با یک مقدمه کوتاه، یکی از مهمترین آثار زیارت که شاید کمتر به آن توجه میشود را مستند به زیارت جامعه کبیره عرض خواهم نمود.
یک نکته اینکه اساساً «امام» چه جایگاه و نقش و اثری در زندگی ما دارد؟! (شاید برخی انسانهای مؤمن، روزگارشان میگذرد بدون حتی یادی از امام! نماز و روزه و عبادتشان هم بجاست، اما از این مهم غافلند که بندگی به عنوان هدف خلقت، بدون تولی به امام ممکن نیست...)، لازمه پاسخ به این سئوال، شناخت مقام و منزلت امام است و اینکه خداوند برای امامان چه مقام و جایگاهی قرار داده است و انسانها متناسب با این مقامات چه بهره مندیهایی می توانند داشته باشند، خوب میدانید که یکی از منابع غنی در معرفی مقام و منزلت ائمه اطهار علیه السلام، زیارت جامعه کبیره است، هر وصف و عبارتی که در این زیارت در مورد ائمه به کار رفته است، می تواند دریچه ای برای ارتباط و بهره گیری انسان در طی مسیر بندگی و تقرب به خدا ی متعال باشد، اما این فراز به نظر جامع و برجسته تر می آید :
جَعَلَ صَلواتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخَلقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا
(خداوند) صلوات و درودهای ما را بر شما، و ولایت شما را که به ما اختصاص داده است، موجب پاکیزگی طینت ما، پاکی جان، تزکیه و بخششی برای گناهانمان قرار داده است.
یعنی از زیارت و تسلیم به ولایت و صلوات به ائمه اطهار علیهم السلام می توان انتظار پاکی طینت و خلقت را داشت (توضیح مختصر اینکه انسان در مراتب خلقتش، از گل و آب خلق شده است که در روایات آمده است که قلب مؤمنین از طینت علیین خلق شده است و بدنش از غیر آن، لذا قلب مؤمن میل به پاکی دارد و چون «أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَذَ طِینَةً مِنَ الْجَنَّةِ وَ طِینَةً مِنَ النَّارِ فَخَلَطَهُمَا» بخاطر امتزاج طینت بدن مؤمن با طینت بدن کفار، ممکن است از او گناه سر بزند، در روایتی فرمودند : «وَ مَا رَأَیْتَ مِنْ هَؤُلَاءِ مِنْ قِلَّةِ الْأَمَانَةِ وَ سُوءِ الْخُلُقِ وَ الزَّعَارَّةِ فَمِمَّا مَسَّتْهُمْ مِنْ طِینَةِ النَّارِ وَ هُمْ یَعُودُونَ إِلَى مَا خُلِقُوا مِنْهُ» آنچه از بى امانتى و بدخلقى و آلودگى در دوستان ما میبینى، در اثر تماس آنهاست با طینت دوزخى و بالاخره باصل خلقت خود بر گردند [و این رجوع به اصل با تولی به ولایت اهل بیت محقق میشود]. همچنین آبی که در خلقت انسان بکار رفته است دو گونه بوده «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ کُنْ مَاءً عَذْباً أَخْلُقْ مِنْکَ جَنَّتِى وَ أَهْلَ طَاعَتِى وَ کُنْ مِلْحاً أُجَاجاً أَخْلُقْ مِنْکَ نَارِى وَ أَهْلَ مَعْصِیَتِى ثُمَّ أَمَرَهُمَا فَامْتَزَجَا» که بخاطر ممزوج شدن آندو ناپاکیهایی در خلقت مؤمنین وارد شده است....) خلاصه اینکه با ولایت اهل بیت پاکی طینت و خلقت ممکن می گردد بلکه تنها راه پاکی از آلودگیها در مراتب خلقت، تولی به ولایت اهل بیت علیهم السلام است، همچنین است طهارت نفس از آلودگیها، تزکیه روحی و اخلاقی و بخشش گناهان ...
بعد از خلقت نیز انسان بواسطه احوال و افکار و اعمالش، هر لحظه در حال ساخت شاکله ای برای خود است که این شاکله حرکت های بعدی او را هدایت و جهت دهی می کند: کُلّ یعمل عَلی شاکِلَتِه (إسراء،84)، اگر انسان مثلا پس از بیست سال شاکله ای ناقص و ناسالم برای خود ساخته باشد، در باقی عمر نمی تواند نامتناسب با آن شاکله رفتار نماید ...، ما نیز در زندگی بواسطه ارتکاب گناهان و یا بسیاری نواقص دیگر در احوال، افکار و اعتقادات و رفتار و عملمان، شاکله ای معیوب و ناقص رقم زده ایم، با توبه و انابه و اعتکاف و امثال آن، گناهان بخشیده میشوند و مانند روز اول پاک میشویم اما ظاهراً شاکله ما به این راحتی تغییر نمی کند! عادات ما، حب و بغض ما نسبت به اشیاء و اشخاص، تصورات شکل گرفته در ذهن ما و ... با توبه اصلاح نمیشوند! مثلاً در مورد شهوات فرموده اند از شهوات پیروی نکنید چون با کاشتن تخم شهوات در دل، ریشه گرفته و تنومند و قوی می شود و دیگر به راحتی قابل اصلاح نیست! اما ظاهرا خداوند، در تولی و توسل و زیارت اهل بیت علیهم السلام خصوصاً اشک بر مصائب سیدالشهداء علیه السلام، آثاری قرار داده است که منجر به اصلاح این شاکله می گردد، مثلاً در روایتی فرموده اند که قلب پس از توبه مانند کوزه ای که بشکند و آنرا ترمیم کنند، مانند روز اول نمی شود مگر با اشک بر سیدالشهداء، خلاصه اینکه عیوب و ناپاکیهای قبل از خلقت و نیز شاکله ناقص و معیوب پس از خلقت را می توان با تولی و توسل به حضرات معصومین اصلاح نمود که مصداقی از این تولی و توسل، زیارت است.