مقدمه
خلاء قابل توجه در اقدام جدی تربیتی در رابطه با جوانان و نوجوانان، مسئله ای است که توجه به آن بر متصدیان فرهنگ و دیانت و بطور مشخص روحانیت، امری ضروری و غیر قابل انکار است، تعریف فرایند تربیتی جامع و تلاش جهت تحقق آن از وظایف مهم حوزه علمیه و روحانیت است، هر چند مطالعات بنیادین در تهیه فلسفه تربیت و تهیه نظام تربیتی بر مبنای آن از مقدمات لازم و ضروری است ، اما در شرایط بحرانی کنونی، از صحنه عمل نیز نمی توان غافل شد، بنابراین لازم است، مبتنی بر پیش فرضها و اصول متقنی در جهت طراحی و اجرای برنامه های کاربردی کوشید تا انشاء الله در فرصتهای مناسب اقدامات اساسی لازم صورت گیرد. در این طرحنامه سعی شده است با تصور حالت ایده آل و آرمانی، تناسبات حوزه علمیه و جوانان مخاطب وزارت آموزش و پرورش، در نظر گرفته شده و با توجه به محتوا و قالب های تربیتی، برنامه های تربیتی بدست آمده و بر اساس برنامه ها، ساختار سازمانی مناسبی برای اجرای آنها در نظر گرفته شود، طبیعی است برای تحقق این سازمان ایده آل و مطلوب ، توجه به واقعیات و ظرفیتهای موجود ضروری است بنابراین بعد از طراحی سازمان، در مرحله دوم ، تحقق سازمان با توجه به شرایط و مقدورات موجود در نظر گرفته شده و راهکارهای لازم ارائه می شود. تصور حالت ایده آل و آرمانی به عنوان یک چشم انداز و نقطه مطلوب، به بالندگی اقدامات تربیتی منجر خواهد شد. بر این اساس، طراحی یک سازمان جامع و کامل به عنوان متصدی اجرای فرایند تربیتی مطلوب، از نکات اساسی این طرحنامه خواهد بود. وحدت سازمان و تمرکز و پیوستگی اقدامات نیز از بدیهیات مفروض این طرحنامه است...
الگو و فرایند طراحی سازمان
برای طراحی یک سازمان چه الگویی لازم است؟ چه فرایندی باید طی شود؟
بی شک نقطه شروع ، هدف است، با تبیین اهداف، متناسب با رسالت دینی، و نیز مبتنی بر مبانی و پیش فرضها و اصول معین، می توان گام های بعدی را در طراحی یک سازمان برداشت. گامهای بعدی نیز متناسب با اهداف برداشته می شوند تا نهایتاً برنامه (کیفیت و کمیت فعالیت های یک سازمان) بدست می آید. [1] متناسب با برنامه ها، ساختار اجرای برنامه ها (ساختار سازمانی) طراحی می شود. بنابراین الگوی مورد نظر سیر از اهداف به برنامه و سپس ساختار است. (اهداف – برنامه – ساختار)[2]
پیش فرضهای طراحی سازمان
در طراحی سازمان مورد نظر ، صرف نظر از مراکز و سازمانهای موجود ، به آنچه شایسته و بایسته است پرداخته می شود، هر چند در مراحلی ، واقعیتهای موجود در نظر گرفته می شوند اما سازمانی طراحی می گردد که ایده آل و مطلوب است و محدودیتها و موانع موجود در طراحی آن در نظر گرفته نمی شود. طبیعی است در مرحله اجراء، طرح ایده آل با ظرفیتهای موجود مطابقت داده می شود. قابل توجه اینکه در یک طراحی ایده آل در حوزه تربیت ، اصولی به عنوان پیش فرضهای طراحی سازمان مدنظر قرار می گیرند که در نگاه کلان به سازمان و طراحی آن مؤثر است، برخی اصول عبارتند از :
- با توجه به رسالت وزارت آموزش و پرورش ، امر آموزش از پرورش مستقل نیست و در نتیجه برنامه ریزی و هرگونه اقدام آموزشی و پرورشی مستقلاً ممکن نخواهد بود. [3]
- تحول اساسی در مورد آموزش نیز بسیار اساسی و قابل توجه است همچنانکه در مورد پرورش نیاز به توسعه و تکامل وجود دارد.[4] بنابراین در برنامه ریزی تربیتی، توجه به تحول و تکامل آموزش ضروری خواهد بود.
- در یک برنامه ریزی جامع و همه جانبه تربیتی نمی توان از دیگر عوامل مؤثر در تربیت جوانان غافل بود بنابراین عواملی نظیر خانواده ، رسانه، محیط زندگی در فرایند تربیتی نقش خود را ایفاء خواهند کرد و البته در مقام اجراء برنامه ها نیاز به هماهنگی وجود دارد. [5]
احصاء این پیش فرضها، نیاز به مصاحبه و مشاوره با صاحبنظران تربیتی دارد. آسیب شناسی وضعیت موجود آموزش و پرورش جوانان ، از ضرورتهای طراحی یک سازمان است، طبیعی است شناخت آسیب های فعلی، از تکرار آنها جلوگیری می کند. راهکار اصلاح متناسب با هر یک از آسیب ها می تواند به عنوان یک پیش فرض در طراحی سازمان مد نظر قرار گیرد. برخی آسیب ها عبارتند از :
- نگاه انتزاعی به مراحل و موضوعات تربیتی (غفلت از فرآیند تربیت) ،
- عدم توجه به مبانی و روشهای تربیتی ،
- عدم توجه ضرورتها و نیازهای تربیتی مخاطبان،
- عدم جامع نگری در مسئله تربیت و عدم توجه به همه ابعاد تربیتی ،
- و ...
اهداف
هدف تشکیل سازمان : ایجاد و هدایت فرایند تربیتی همه جانبه جوانان
توضیح واژه ها :
- ایجاد و هدایت : طراحی و ایجاد فرایند هدف اولیه و هدایت و استمرار فرایند هدف ثانویه محسوب می شود. (خلق و سرپرستی)
- فرآیند : عبارت است از سلسله ای از فعالیتهای به هم پیوسته و مرتبط، با اهداف مشخص در یک سیستم
- تربیت : تلاش در جهت به کمال رساندن استعدادها (توانمندیهای بالقوه)[6]
- همه جانبه : توجه به همه ابعاد تربیتی
- جوانان :
مخاطبان طرح عبارتند از :
o اصلی : متربیان
o فرعی : مربیان
o تبعی : معلمان و دبیران[7]
جوانان بین 7 تا 21 سال مخاطبان اصلی طرح هستند که با سه نگاه مکمل، مخاطب قرار می گیرند:
o فرد جوان
o گروه جوانان
o مجموعه جوانان
- ابعاد تربیتی جوانان : ابعاد تربیتی فرد جوان، گروه جوان و مجموعه جوانان بصورت مجزاء مد نظر قرار می گیرد. (احصاء این ابعاد بطور کامل از طریق نیازسنجی و نظرسنجی صورت می گیرد)
ابعاد تربیتی فرد، گروه و مجموعه جوانان در سه بعد زیر مورد بررسی و توجه قرار خواهد گرفت :
o روحی – معنوی (گرایش)
o فکری – اعتقادی (بینش، نگرش، مهارت)
o جسمی – رفتاری (عمل)[8]
فرایند تربیتی
رویکرد (روش) فرایند تربیتی
در فرایند تربیت، آنچه که به عنوان محور و اساس اقدامات تربیتی محسوب می شود، و فرایند تربیتی را در جهت های خاصی هدایت می کند، تحت عنوان رویکرد از آن یاد می شود. رویکرد فرایند تربیتی مورد نظر تحت سه عنوان ، محور اقدامات و برنامه ها قرار می گیرد :
o حفظ : حفظ نقاط قوت فعلی
o ترمیم : ترمیم نواقص موجود
o بالندگی : بالندگی در رسیدن به وضعیت مطلوب هدف،
رویکرد فرایند تربیتی در پویایی یک فرایند مؤثر است، و در طراحی برنامه ها (نظام موضوعات) مورد توجه قرار می گیرد.
ارکان فرایند تربیتی
ارکان فرایند تربیتی عبارتند از :
1- مربی و متربی (نیروی انسانی)
2- محتوای تربیتی (محتوای برنامه)
3- ابزار تربیتی (قالب برنامه)
یک برنامه متشکل از دو قسمت عمده می باشد : محتوا و قالب، بنابراین مجموعه محتوای تربیتی و قالبهای تربیتی، برنامه های یک فرایند تربیتی را تشکیل می دهد. نیروی انسانی به عنوان مجری و مخاطب نیز رکن دیگر یک فرایند می باشند. توجه به هر یک از این ارکان در برنامه ریزی های بعدی لازم است.
ویژگیهای یک فرایند تربیتی
یک فرایند تربیتی ویژگیهایی دارد از جمله :
- پیوستگی اقدامات تربیتی :
o پیوستگی طولی با توجه به زمان اقدامات در دامنه طولی فرایند تربیتی ( مقاطع زمانی خاص هر موضوع تربیتی در طول کل زمان) : برخی اقدامات تربیتی به صورت توالی و پشت سر هم باید انجام شوند بنابراین توالی و ترتیب اقدامات، با توجه به زمان لازم برای هر اقدام ، یک پیوستگی را ایجاد می کند.
o پیوستگی عرضی با توجه به نوع اقدامات در دامنه عرضی فرایند تربیتی ( نوع و ماهیت موضوعات تربیتی در یک زمان) : برخی اقدامات تربیتی به صورت همزمان و مکمل باید انجام شوند، بنابراین همزمانی این اقدامات، با توجه به نوع و ماهیت هر اقدام، یک پیوستگی را ایجاد می کند.
- هماهنگی (مکمل یکدیگر بودن) اقدامات تربیتی
- پویایی و انعطاف و بازخورد گیری اقدامات تربیتی
عوامل پویایی یک فرایند تربیتی
طبیعی است شرایط متقن و نیازهای ثابت در برنامه ریزی تربیتی مد نظر قرار می گیرند ، اما جهت پویایی برنامه تربیتی و حفظ تناسب آن با مخاطب ، ناچار در گزینش برنامه ها و اولویت بندی آنها یا تغییر و تحول آنها باید به عوامل مؤثر در پویایی برنامه تربیتی توجه داشت، برخی عوامل مؤثر پویایی (حفظ تناسب کمی و کیفی برنامه تربیتی) عبارتند از :
- شرایط دینی و مذهبی
- شرایط بومی و جغرافیایی
- نیازهای جنسیتی
- نیازهای پیش بینی نشده و دفعی (نیازهای خاص و بحرانی)
- نتایج حاصله (بازخورد گیری)
- و ...
شناسایی عوامل مؤثر در پویایی برنامه جامع تربیتی نیاز به پژوهش های میدانی و مصاحبه با کارشناسان دارد، بنابراین لازم است بعد از احصای این عوامل ، متناسب با هر عامل ، برنامه هایی خاص تدوین و طراحی گردند.
ساختار سازمانی
الگوی طراحی ساختار سازمانی
الگوی طراحی ساختار سازمانی ، روش برنامه محوری است، با استحصال برنامه ، ساختار متناسب با آن طراحی می گردد. به طور کلی آنچه در ساختارهای موجود مورد توجه قرار می گیرد، تقسیم سازمان به دو بخش صف و ستاد است :
ستاد : متصدی برنامه ریزی و هماهنگی برنامه ها
صف : متصدی هماهنگی و اجرای برنامه ها
برخی ملاکهای متداول در تمایز ساختارهای یک سازمان عبارتند از :
تمایزات درجه 1:
ماهیت برنامه (علمی، اخلاقی، مهارتی، ...)
روش و قالب برنامه (آموزش، پژوهش، کارگاه عملی، ...)
نوع ارتباط مجری برنامه با مخاطب (حضوری : کلاس درسی، اردو، سخنرانی... ؛ غیر حضوری: نشریه، سایت، کتاب ...)
تخصص های اجرائی مجریان برنامه (آموزشی، پرورشی، مهارتی...)
و ...
تمایزات درجه 2 :
نوع مخاطب (جنسیت، سن، ...)
مکان مخاطب (مناطق جغرافیایی)
و ...
اما مطابق با الگوی پیشنهادی، مأموریتهای حاصله از برنامه ها ، ملاک تقسیمات و طراحی یک سازمان قرار می گیرد، بنابراین متناسب با اهداف مشخص شده، و مأموریت حاصله از برنامه ها ملاک تقسیمات سازمان مورد نظر عبارت است از :
- طراحی (ایجاد)
- برنامه ریزی (ایجاد و هدایت)
- مدیریت (هدایت) :
برنامه ریزی (ستاد)
هماهنگی (ستاد) : برنامه ریزی اجرائی، سازماندهی نیروی انسانی ، پشتیبانی،
اجراء :
تأمین محتوای برنامه (ستاد)
تأمین قالب و روش برنامه (ستاد)
اجرای برنامه (صف) متناسب با تقسیمات روشی برنامه ها
از آنجا که تمایزات سازمانی در ساختارصف متناسب با روشها صورت می گیرد ، یا به عبارت دیگر ساختارهای سازمانی، متناسب با روشها تمایز و تعین می یابند، تقسیم بندی مناسب روشها به شکل گیری مناسب ساختار سازمانی می انجامد.
مثلاً (نمونه پیشنهادی) شاخصه های تقسیم بندی روشها (قالبهای برنامه) :
شفاهی ، مکتوب ، ضمنی
حضوری، غیر حضوری
نتایج حاصله از ضرب شاخصه ها :
شفاهی- حضوری : کلاس درس، سخنرانی، کارگاه
شفاهی- غیرحضوری : رسانه صوتی و تصویری ، سایت
مکتوب- حضوری : کتاب
مکتوب- غیرحضوری : نشریه، سایت
ضمنی- حضوری : اردو، ...
بهره برداری از الگوی استاد محوری و شاگردپروری در طراحی ساختار سازمانی
یکی از ویژگیهای خاص سازمان مورد نظر تعامل شدید نیروی انسانی (مجری، مربی، متربی) است بطوریکه با این ویژگی از دیگر سازمانهای اداری متمایز می گردد. بنابراین در کیفیت و کمیت این تعامل در اجرای برنامه ها باید از الگویی خاص استفاده نمود. الگوی استاد محوری و شاگر پروری به عنوان الگویی برآمده از آموزه های دینی و سخنان مقام معظم رهبری، قابل اجراء در سطح مدارس کشور می باشد . این الگو به نوعی پیوندی است میان اقسام مختلف نیروی انسانی بطوری که شبکه ای به هم پیوسته از مجریان، مربیان و متربیان را تشکیل می دهد و در اجرای برنامه های سازمان بصورت مشارکتی و گروهی فعالیت می کند. تعریف این الگو در ساختار سازمانی ، یکی از اقدامات قابل توجهی است که تحقق آن تحولی عمیق در روشها و ساختارهای موجود آموزشی و پرورشی محسوب می گردد.
ویژگیهای الگوی استاد محوری و شاگر پروروی(مربی محور و متربی پرور):
گروهبندی جوانان حول محور مربی و تشکیل مجموعه هایی معین از این گروه ها.
تعریف جایگاه، نقش و رسالت فردی، گروهی و مجموعی مخاطبان
کار گروهی ، همکاری و مشارکت جمعی و تعاملات متقابل
مشارکت و همکاری مجری، مربی و متربی در اجرای برنامه ها (استفاده حداکثری از ظرفیت مربیان و متربیان در اجرای برنامه ها)
آموزش و پرورش در میدان عمل
...
جداول
جدول شماره 1
هدف طرح
ایجاد و هدایت فرایند تربیتی همه جانبه جوانان |
ایجاد و هدایت |
جدول شماره 2 |
فرایند تربیت |
جدول شماره 3 |
|
ابعاد تربیت |
جدول شماره 4 |
جدول شماره 2
ساختار سازمانی
ایجاد و هدایت فرایند |
ایجاد فرآیند |
کمیته راهبردی |
|
||
هدایت فرایند |
مدیریت |
برنامه ریزی |
ستاد |
||
هماهنگی |
برنامه ریزی اجرائی |
ستاد |
|||
سازماندهی نیروی انسانی |
ستاد |
||||
پشتیبانی |
ستاد |
||||
اجراء |
تأمین محتوا |
ستاد |
|||
تأمین قالب و روش |
ستاد |
||||
اجرای برنامه |
صف |
جدول شماره 3
فرایند تربیتی
رویکرد فرایند تربیت |
حفظ (حفظ نقاط قوت فعلی) |
نقاط قوت و فرصتها |
روش و راهکارهای حفظ |
||
ترمیم (ترمیم نواقص موجود) |
نقاط ضعف و تهدیدها |
|
روش و راهکارهای ترمیم |
||
بالندگی (بالندگی در به کمال رساندن استعدادها) |
نقاط مطلوب (حد کمال استعدادها) |
|
روش و راهکارهای شکوفایی استعدادها[9] |
||
ارکان فرایند تربیت |
محتوای تربیتی |
نظام موضوعات |
روشهای تربیتی |
نظام روشها |
|
مربی و متربی |
ویژگی و وظایف |
|
ویژگیهای فرایند تربیت |
پیوستگی |
پیوستگی طولی و عرضی در نظام موضوعات |
هماهنگی |
هماهنگی در نظام موضوعات |
|
پویایی |
طراحی جدید و ارزیابی نظام موضوعات |
جدول شماره 4
ابعاد تربیتی فرد جوان
روحی – معنوی |
اخلاق[10] |
اخلاق بندگی |
|
ایمان |
تعبد |
||||
توکل |
||||
الگوی اخلاقی |
||||
اخلاق فردی |
|
صبر |
||
حکمت |
||||
... |
||||
اخلاق اجتماعی |
اخلاق خانواده |
|
||
اخلاق اجتماع |
روابط و مناسبات انسانی |
|||
اخلاق محیط(صنفی و حرفه ای) |
|
|||
معنویت |
|
|
|
|
فکری – اعتقادی |
نگرش (بصیرت) |
سیاسی |
تدبیر و سیاست |
|
فرهنگی |
|
|
||
تمدنی |
تعاون تعهد اجتماعی عدالت اجتماعی |
|
||
دانش (علم) |
علوم دینی |
علوم بنیادین |
قرآن |
|
حدیث |
||||
علوم تخصصی |
اخلاق |
|||
عقائد |
||||
احکام |
||||
علوم کاربردی |
|
|||
علوم انسانی |
|
|
||
علوم تجربی |
|
|
||
مهارت (کارآمدی) |
زندگی |
ازدواج |
|
|
تحصیلی |
|
|
||
اشتغال |
خلاقیت وابتکار و نوآوری |
|
||
جسمی – روانی |
اعصاب و روان |
|
|
|
هوش و حافظه |
|
|
||
بهداشت جسمی و جنسی |
ورزش و تربیت بدنی بهداشت بلوغ |
|
جدول شماره 5
روشهای برنامه
آموزش(روش مستقیم تربیتی) |
نشست علمی |
مطالعه متون |
|
همایش |
|
تحقیق و پژوهش |
|
کارگاه آموزشی |
|
رسانه صوتی و تصویری |
|
نشریه |
|
سخنرانی |
|
دوره آموزشی |
|
نرم افزار |
|
... |
|
|
|
پرورش(روش غیر مستقیم تربیتی) |
مشاوره |
مربی همراه (ناظر) |
|
جلسات بحث و گفتگو |
|
دیدار با علماء |
|
اردو |
|
بازدید |
|
نمایشگاه |
|
مسابقات |
|
... |
|
|
|
|
جدول شماره 6
هماهنگی برنامه ها
همانطور که گفته شد، ویژگیهای یک فرایند تربیتی ، پیوستگی، هماهنگی و پویایی برنامه هاست. در این جدول با توجه ویژه به هماهنگی در نظام موضوعات بواسطه تعیین موضوعات و ریز موضوعات هماهنگ (عناوین و سرفصلها)، آثار زیر دنبال می شود:
- جلوگیری از رویکرد انتزاعی در گزینش و چینش برنامه ها،
- مانع تکرار برنامه ها یا موازی شدن برنامه ها،
- مانع ایجاد خلاء و نقصان در برنامه ها،
- مانع افراط یا تفریط در برنامه ها،
- و ...
نظام موضوعات (محتوا) |
ریز موضوعات |
قالب و روش |
برنامه |
کد برنامه |
بصیرت سیاسی – ولایت فقیه |
مشروعیت و مقبولیت |
نشریه |
نشریه ولایت |
1001 |
سخنرانی |
جلسات ولایت 1 |
1002 |
||
کارآمدی |
گفتمان |
حلقه های معرفتی ولایت |
1003 |
|
مباحث روز |
سخنرانی |
جلسات ولایت 2 |
1004 |
|
مبانی فقهی |
سایت |
سایت ولایت |
1005 |
|
... |
|
|
|
|
جدول شماره 7
برنامه و بودجه
کد برنامه |
1001 |
عنوان برنامه |
نشریه ولایت |
اهداف برنامه |
ارتقاء سطح معرفتی در موضوع مشروعیت و مقبولیت ولایت فقیه |
خروجی |
درک شرایط و ویژگیهای مشروعیت و مقبولیت ولایت فقیه |
مراحل |
مرحله اول : سال اول مرحله دوم : سال سوم مرحله سوم : سال بیست و یکم |
زمانبندی |
مرحله اول : 1391 ، مهر ، 25 مرحله دوم : 1393 ، مهر ، 25 مرحله سوم : 1415، مهر ، 25 |
نیروی انسانی |
مخاطبان مجریان |
بودجه ... |
|
جدول شماره 8
پیوستگی برنامه ها
همانطور که گفته شد یکی از ویژگیهای فرایند تربیتی ، پیوستگی برنامه هاست، توجه به پیوستگی طولی و عرضی برنامه های تربیتی در این جدول ممکن می شود :
زمان |
برنامه |
||
سال اول |
1001 (مرحله اول) |
1003 |
1004 |
سال دوم |
|
|
|
... |
|
|
|
سال بیست و یکم |
1001 (مرحله سوم) |
1500 |
1999 |
جدول شماره 9
طراحی ساختار سازمانی
همانطور که ذکر شد، در طراحی ساختار سازمانی، روشهای برنامه ها مورد توجه قرار می گیرند، بنابراین لازم است ، روشها تقسیمات منطقی داشته باشند و هر قسم تحت یک عنوان سازمانی تعریف شوند. نیروی انسانی هر برنامه نیز در جدول شماره 7 پیش بینی شده است و در ضمیمه این جدول هر واحد و تعداد نفرات مشخص شده و از مجموع چند واحد مدیریت ها و از مجموعه مدیریت ها ، معاونت ها شکل می گیرند.
برنامه |
تقسیمات روشی |
عنوان سازمانی |
نیروی انسانی |
نشریه ولایت |
مکتوب – غیر حضوری |
واحد نشریات |
2 کارشناس دینی 1 کارشناس هنر ... |
کارگاه هنر |
شفاهی – حضوری |
واحد جلسات |
... |
جلسه سخنرانی |
شفاهی – حضوری |
واحد جلسات |
... |
بازدید علمی |
ضمنی – حضوری |
واحد ... |
... |
... |
|
|
|
متفرقه :
حفظ قرآن
چقدر خوب است در مدارس ابتدایی و راهنمایی که فرصت و آمادگی کامل برای حفظ قرآن هست، برنامه های مرتبی تنظیم شود تا کودکان و نوجوانان بتوانند قرآن را حفظ کنند و کسانی که بخشی از قرآن یا همه قرآن را حفظ دارند این را قدر بدانند که نعمت بسیار بزرگی است و هیچ نعمتی جای این را نمی گیرد، چون نعمت حفظ قرآن وسیله ای برای تقرب به خدا و فهم کلام خداست، بنابراین نگذارند قرآن از یادشان برود. (پیام به مناسبت افتتاح رادیو قرآن 24/11/62)
زبان عربی :
حضرت آیتالله خامنهاى از خواندن و فهمیدن متون عربى رایج در کشور مانند قرآن کریم، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، احادیث و ادعیه گوناگون به عنوان هدف اصلى آموزش زبان عربى در آموزش و پرورش یاد کردند و فرمودند: اگر زبان عربى با این هدف تعلیم داده شود، مردم مىتوانند از منابع فرهنگى بسیار غنى و ارزشمند موجود استفاده کنند و با آن سطح فکر خود را افزایش دهند و ایمان خود را مستحکم سازند3
صفات مطلوب متربی :
در چنین آموزش و پرورشی که بهترین دوران عمر انسان ها در آن سپری می شود باید ، افرادی شجاع، خوش خو، خیرخواه، امیدوار به آینده، بلند همت، دارای نگرش مثبت در قضاوت ها، خلاق، پرسشگر، اهل فکر و نوآوری، دارای جرأت برای ورود به میدان های علمی ناشناخته، منضبط و قانون شناس تربیت شوند.4
امروز تبلیغات جهانى تمرکز خود را بر تیره و تار نشان دادن آینده کشور و گرفتن امید از جوانان قرار داده لذا باید با برنامههاى تعلیمى و تربیتى مناسب، احساس تعالى و ترقى معنوى و امید به آینده در نسل جوان زنده نگه داشته شود... مقام معظم رهبرى از استقلال سیاسى کشور بعنوان دستاورد عظیم انقلاب اسلامى یاد کردند و با تأکید بر اینکه نسل جوان و نوخاسته را باید بگونهاى تربیت کرد که قدرشناس استقلال سیاسى کشور باشد، افزودند: تبیین خدمات انجام گرفته و پیشرفتهاى کشور در عرصههاى اقتصادى، علمى و شکوفایى استعدادها پس از پیروزى انقلاب اسلامى و نقش استقلال سیاسى در استقلال علمى، اقتصادى و فرهنگى موجب مىشود تا نسل جوان هویت خود را بخوبى بشناسد.5
رهبر معظم انقلاب اسلامى با اشاره به تأثیر بسیار زیاد نماز در تربیت اخلاقى صحیح افزودند: در مدارس باید زمینهاى فراهم شود تا شوق به نماز خواندن در نوجوانان و جوانان بیش از پیش بوجود آید.[11]
ما میخواهیم آن کسى که از آموزش و پروش خارج میشود بعد از سیزده سال - حالا که پیش دبستانى هم هست، میشود سیزده سال - انسانى باشد با برجستگیهاى اخلاقى، برجستگیهاى فکرى و مغزى، و با تدین؛ یک چنین انسانى میخواهیم. از نظر اخلاقى: انسانى باشد شجاع، خوشخو، خیرخواه، خوشبین، امیدوار، بلندهمت، مثبت در قضاوتها و سایر خصوصیات اخلاقىاى که براى یک انسانِ مطلوب شما در نظر میگیرید. از لحاظ خصوصیات فکرى: خلّاق، پرسشگر، اهل فکر، اهل نوآورى، مایل به ورود در میدانهاى بسیار وسیعِ نادانستنیهاى بشر براى کشف دانستنیها و افکندن نور علم به وادى مجهولات، و صاحب فکر. از جنبهى رفتارى: آدم منضبط، قانونشناس. ما چنین موجودى میخواهیم.[12]
سعى
کنید بچهها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق و ایمان به
اسلام. اگر این بچهها باایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در
دلشان بکارید، در آینده مىشود از آنها هر شخصیت عظیمى ساخت و براى هر کارى
مناسبند.اگر این عنصر را در آنها نداشته باشیم،
براى هیچ کارى مناسب نیستند؛ هرچه بشوند، نامطمئنّند. سیاستمدار شوند، نامطمئنّند،
تاجر شوند، کارگر شوند، نویسنده یا هنرمند شوند، نامطمئنّند. سعى
کنید ایمان را در بچهها تقویت کنید. این اوّلین نقطه است.
البته آن وقت مىتوان بر محور
ایمان، تعصّب و جمود و امثال آن را پروراند و تنید؛ مىتوان صفات عالى،
آزاداندیشى، شجاعت، بزرگوارى و سماحت را پروراند و تنید. آنچه را که فکر مىکنید
براى این بچه و براى شخصیت او لازم است، بر محور ایمان بتنید. انشاءاللَّه خداوند
شما را توفیق دهد.[13]
[1] البته همانطور که گفتند، افراد صاحبنظر و عمیق بنشینند همین را تدوین کنند؛ معلوم بشود که ما میخواهیم بیاموزیم، تعلیم بدهیم و پرورش بدهیم، تا چه اتفاقى بیفتد.... آن وقت بر اساس این فلسفه، نظام مطلوب آموزش و پرورش به دست خواهد آمد. آن نظام بایستى مثل یک جدول، پُر بشود از برنامههاى گوناگون، و البته بخش مهم و اساسىِ آن، اِجراست. اجرا، به انسانهاى مستعد و لایق احتیاج دارد که این را هم باز باید تربیت کنیم(بیانات معظم له در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳)
[2] بینید ما چه میخواهیم؟ محصول و خروجى آموزش و پرورش را چه میخواهیم باشد؟ اول این را مشخص بکنیم؛ ترسیم بکنیم؛ بعد ببینیم که براى ساختن یک چنین موجودى، یک چنین مردى، زنى، جوانى، چه کارهاى مهم و اساسى، چه تعالیمِ لازم، در خلال چه برنامهى آموزشى باید داده شود، تا این موجود پرورش پیدا کند. آن وقت آدمهاى کارآمدمان بنشینند آن نظام را تعریف و تدوین کنند و با شجاعت لازم وارد میدان شوند و تشکیلات آموزش و پرورش را بر طبق آن نظام تعریف کنند و تحقق ببخشند. این، میشود تحول حقیقى و بنیانى. (بیانات در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳)
[3] مقام معظم رهبری رسالت و اهداف وزارت آموزش و پرورش را انسان سازی و تربیت انسان می داند، اگر بنا باشد چنین مجموعه ای در تربیت انسان قدم بردارد، آیا ممکن است بین آموزش و پرورش جدایی انداخت ؟! وقتی حوزه علمیه رسالت خود را در برابر جوانان از طریق آموزش و پرورش تربیت و انسان سازی می داند ، آیا می تواند از آموزش غافل باشد؟! آیا می توان به مسئله تزکیه و انسان سازی به عنوان یک رسالت اصلی، نگاه حاشیه ای داشت؟ ایشان فرموده اند : مهمترین وظیفه آموزش و پرورش برنامهریزى جهت تربیت و بناى شخصیت و هویت این نسل است (دیدار وزیر و مسؤولان آموزش و پرورش سراسر کشور۱۳۸۲/۰۴/۳۰) سرلوحه و محور برنامههاى آموزش و پرورش در تنظیم کتاب، در تربیتِ معلم، در نظارتِ بر کار بخشهاى مختلف آموزش و پرورش، در نظارت بر کار آموزشدهندگان و داخل مدارس باید بر این باشد که ببیند آیا تفکر اسلامى منتقل مىشود، یا نه؛ انسان سازىِ بر مبناى اسلام و مسلمانسازىِ کودکان در این مدارس انجام مىگیرد، یا انجام نمىگیرد. (بیانات در دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش ۱۳۷۰/۱۰/۲۵) ایشان هدف از تعلیم و تربیت در مکتب اسلام را پرورش انسان مطلوب برشمردند و با تأکید بر اینکه با پرورش چنین انسان هائى، جامعه از عدالت، آرامش و صلح، و صدق و راستى بهرهمند خواهد شد، تصریح کردند: این وظیفه سنگین و خطیر بر عهده آموزش و پرورش است (دیدار مسؤولان آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۳/۰۴/۲۹) مقام معظم رهبرى برنامهریزى آموزش و پرورش براى عمق بخشیدن و آسیب ناپذیر کردن عقاید دینى و ایمان اسلامى فرزندان ملت ایران را حائز اهمیت دانستند و فرمودند: مقوله دین و معتقد کردن مردم به پایهها و مفاهیم مذهبى، باید در بافت تمام سطوح آموزشى وجود داشته باشد و وزارت آموزش و پرورش نیز در تمام فعالیتهاى خود باید ایمان واقعى را در جوانان دانشآموز رسوخ دهد و به علم و فرهنگ آنان عمق ببخشد. (دیدار وزیر و مسئولان وزارت آموزش و پرورش ۱۳۷۶/۱۰/۰۲) آموزش و پرورش باید با تربیت اخلاقى صحیح که غیر از تحمیل اخلاقى است، جوانانى متدین، دین باور و متخلق به اخلاق اسلامى پرورش دهد. (دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳) در آموزش و پرورش مطرح شده است که بخش تربیت را با تعلیم همراه کنیم تا معلّم در کلاس، تربیت هم بکند. این حرف بسیار درستی است؛ بنده هم معتقدم که معلّم فیزیک، معلّم زیستشناسی، معلّم ریاضی، یا هر معلّم دیگری، میتواند با یک کلمه و تلنگر، آن چنان تأثیری روی ذهن دانشآموز بگذارد و چنان تربیتی بکند که گاهی با یک کتاب نشود آن تأثیر را گذاشت؛ اما این منافاتی ندارد با اینکه بخش تربیت با همان استحکام، در آموزش و پرورش باقی بماند و مورد اعتنا قرار گیرد (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامىدر دیدار جمعى از مدیران و مسؤولان وزارت آموزش و پرورش ۱۳۸۱/۰۴/۲۶) محیط جامعه، باید محیط آموزش، یاد گرفتن و یاد دادن باشد. البته در کنار آموزش، پرورش و تربیت و تهذیب اخلاقى و تزکیه است. اگر ما آموزش را درست انجام دهیم، تزکیه هم در خلال آن هست.( بیانات مقام معظم رهبرىدر دیدار جمع زیادى از معلّمان و کارگران ۱۳۷۱/۰۲/۰۹)
[4] در کشور ما، آموزش و پرورش یک بناى قدیمى است؛ لیکن نه با هندسهى صحیحى از آغاز کار. در اینجا اولِ کار، آموزش و پرورش را مثل اغلب بناهاى فرهنگى، بر مبناى صحیحى نگذاشتند (بیانات در دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش ۱۳۷۰/۱۰/۲۵) اکنون شاهد یک حالت تن پرورى ذهنى در سطوح مختلف آموزشى هستیم و این مسأله براى کشور، بسیار خطرناک است. وزارت آموزش و پرورش باید گرایش به علم و تحقیق و درس خواندن و عالم شدن را بگونهاى در نسل کنونى و آینده ایجاد کند که دانشآموزان، همه وجود خود را صرف درس و علم و تحقیق کنند (دیدار وزیر و مسئولان وزارت آموزش و پرورش ۱۳۷۶/۱۰/۰۲) ایشان با اشاره به جایگاه و اهمیت بی بدیل آموزش و پرورش در شکل دهی رفتاری – اخلاقی و فکری افراد جامعه، تحول در نظام آموزش و پرورش کشور را نیازی اساسی و ضرورتی اجتناب ناپذیر دانستند و تأکید کردند: آموزش و پرورش باید برای ایجاد تحول، با استفاده از نیروهای فکری، کارآمد و زبده کشور، فلسفه نظام تعلیم و تربیت را براساس هویت دینی و ملی تدوین کند و نظام آموزش و پرورش را بر مبنای آن تغییر دهد ... ایشان با تأکید بر اینکه پایه های نظام آموزش و پرورش در سال های پیش از انقلاب اسلامی براساس مبانی غیردینی و مغایر با هویت ملی شکل گرفته بود خاطرنشان کردند: آموزش و پرورش در آن دوره، ضددین، ترجمه ای و مبتنی بر باورهای غربی، تقلیدی، و غیرمنطبق با نیازهای اساسی کشور بود... ایشان با اشاره به اقدامات بسیار خوبی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در آموزش و پرورش انجام گرفته است، تأکید کردند: با وجود همه کارهای ارزشمندی که برپایه مبانی اسلامی و ملی انجام شده، نظام آموزش و پرورش متحول نشده و پایه و اساس همان نظام قدیمی باقی است (دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور۱۳۸۶/۰۵/۰۳) آموزش و پرورش کنونىِ کشور ما، ساخته و پرداختهى فکر ما و برنامههاى ما و فلسفهى ما نیست؛ این یک امر واضحى است؛ این هم جزء مسلمات است، منتها به آن توجه نمیکنیم! از روزى که نظامى به نام نظام آموزش و پرورش در این کشور به وجود آمد - از آغاز کار - بناى کار بر آن فلسفهاى نبود که ما امروز دنبال آن فلسفه هستیم. دو عیب بزرگ وجود داشت. یک عیب از جنبهى اعتقادى و ایمانى، یک عیب از جنبهى سیاسى و مدیریتى کشور. عیبِ جنبهى ایمانى این بود که آن کسانى که آموزش و پرورش جدید را وارد کشور کردند، نه فقط نیتشان متدین کردن مردم و جوانها نبود، بلکه بعکس، نیتشان دور کردن مردم از عقاید دینى بود. به طور مسلم این است. البته آن کسانى که طراحان اولیهى وزارت آموزش و پرورش در کشور بودند، برنامهها را ریختند، کتابهاى درسى را نوشتند، بعضىشان کاملاً جزو آدمهاى بىدین نبودند؛ نه، در بین آنها آدمهاى متدین هم بودند، لکن کلانِ برنامه این بود... یعنى توسعهى تفکرات غیر دینى، بلکه ضد دینى. آموزش و پرورش بر اساس یک چنین فکرى به وجود آمد. و آن کسانى که از اول، آموزش و پرورش را درست کردند - عرض کردیم - بعضىشان آدمهاى بى دینى هم نبودند، متدین هم بودند؛ نشانههاى تدینشان هم بعضاً گوشه و کنار در آن نظام قدیمىِ آموزش و پرورش و کتابهاى قدیمى پیداست؛ که ما بعضى را از گذشته در زمان نوجوانى دیده بودیم و یک چیزهائى پیدا بود، لکن اساس، اساسِ ضد دینى بود، نه غیر دینى؛ بر اساس ضدیت با دین بود. هر چه هم گذشت، این جنبهى ضد دینى، پیوسته و تا آخرِ دوران پهلوى بیشتر و بیشتر شد. آن جنبهى سیاسى و مدیریتى، جنبهى ضد ملى آموزش و پرورش بود. اگر چه که آن رژیم دعوى ملیت داشت، واقعاً هم دنبال ملیت میگشت؛ چون ایدئولوژى که نداشتند؛ ناچار بودند - وقتى ایدئولوژى کنار زده میشود، دین کنار زده میشود، یک جایگزین لازم دارد. این جایگزین را ملیت قرار داده بودند؛ مثل خیلى از کشورهاى دیگر. لذا ملیت را دنبال میکردند - لکن آن ملیتى که دنبال میکردند، به معناى واقعى به معناى حفظ هویت ملى نبود. به چه دلیل؟ به دلیل اینکه وابستگیهاى سیاسى آنها روز به روز بیشتر میشد و همین در کیفیت تعالیم و آموزشهاى آموزش و پرورش خودش را نشان میداد؛ همچنانیکه در تدوین دستگاههاى حقوقى ما و قضائى ما خودش را نشان میداد؛ همچنانیکه در ساخت ادارات دولتى ما و تشکیلات عمومى دولت خودش را نشان میداد؛ یعنى غربزدگىِ مطلق. این، در آموزش و پرورش هم بود. نظام آموزش و پرورش ما یک نظام غربزده، تقلیدى، مبتنى بر باورها و مبانى پذیرفتهى در اروپا بود. حالا یکى بلژیک را ترجیح میداد، یکى انگلیس را ترجیح میداد، یکى فرانسه را ترجیح میداد؛ بالاخره مربوط به آنها بود. در بخشهاى مختلف ادارى و تشکیلات دولتى ما، این محسوس بود. آموزش و پرورش هم عیناً به همین کیفیت شکل گرفت و همینطور ماند. حالا نکتهى قابل توجه این است که آن کسانى که الگوى آموزش و پرورش سنتى و قدیمى ما بودند، آنها به همان شکلها و قالبهاى آن روز بسنده نکردند؛ مرتباً تحولات به وجود آوردند و خودشان را پیش بردند؛ اما این مقلدان آن تحولات را دیگر نفهمیدند و همان شکل سنتى را نگه داشتند. این، آموزش و پرورشِ شکل گرفتهى سنتى کشور ما بود. البته این، خطوط اساسىاش بود؛ نه اینکه بخواهیم یک تعریف کاملى از آموزش و پرورش کرده باشیم. این دو عیب بزرگ؛ یعنى اول، جنبهى ضدیت با دین - حداقل مغایرت با مبانى دینى و اخلاق دینى و تربیت دینى - و دوم هم بشدّت ترجمهاى بودن، وابسته بودن، تقلیدى بودن، از نیازهاى حقیقى کشور و ملت ایران نجوشیده بودن، عیب اساسى آموزش و پرورش ما بود که ماند تا دورهى انقلاب اسلامى. در دورهى انقلاب، خیلى کارها در آموزش و پرورش انجام گرفته است؛ اما نظام آموزش و پرورش تحول پیدا نکرده و همان نظام قدیمى است!... این عیوبى که شما بخصوص معلمان قدیمى، کارکُشته، مدیران آموزش و پرورش و پرورشیهاى آگاه و قدیمى معمولاً میشمرند، میگویند درسها حفظى است، قدرت ابتکار را در جوانها به وجود نمىآورد، تأمل نیست، کار متراکم و انبوه است و ...، اینها همه ناشى از همان نظام قدیمى است که از آن وقت مانده است و همانطور که قبلها عرض کردیم، کهنه، متراکم، غبار گرفته، متصلّب، در نظام ما باقى مانده است. البته بیشتر در مسائل روبنائى کارهاى زیادى شده است: کتابها با «بسماللَّه» شروع نمیشد، حالا با «بسماللَّه» شروع میشود؛ آیهى قرآن نداشت، حالا دارد. کارهاى خوب انجام گرفته؛ نه، من حقاً و انصافاً منکر کارهاى خوب نیستم... بالاخره جوان ما لازم است در کتاب درسى، دانشمندان کشورش و گذشتهى کشورش و مفاخر علمى کشورش را بشناسد. جوان ما فلان بازیکن تیم فلان کشور را خیلى بیشتر میشناسد تا ابن سینا را! تا محمد بن زکریاى رازى را! آنهائى که اهل سینمایند، فلان هنرپیشهى معروف فرانسوى یا امریکائى را خیلى خیلى بیشتر میشناسند تا فلان دانشمند ریاضىدان یا مثلاً فرض کنید که ادیب بزرگ فارسى را! اینها در کتابهاى درسى مىآید؛ خیلى هم خوب است. این کارها را ما قدردانیم. منتها اینها هیچکدام تحول نیست. (بیانات معظم له در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳)
[5] مقام معظم رهبری با اشاره به تأثیرگذاری عوامل دیگر از جمله خانواده و صدا و سیما در شکل گیری اخلاقی، روحی و رفتاری انسان ها خاطرنشان کردند: آموزش و پرورش تحول یافته براساس مبانی دینی و هویت ملی، خانواده ها و صدا و سیما را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.(دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳) ... بنابراین میشود از لحاظ اخلاقى، از لحاظ رفتارى، از لحاظ فکرى و روحى، انسانها را اینجورى بار آورد. کى بار خواهد آورد؟ عمدتاً آموزش و پرورش. البته صدا و سیما هم عامل مؤثرى است؛ خانواده هم عامل مؤثرى است؛ عوامل گوناگون جنبى هم که البته اهمیتشان کمتر هست، آنها هم هستند؛ لکن من عقیدهام این است که یک آموزش و پرورشِ خوب، میتواند صدا و سیما را هم مقهور خودش بکند. ما امروز میتوانیم بگوئیم صدا و سیما یک برنامه بگذارد براى آموزش و پرورش که بیایند آنجا، برنامه اجرا کنند. آموزش و پرورشِ تحول یافتهى مطلوبِ صددرصد درست، تأثیر دیگرى میتواند بگذارد. دنبال آن هستیم. آموزش و پرورش میتواند خانوادهها را هم تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، مهمترین و مؤثرترین عامل، آموزش و پرورش است. پس، این توانائى در آموزش و پرورش هست که انسان این چنینى را تربیت کند. (بیانات معظم له در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳)
[6] تعریف تربیت : تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات براى آنکه استعدادهاى انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود.[ مصطفى دلشاد تهرانى، سیرى در تربیت اسلامى، چاپ سوم موسسه نشر و تحقیقات ذکر، 1377 ش. ص 24.] تعلیم و تربیت، عبارت است از فراهم آوردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن یاشکوفا ساختن شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدف های مطلوب وبر اساس برنامه ای سنجیده شده [فلسفه تعلیم و تربیت.دفتر همکارى حوزه و دانشگاه. ج 1، ص 341-366] تربیت در لغت از ماده «رب و» به معنای ایجاد رشد و زیادت یا از ماده «ر ب ب» به معنای سوق دادن به سمت کمال است.
مقصود از تربیت در اینجا، اولاً به معنای فاعلی یعنی تربیت کردن و ثانیاً به مثابه فن و هنر تربیت (عملی) است مبتنی بر علم تربیت (نظری)،
[7] دو قشر با شما سر و کار دارند که هر دو هم از قشرهای بسیار حسّاس کشور و جامعه ما و هر جامعهای هستند: یکی قشر کودکان و نوجوانان و جوانان - دانشآموزان - یکی قشر معلّمان... گنجینههای ملت - یعنی کودکان و نوجوانان و جوانان - در دست شماست؛ هیچ گنجی از این بالاتر نیست. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامىدر دیدار جمعى از مدیران و مسؤولان وزارت آموزش و پرورش ۱۳۸۱/۰۴/۲۶)
[8] به اعتقاد من، آن چیزى که امروز بیش از همه باید در آموزش و پرورشِ ما به آن توجه بشود، اعتقاد اسلامى و عمل اسلامى است که در دانشآموزان باید احیاء گردد... یعنى این کودک، هم علماً، هم عملاً، هم اعتقاداً، به یک آدم متدین تبدیل شود؛ باید همت این باشد. البته همهى ما توجه داریم که یک انسان اسلامى، فقط آن انسانى هم نیست که اعتقاد اسلامى داشته باشد و عمل اسلامى بکند، بلکه اخلاق اسلامى هم آن رکن اساسى است؛ والّا اگر انسانى را داراى عقاید محکم اسلامى و عمل به معناى نماز و روزه و این چیزها فرض کنیم، لیکن حسود، بخیل، جبان، بدخواه، بىروحیه و بىاراده باشد، این انسان، انسان مسلمان نیست. انسان مسلمان بایستى در هر سه بعد - هم بعد تربیت، هم بعد دانش، هم بعد عمل - کار کند. البته به یک اعتبار، هر سهى اینها عمل است؛ اعتقاد هم نوعى عمل است؛ عمل قلبى است.... در مدارس، همت باید بر این باشد که بچههاى ما از لحاظ دینى - هم در قلمرو اعتقاد، هم در قلمرو تربیت و اخلاق، هم در قلمرو تعبد عملى - انسانهاى مسلمان بار بیایند؛ این، علاج و اساس کار ماست.( بیانات در دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش ۱۳۷۰/۱۰/۲۵) اخلاق اسلامی رکن اساسی برای تربیت انسانهاست و انسان مسلمان باید در سه بعد تربیت، دانش و عمل اسلامی بارز باشد.بنابراین لازم است مدارس همت خود را بر پرورش کودکان و نوجوانان کشور در قلمرو اعتقاد، تربیت، اخلاق و تعبد عملی اسلامی و ایجاد روحیه ی دانش دوستی متمرکز کنند و آن را اساس کار خود بدانند (دیدار با وزیر، معاونین و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش ۱۳۷۰/۱۰/۲۵) بنابراین میشود از لحاظ اخلاقى، از لحاظ رفتارى، از لحاظ فکرى و روحى، انسانها را اینجورى بار آورد. کى بار خواهد آورد؟ عمدتاً آموزش و پرورش. (بیانات معظم له در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳) کسانی که در مرحله نوجوانی ، به رشد معنوی، علمی، فکری و کارآیی و قدرت جسمی برسند، آینده ای درخشان را برای خود تضمین خواهند کرد. (دیدار اعضای ستاد یادواره شهید فهمیده 7/8/75)
[9] تربیت انسان، قانونمند و دارای فرایند است. تحولات انسانی تابع نظم و قواعد خاصی است، این نظم و قواعد قابل کشف، شناسایی و تحلیل است ، این شناسایی به پیش بینی منجر می شود. مهندسی اخلاقی ـ تربیتی رویکردی آینده نگرانه و درجستجوی آینده اخلاقی ـ تربیتی مطلوب در میان آینده های محتمل فراروی یک انسان است. [عالم زاده نوری- مقاله تربیت و اخلاق]
[10] مراد از اخلاق بندگی هنجارها و ناهنجارهایی مانند ایمان، تعبد، خوف و توکل است که مربوط به رابطه انسان و خداست. منظور از اخلاق فردی ارزش های اخلاقی مربوط به حیات فردی انسان ها است و انسان را فارغ از رابطه با غیر در نظر می گیرد. مانند فضیلت های صبر، حکمت، و حزم و رذیلت های پرخوری، شتاب زدگی و سفاهت. مراد از اخلاق اجتماعی، ارزش های حاکم بر رابطه فرد با سایر انسان ها است؛ مانند عدل و احسان یا حسد و تکبر.. واژه اخلاق اجتماعی در اطلاق عرفی خود به ارتباط فرد با فرد دیگر انصراف دارد و علی القاعده روابط انسان با اعضای خانواده، اعضای جامعه، اعضای محیط های تخصصی و ... را نیز در بر می گیرد مراد از اخلاق اجتماعی ارزش ها و احکام اخلاقی مربوط به حوزه روابط اجتماعی است. [عالم زاده نوری – مقاله تربیت و اخلاق]
[11] دیدار وزیر و مسؤولان آموزش و پرورش سراسر کشور (۱۳۸۲/۰۴/۳۰ - ۰۰:۰۰)
[12] (بیانات معظم له در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور ۱۳۸۶/۰۵/۰۳)
[13] دیدار با مسؤولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۱۳۷۷/۰۲/۲۳ - ۰۰:۰۰)