسان در ثروت، نقش خلیفه و امانت داری از جانب خدا بر منابع ثروت جهان است تا مطابق با روح عمومی اصل مالکیت خدا، به تدبیر امور بپردازد.

-       استخلاف و جانشینی انسان بر روی زمین طی دو مرحله انجام می شود :

o      مرحله اول : جانشینی جماعت صالح انسانی به مثابه یک کل : ثروتها و اموال از آن عموم مردم است و جانشینی انسان از جانب خداوند ، جانشینی عموم مردم است و این جانشینی از ناحیه خداوند (مستخلِف) دو مسئولیت را برای انسان تعیین می کند :

§        اجرای عدالت در توزیع ثروت (عدم تعارض تصرفات جامعه در ثروتها با خلافت عمومی و حق جامعه به مثابه یک کل)

§       عدالت در نگهبانی و رشد ثروت (بهره گیری از جهان و آبادانی زمین و تکثیرنعمات با تمام توان)

o      مرحله دوم : جانشینی افرادی که مالکیت آنها به لحاظ فقهی و حقوقی، شکل مالکیت خصوصی به خود می گیرد، (جانشینی فرد از طرف جامعه)، بر این اساس هیچ مالکیت خصوصی ثروت که با جانشینی جامعه و حق او به مثابه یک کل تعارض داشته باشد، قابل تأیید نخواهد بود و فرد نیز نسبت به تصرفاتی که در اموالش انجام می دهد در برابر جامعه احساس مسئولیت می کند و در صورتی که مالکیت خصوصی ضرری به جامعه و حقوق دیگرن برساند، نماینده قانونی جامعه حق لغو مالکیت خصوصی او را دارد.

-       راه حل تعارض بین «ثبات اسلام» و «تحول زندگی» : عناصر متغیر و انعطاف پذیر دین متناسب با اقتضائات زمانه ضامن پویایی فقه اسلامی و رفع نیازهای روز انسانهاست و البته عناصر ثابت به مثابه شاخصه های کلی و پایه و اساس عناصر متغیر و انعطاف پذیر محسوب می شوند.

-       اصول کلی و شاخصه های اقتصاد اسلامی :

o      قانون گذاری بر اساس اهداف مستنبطه از احکام ثابت: اهداف مشترک (مستنبطه) در احکام ثابت (مجموعه قوانین اقتصادی اسلام) که شارع به تحقق آنها اهتمام دارد و شاید نیاز به وضع عناصر متغیر برای تحقق کامل آن اهداف باشد.

o      قانون گذاری بر اساس اهداف مصرحه در احکام ثابت،

o      قانون گذاری بر اساس ارزشهای اجتماعی مورد تأکید اسلام، (مساوات، عدل، قسط، برادری و ...)

o      قانون گذاری بر اساس عناصر متغیر و پویای پیامبر و امامان علیهم السلام : عناصر پویا و متغیری که توسط پیامبر اسلام و امامان علیهم السلام وضع شده به لحاظ صدورشان از صاحب رسالت و وارثان معصوم او، بدون شک حامل روح کلی اقتصاد اسلامی و بیانگر آرمان ها و چشم اندازهای آن در واقعیت زندگی است، از این رو، عمل پیشوای معصوم در این زمینه دارای دلالت ثابتی است و بر حاکم شرع لازم است که از آن به عنون شاخصه ای اسلامی استفاده کند و بر اساس آن عناصر پویا و متغیر را تعیین نماید. (مشروط به اینکه آن شاخصه وابسته به وضعیت مرحله خاص تاریخی نباشد.)