چه زمانی «مرگ» برای ما بهتر از «زنده بودن» است؟!

زمانی که تو زندگی درجا بزنیم و رشد و کمالی نداشته باشیم :

امام صادق علیه السلام فرمودند : « مَن لَم یَعرِفِ الزِّیادَةَ فی نَفسِهِ کانَ إلَى النُّقصانِ أقرَبَ، ومَن کانَ إلَى النُّقصانِ أقرَبَ فَالمَوتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الحَیاةِ» ؛ (الأمالی للصدوق: ص ۷۶۶)

کسی که رشد و کمالش را نشناسد به نقص نزدیک تر است و کسی که به نقص نزدیک باشد مرگ برای او بهتر از زندگی است!

همچنین فرموده اند : «مَنِ استَوى یَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ، ومَن کانَ آخِرُ یَومَیهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلعونٌ»؛ (الأمالی للصدوق: ص ۷۶۶ ح ۱۰۳۰)

کسی که دو روزش مساوی باشد (رشدی نداشته باشد) مغبون (فریب خورده) است و کسی که روز دومش از اولی بدتر باشد ملعون است!

🔳 و اما یک نکته مهم اینکه بر اساس آنچه قبلاً گفتیم و انشاءالله در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد، رشد و تکامل ، بصورت فردی اتفاق نمی افتد بلکه لازمه آن همراهی با جریان حق و ولایت اولیاء الهی در بستر جامعه است و اولین قدم این همراهی، «همدلی» یا «حب و رضای» جریان حق است (من رضی بقومٍ فهو منهم) :

پیامبر اسلام ص فرمودند: «مَن أحَبَّ قَوماً حُشِرَ مَعَهُم ، ومَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم» .

کسی که قومی را دوست بدارد با آن محشور میشود و کسی که عمل قومی را دوست بدارد درعمل آنها شریک می گردد.

امیرالمؤمنین علیه  السلام فرمود : «إِنَّمَا یَجْمَعُ‏ النَّاسَ‏ الرِّضَا وَ السَّخَطُ فَمَنْ رَضِیَ أَمْراً فَقَدْ دَخَلَ فِیهِ وَ مَنْ سَخِطَهُ فَقَدْ خَرَجَ مِنْهُ».

آنچه معیار و ملاک تمایز و شکل گیری یک جمعیت [یا قوم] است، رضایت یا عدم خشنودی است، بطوریکه اگر کسی راضی به امری باشد جزء آن [دسته] قرار می گیرد و اگر کسی ناخشنود به امری باشد از آن خارج میشود.