چکیده:
مطلب زیر (متن کامل) در رابطه با «حجاب و عفاف» در چند محور ذیل به نگارش در آمده است، شاید برای کسانی که در این حوزه مشغول مطالعه و تصمیم سازی هستند، مفید باشد:
1- اولویت و اهمیت حجاب و عفاف نسبت به دیگر ارزشهای اخلاقی و رفتاری؛
2- بی حجابی و بی عفتی از اقتضائات سبک زندگی غربی است و اصلی ترین اقدام، مبارزه با تمدن غرب به عنوان خاستگاه سبک زندگی غربی است؛
3- اصلاح فرهنگ حجاب و عفاف منوط به اصلاح فرهنگ عمومی و رشد همه جانبه اخلاقی، اعتقادی و رفتاری جامعه؛
4- ناکافی بودن اقدامات امنیتی و قضائی و برخوردهای سلبی و صرفاً تأکید بر «اجباری بودن حجاب»؛
5- فضای فرهنگی و مسئله حجاب و عفاف متأثر از دست برتر در فضای درگیری تمدنی است و میبایست در ابعاد تمدنی و مواجهه با تمدن غرب حل این مسئله را مطالعه و تدبیر نمود.
6- ضرورت انعکاس رسانه ای مطالبات عمومی جامعه زنان مؤمنه در مقابل جلوه نمایی مطالبات عمومی مخالفان؛
7- ضرورت بررسی فقیهانه و عالمانه نظام موضوعات مرتبط با عفاف و حجاب؛
8- لزوم توجه به اهمیت فضای مجازی در مسئله حجاب و عفاف؛
9- ضرورت بازبینی و اصلاح ساختارهای تصمیم ساز و متصدیان و مجریان و قوانین در رابطه با عفاف و حجاب؛
10 – ضرورت مطالعه و جمع آوری مطالبات رهبری در عرصه حجاب و عفاف به عنوان سند اساسی در این عرصه؛
متن کامل :
احتراماً نکاتی در رابطه با موضوع «حجاب و عفاف» بیان می گردد که امید است در برنامه ریزی ها و اقدامات لازم مورد توجه قرار گیرند:
- اولویت و اهمیت حجاب و عفاف نسبت به دیگر ارزشهای اخلاقی و رفتاری
ریشه همه مفاسد در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... ناشی از بی ایمانی و بی حیائی است ، لذا تمام سعی غرب و استکبار جهانی، بر حیاء زدایی از جوانان کشور است توسط ابتذال و استهجان با ابزار هنری و رسانه ای، ماهواره ها و فضای مجازی با هزینه های بسیار زیادی که انجام میدهند و پیروزی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنها ریشه در همین مسئله دارد...، رعایت حیاء و عفاف و حجاب نقش و جایگاه عظیمی در رشد و تکامل انسانها در مسیر بندگی دارد و به همین دلیل شیاطین جن و انس به مبارزه با این ویژگی می پردازند. امام علی علیه السلام : أفضَلُ العِبادَةِ العَفافُ و یا اینکه فرموده اند : ما من عباده افضل عندالله من عفت البطن و الفرج .
معنای «عفاف» عام تر و وسیع تر از «حجاب» است و معنای «حیا» از ایندو وسیع تر و عام تر است، در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز اشاره به این مسئله بود که مبارزه با حجاب برای از بین بردن عفت است، از بین بردن حیا است...
بنابراین نمی توان این موضوع را همردیف یا کم اهمیت تر از موضوعات دیگری همچون فساد اقتصادی، فساد مدیریتی، بی عدالتی و امثال آن دانست، بلکه ریشه و سبب بسیاری مفاسد بی حیائی است و بی حجابی و بی عفتی در جامعه به افزایش مفاسد دیگر یاری می رساند...
- بی حجابی و بی عفتی از اقتضائات سبک زندگی غربی است و اصلی ترین اقدام، مبارزه با تمدن غرب به عنوان خاستگاه سبک زندگی غربی است.
حجاب و عفاف را نمی توان بصورت انتزاعی و بریده از دیگر ارکان و اجزاء زندگی ببینیم، بلکه موضوعی از یک نظام موضوعات «سبک زندگی» است که آن سبک زندگی دو حالت و جهت بیشتر ندارد یا سبک زندگی اسلامی و الهی است یا غربی و شیطانی و این جهت گیری در وضعیت حجاب و عفاف تأثیرگذار است و نمی توان آلوده به سبک زندگی غربی بود و نیز انتظار حجاب و عفاف هم داشت. بنابراین حجاب و عفاف جزئی از یک شبکه به هم پیوسته است که با دیگر اجزاء روابط و تأثیر و تأثر جدی دارد و اگر بنا باشد سبک زندگی اسلامی باشد باید توجه داشته باشیم حجاب و عفاف با چه عناصر و مفاهیم و اجزاء و ارکان دیگری مرتبط است و تأثیر می پذیرد یا تأثیر می گذارد مثلاً معماری ساختمانها ، ساختارها و قواعد محیطی کار و تحصیل و ... بنابراین «اصلاح ساختارها و قواعد محیط زندگی» تأثیر فراوانی بر رعایت حجاب و عفاف خواهد داشت. به عنوان مثال اصلاح نوع مراجعات در محیط کار، قواعد اداری مناسب، پرهیز از جلسات و معاشرت¬های غیر ضروری و نامناسب، طراحی فضای مستقل حضور زنان و مردان و...
متأسفانه در وضعیت امروز، طراحی ساختارها و قواعد محیط زندگی و کسب و کار و تحصیل متأثر از الگوهای غربی و غیر اسلامی است که سبک زندگی متناسب با خود را مطالبه می کند و در این فضا رعایت حجاب و عفاف دشوار می گردد ...
بنابراین بی حجابی و بی عفتی را میبایست از الزامات و اقتضائات سبک زندگی غربی دانست که پیوند عمیقی با روابط و مناسبتها، آداب و اخلاق، ابزار و امکانات سبک زندگی غربی دارد و قابل تفکیک با آن نیست و به همین خاطر نمی توان بدون اصلاح سبک زندگی غربی، انتظار حجاب و عفت داشت، در جامعه ای که سبک زندگی غربی از لحاظ معماری، وسایل منزل، ابزار و امکانات، ساختارها و روابط و مهمتر از همه آداب و سنن اجتماعی با ضدارزشهایی نظیر جمع آوری ثروت و تجملات و فخرفروشی، تبرز و ... قرین و همراه است و طی این مسیر جز با حرص به دنیا و مال اندوزی و تعدی به حقوق دیگران و ارتکاب تخلفات و فسادهای بسیار دیگر میسر نمی شود، نمی توان بدون توجه به ارتقاء فرهنگ عمومی با تأکید بر سبک زندگی غربی، انتظار اصلاح عفاف و حجاب را داشت. (نظیر این مسئله در ممیزی و سانسور یک فیلم وجود دارد که کل فیلم مخاطب را به سمت دنیا و لذتها و شهوات دنیا دعوت میکند و ما میخواهیم تنها با حذف چند صحنه از فیلم، نتیجه مطلوب بدست آید) به عنوان مثال اگر پدری دست فرزند را بگیرد به مسجد ببرد و اجبار به نماز کند شاید موجه و مقبول افتد اما اگر او را به مثلا پارتی یا سینما ببرد و اجبار به نماز کند مایه تمسخر و سرزنش است! وقتی در جامعه نه تنها اقدامات لازم در مواجهه با پدیده بی حجابی و بی عفتی صورت نمیگیرد بلکه ساختارهای حکومت و ارکان جامعه مردم را چهارنعل بسوی سبک زندگی غربی و اقتضائات آن میراند، انتظار اصلاح فرهنگ عفاف و حجاب، انتظاری بیجاست!
- اصلاح فرهنگ حجاب و عفاف منوط به اصلاح فرهنگ عمومی جامعه
دستورات اسلام (چه در بعد روحی و معنوی و اخلاقی، چه در بعد فکری و اعتقادی، چه در بعد رفتاری و عملی) یک منظومه است، یعنی همانطور که جسم انسان از اعضاء و پیکرهای گوناگونی تشکیل شده است و بین آنها ارتباط وجود دارد روح انسان هم از عناصر متعدد و مرتبطی تشکیل شده است، لذا برای مسئله حجاب و عفاف، توجه به دیگر ویژگیهای روحی و معنوی و فضائل و رذائل اخلاقی انسان هم لازم است، مثلاً نمی¬شود که شخصی حرص و طمع به دنیا و لذات و شهوات دنیا داشته باشد اما انتظار داشته باشیم حجاب و عفاف را رعایت کند، و یا مثلاً شخصی که عزت در بین مردم و شهرت و بلندمرتبگی را مثلاً در خودنمایی، جلوه نمایی، نمایش زینتهایش و امثال اینها دنبال می¬کند، نمی توان انتظار حجاب و عفاف را داشت و یا مثلاً کسی که صفت «حیا» را از دست داده است، نمی توان انتظار حجاب و عفاف داشت، بنابراین اگر بخواهیم زندگی مؤمنانه داشته باشیم توجه همزمان به همه دستورات دینی و فضائل اخلاقی لازم است و نمی¬شود یؤمن به بعض و یکفر به بعض باشیم! و برخی آداب و احکام اسلامی را (چه در حوزه اخلاق و چه در حوزه رفتار و اعمال) قبول داشته باشیم و رعایت کنیم و برخی دیگر را رعایت نکنیم. رعایت حجاب و عفاف نیز، ارتباط مؤثری با دیگر ویژگیهای مثبت و منفی در وجود ما دارد که باید نسبت به آنها هم حساس بود و اصلاح و رشد آنها را هم در نظرگرفت. در یک کلام اصلاح سبک زندگی لازم است و تعیین جهت در اینکه بدنبال زندگی مؤمنانه هستیم یا نه. مثلاً از شاخصه های سبک زندگی اسلامی، زهد و تحمل محدودیتهای ظاهری دین است، لکن اگر کسی به دنبال رفاه طلبی و عافیت طلبی باشد، انتظار حجاب و عفاف از او تا حد زیادی بی معناست. بنابراین لازم است نسبت حجاب و عفاف را با دیگر آداب و فضائل اخلاقی، حکمتهای اعتقادی و احکام فقهی مشخص نمود و برای تحقق کامل حجاب و عفاف، در رشد و تکامل همه جانبه اخلاقی، اعتقادی و رفتاری و در یک کلام ارتقاء فرهنگ عمومی تلاش نمود.
- اقدامات امنیتی و قضائی و برخوردهای سلبی هرچند لازم است اما کافی نیست.
تأکید و پافشاری بر حجاب اجباری، بدون اصلاح بسترها و زمینه سازی تحقق آن قابل سرزنش به نظر میرسد، بنابراین لازم است به منظور حفظ اهمیت ، ضرورت و جایگاه اجبار به حجاب این قطعه از پازل را در کنار قطعات دیگر ملاحظه نمود تا تصویری معقول ارائه دهد، به عبارت دیگر اجبار به حجاب و عفاف را باید در پیوست و ارتباط با مجموعه مسائل مرتبط با حجاب و عفاف نگریست و تحلیل نمود و جدای از آنها قابل قضاوت دقیق نیست! جامعه و حکومت در قبال این مسئله، وظایف و تکالیف متعددی دارد که اجبار، یک راه حل است و نمیتواند بدون در نظر گرفتن آنها توجیه کاملی یابد، به عنوان مثال مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در موضوع حجاب و عفاف صدها وظیفه را برای دستگاههای گوناگون سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و ... میشمرد که اکثر آنها انجام نمیشود و در چنین وضعیتی اجبار چگونه قابل توجیه است ؟ بنابراین روشن است نقد اجبار در این موضع، نقد ضرورت و اهمیت آن نیست بلکه نقد رفتار کاریکاتوری حکومت در پرداختن به مسئله حجاب و عفاف است...
بدیهی است در مسئله اجبار به حجاب در مقابل برخی روشنفکریها حتی از جانب برخی روحانیون نباید کوتاه آمد، از آنجا که میان حکومت اسلامی با مخالفان و هنجارشکنان همیشه چالش وجود خواهد داشت، هیچگاه بهانه برای رویارویی با ارزشها کم نخواهند داشت و حکومت از هر آنچه کوتاه بیاید سر پله بعدی بازهم چالش ایجاد خواهد شد چرا که سیر نزولی فرهنگ ادامه خواهد داشت و این سیر نزولی در غرب و جامعه خودمان قابل انکار نیست و زین بعد هم شیاطین و استکبار بیکار نخواهند بود لذا واگذاری گام به گام میدان ها، منجر به اضمحلال و استحاله ارزشها میگردد و مقام معظم رهبری هم اخیرا فرمودند حجاب مانند دیگر مسائل نیست، اگر کوتاه بیاییم وضع بدتر از ترکیه و برخی کشورهای اروپایی میشود آنگاه چالش بعد ما با مخالفان، عریانی است نه روسری !
- فضای فرهنگی و مسئله حجاب و عفاف متأثر از دست برتر در فضای درگیری تمدنی است و میبایست در ابعاد تمدنی و مواجهه با تمدن غرب حل این مسئله را مطالعه و تدبیر نمود.
تغییر معادلات و مسائل کلان در تقابل و درگیری جبهه حق و باطل به نفع جبهه اسلام و یا به عبارتی پیروزیهای انقلاب اسلامی در برابر استکبار جهانی و دشمنان اسلام، می تواند باعث تقویت فضای ارزشی اسلام در جامعه گردد و مسئله حجاب و عفاف را نیز متأثر سازد، ریشه ای ترین مواجهه با بی حجابی تظاهرات اجتماعی قدرت اسلام و ارزشها عمدتا از طریق رسانه هاست... و در مقابل تحقیر و تذلیل تمدن غرب به عنوان کانون و خاستگاه تمایلات مخالف حجاب و عفاف است، این یک راه حل اساسی و درعین حال غیر مستقیم است و البته نافی اقدامات لازم و فوری دیگر نیست ، احداث حوادثی همچو اسقاط پهباد دشمن و یا داستان مظلومیت شهید حججی شاید از اختیار کامل ما خارج است لکن میتوان از هنر و رسانه برای بیان عظمت اسلام و انقلاب و دستاوردهای آن و القای امید و خودباوری و نیز افشاگری حقیقت پوچ و باطل و مضمحل تمدن غرب بهره بیشتری گرفت .
- ضرورت انعکاس رسانه ای مطالبات عمومی جامعه زنان مؤمنه در مقابل جلوه نمایی مطالبات عمومی مخالفان
زنان و مسائل مربوط به آنان از جمله حجاب و عفاف، دارای حساسیت خاصی در نظام اجتماعی امروز ماست بطوریکه دشمنان اسلام و انقلاب به راحتی با در اختیار گرفتن فضای رسانه ای می توانند جمعیت قابل توجه از زنان کشور را نسبت به مسائل خود حساس نموده و در جهت اهداف خود بهره برداری نمایند و هر روز موضوع و مسئله ای مانند حضور بانوان در ورزشگاه ها، اشتغال زنان، حقوق زنان و ... را مستمسکی برای اغتشاش و اختلال در کشور نمایند و در این میان حکومت را در مخالفت با خواست این جمعیت قابل توجه، دچار تنگنا و انفعال و عقب نشینی نمایند. اینجاست که ضرورت اقناع فکری و فرهنگی جامعه و زنان ضرورت و اهمیت دوچندانی میابد. ضمن آنکه در برابر فعالیت رسانه ای دشمنان میبایست خواست و مطالبه قشر مذهبی را بیش از هرچیز به عنوان مطالبه عمومی مردم انعکاس داد.
البته باید توجه داشت هرچند وضعیت رسانه ها و هجمه آنها علیه مقدسات به گونه ای است که گاهی به اشتباه تصور میشود اکثریت زنان جامعه مخالف حجاب یا اجبار به حجاب هستند، اما اولا بیش از آنکه در این مسئله اکثریت، قابل احراز باشد ، موج رسانه ای مخالف قدرت جولان و فضاسازی پیدا کرده است که «اکثریت» را به عنوان مخالف ارزشها و مقدسات و مسئله عفاف و حجاب به ذهن متبادر میسازند، ثانیا تمایلات بخشی از این مردم تابع فضای جامعه است که اگر گفتمان و قدرت اقناع حجاب و عفاف در رسانه ها اوج بگیرد به آن سمت متمایل میشوند و اگر جوسازی و چالش آفرینی هیجان برانگیز و جذاب مخالفان حجاب غلبه پیدا کند به این سمت متمایل میشوند، مثلا اگر ماجرای اثرگذار شهید حججی یا موفقیت موشکی سپاه و امثال آن توازن قوای اجتماعی را به نفع ارزشهای اسلامی تغییر دهد روی حجاب و عفاف هم تأثیر میگذارد و یا ماجرا سازی رسانه ای مسیح علینژاد می تواند حجاب و عفاف را در گوشه رینگ مجروح و مصدوم و مذموم سازد... بنابراین بین مطالبه اکثریت با فضاسازی حداکثری مخالفان حجاب باید تفاوت بگذاریم و به نام احترام به نظر اکثریت ، مغلوب جولان حداکثری اقلیت نشویم و در سیاستگذاریها تسلیم خواسته های پوشالی آنان نگردیم !
- ضرورت بررسی فقیهانه و عالمانه نظام موضوعات مرتبط با عفاف و حجاب
مسئله حجاب و عفاف مجموعه از موضوعات مرتبط را شامل میشود که لازم است نسبت به هرکدام مطالعات و برنامه ریزی های خاص انجام شود نمونه ای از این مسائل مرتبط عبارتند از افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق، اشتغال زنان و تضعیف مسئله خانه داری زنان و ...
نوع مواجهه با پدیده اجتماعی بی حجابی و بی عفتی و موضوعات مرتبط با آن نیاز به کارشناسی فقهی و دینی دارد، چرا که مثلاً گاهی بصورت یک مطالبه و خواست عمومی در جامعه جلوه گر میشود مانند ورزشهای مختلط صبحگاهی در مناطق بسیاری از شهر، ورود زنان به ورزشگاهها، دوچرخه سواری زنان، حضور آزاد اجتماعی و ... مواجهه با چنین پدیدهایی که جلوه خواست عمومی پیدا میکنند نیاز به دقت ها و ظرائفی در برخورد و کنترل فضا دارد .
- لزوم توجه به اهمیت فضای مجازی در مسئله حجاب و عفاف
«فضای مجازی» نیز محیطی جدید برای زندگی و کسب و کار با اقتضائات و سبک زندگی مخصوص به خود است که قواعد وساختارهای آن کاملاً توسط تمدن غرب، طراحی شده است و یکی از محیطهای آسیب زا در حوزه عفاف و حجاب محسوب می شود چرا که نوع رفتارها، نوع ارتباطات و کم و کیف آن بر اساس طراحی بیگانگان و در راستای اهداف آنان است، در واقع حضور ما در آن فضا، بازی در زمین آنها و طبق قواعد آنهاست، از اینرو فارغ از آسیب های امنیتی و اجتماعی، به راحتی حریم های عفاف و حجاب شکسته میشود و آسیب های فراوانی به وجود می آورد...
- ضرورت بازبینی و اصلاح ساختارهای تصمیم ساز و متصدیان و مجریان و قوانین در رابطه با عفاف و حجاب
در ارتباط با اصلاح ساختارها و قواعد و فضاسازی مناسب نسبت به محیط زندگی و نیز تبلیغ و ترویج سبک زندگی اسلامی با محوریت عفاف و حجاب، سندی در شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان «اصول و روشهای گسترش فرهنگ عفاف» در اواخر سال 1376و نیز سند دیگری در سال 1384 با عنوان «راهبردها و راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف» مورد تصویب قرار گرفته است و حتی وظایف تخصصی بسیاری از سازمانها و ادارات و وزارتخانه ها حتی قوه قضائیه و رسانه ملی و خیلی مراکز دیگر در آن دیده شده است لکن ظاهراً این اسناد به فراموشی سپرده شده است! در این رابطه چند سئوال مطرح است :
اولاً از سال 84 تا الان که حدود 14 سال می گذرد (و یا از سال 76 تاریخ تصویب اصول و روشهای گسترش فرهنگ عفاف تا الان که 22 سال می گذرد!) نیازی به بازبینی این مصوبات یا تکمیل آنها نبوده؟! در این روزگاری که هر روز شاهد ایجاد فضاهای جدید و اقتضائات جدید هستیم و هر روز مسائل جدیدی در حوزه عفاف و حجاب و معضلات و مشکلات متنوع و جدیدی بوجود می آید، و نیز مخالفان حجاب و عفاف و دشمنان ما هر روز نقشه ها و برنامه ها و تولیدات جدیدی دارند، آیا نباید این سند پس از 12 سال بازبینی و تکمیل و به روز شود؟! ثانیاً این مصوبات چقدر اجرائی شده است؟! کجا بر اجرای آن نظارت دارد؟ چه ضمانت اجرائی برای آنها وجود داشته و در صورت افول وضعیت عفاف و حجاب در جامعه کدام نهاد باید پاسخگو باشد؟
10 – ضرورت مطالعه و جمع آوری مطالبات رهبری در عرصه حجاب و عفاف به عنوان سند اساسی در این عرصه
فرمایشات رهبری در عرصه حجاب و عفاف بسیار متنوع، ارزشمند، همه جانبه و راهبردی است و نباید در برنامه ریزی ها و مطالبات، از این منبع غنی غفلت نمود، به چند جمله از بیانات ایشان به عنوان نمونه اشاره میشود تا اهمیت توجه به این فرمایشات روشن تر شود :
- «بر روی مسألهی حجاب کار هنری و کار زیبای تبلیغی باید صورت گیرد تا این مسأله در ذهن این عدّه جای گیرد.»
- «یک دسته قدرتمندان و زراندوزان شهوتران گاهی منافعشون در حیاء زدایی و بی حجابی و بی عفتی است.»
- «نگاه عمومی به زن که در فرهنگ غربی نهادینه شده یک نگاه ابزاری و اهانت آمیز است.»
- «...مردواره کردن زن [در گفتمان غربی]؛ یعنی به دنبال این بودند که مشاغل گوناگونی که با ساخت جسمی و عصبی و فکری مرد سازگارتر است را بکشانند به سمت بانوان و زنان، و این را یک افتخار برای زن و یک امتیاز برای زن قرار بدهند. ما در مقابل این دچار انفعال شدیم، یعنی دوْر خوردیم؛ ما هم نادانسته، ناخواسته، این گفتمان را قبول کردیم. میبینید ما الان افتخار میکنیم که فلان تعداد زن، در فلان بخشهای اجرایی کشور داریم. اشتباه نشود... منع نمیکنم، نفی نمیکنم، ایرادی هم برایش قائل نیستم... آنچه اشکال دارد، افتخار به این است؛ که ما به رخ دنیا بکشیم که ببینید، ما در بخشهای اجرایی اینقدر زن داریم! این همان دوْر خوردن است، این همان منفعل شدن است؛ این افتخاری ندارد.
متن کامل را از آدرس زیر دریافت کنید:
نکاتی در رابطه با «عفاف و حجاب»