خلاصه کتاب

مجموعه مقالات 

همایش بین المللی

تشیع و خاورشناسان

(دیدگاهها درباره خاورشناسان)

دکتر محمدرضا بارانی

 

 فهرست:

عنوان مقاله :  ویژگی های مطالعات شیعی در غرب انگلیسی زبان. 3

عنوان مقاله : روش پدیدار شناسانه غربیان در شیعه شناسی. 6

عنوان مقاله : شرق شناسی یهودی و سیطره آن بر مطالعات اسلامی در غرب.. 11

عنوان مقاله :  خاورشناسان و نگاه تاریخی گری و پدیدار شناسانه به مبانی اعتقادی تشیع. 14

عنوان مقاله : تشیع نگاری خاورشناسان. 16

عنوان مقاله : شیعه شناسی هانری کربن، روش و رویکرد 19

عنوان مقاله : آسیب شناسی دیدگاههای هویتی خاورشناسان و تشیع شناسان، باز اندیشی الگوهای فکری.. 21

عنوان مقاله : جایگاه شیعه شناسی در مطالعات شرق شناسان. 23

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله :  ویژگی های مطالعات شیعی در غرب انگلیسی زبان

 

-        نویسنده : غلام احیا حسینی

-        موضوع : شیعه شناسی

-        محدوده مکانی: در سه حوزه مهم غرب ( انگلستان، آمریکا، کانادا)

-        محدوده زمانی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا سالهای پس از واقعه یازده سپتامبر (1979-2006)

-        روش تحقیق: بررسی آماری و نموداری (تحلیل آماری گزیده ای از کتب منتشر شده)

-        مواد تحقیق: یکصد عنوان کتاب از کتب منتشر شده در حوزه مطالعات شیعی در غرب

-        هدف تحقیق: شناخت ویژگیهای مطالعات شیعی در غرب

-        ضرورت تحقیق:

1-     عدم اطلاع از مطالعات غربیان در زمینه تشیع و شیعه شناسی

2-     عدم اطلاع از افراد، مراکز، مؤسسات، و نهادهای تحقیقی معطوف به مطالعات شیعی

3-    عدم امکان برنامه ریزی مناسب در قبال چشمان غرب که شیعه را به دید یک پدیده تازه کشف شده می نگرد، به خاطر عدم اطلاع کافی.

4-     عدم معرفی شیعه پژوهی غربیان بصورت بایسته و جدی و اندک بودن آثار در این زمینه.

-        تحلیل آماری کتب منتشر شده:

1-     نسبت کتب منتشر شده در سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا:

  • تعداد کل کتب = 104 کتاب
  • آمریکا = 54%
  • انگلیس = 40.5%
  • کانادا = 5.5%
  • نتیجه : آمار نزدیک دو کشور آمریکا و انگلیس نشاندهنده دغدغه این کشورها در زمینه مطالعات اسلامی است.

2-     نسبت کتابهای منتشرشده در سه کشور بر حسب موضوع:

  • سیاسی= 54%،
  • فرقه شناسی= 13.5%،
  • مباحث خاص مذهب تشیع (فقه، حدیث، عرفان، فلسفه و کلام)= 13.5%،
  • جامعه شناسی= 11%،
  • تاریخی= 8%،
  • نتیجه: تفاوت معنا دار آمار حوزه سیاسی تشیع با دیگر حوزه ها نشان می دهد توجه به بعد سیاسی انقلاب اسلامی از دیگر ابعاد بیشتر بوده است.

3-     نسبت کتابهای منتشر شده با موضوع سیاسی در سه کشور:

  • آمریکا= 58%
  • انگلیس= 32%
  • کانادا=10%
  • نتیجه: بالاترین درصد متعلق به حوزه شیعه پژوهی آمریکا است که این امر حساسیت بعد سیاسی تشیع بعد از انقلاب اسلامی ایران را در این کشور نشان می­دهد.
  • نکته: پروفسور نیکی کدی = شخصیت معروف و دارای آثار فراوان در بعد سیاسی در آمریکا و بسیار مؤثر در جریان شیعه پژوهی آمریکا

4-     نسبت کتابهای منتشر شده با موضوع فرقه شناسی:

  • انگلیس= 60%
  • آمریکا= 30%
  • کانادا= 10%
  • نتیجه: توجه به فرق تشیع از موضوعات مورد علاقه شیعه پژوهان انگلستان به شمار می رود.
  • نکته: دکتر مادلونگ = شخصیت آشنای شیعه پژوهی جهان

5-     نسبت کتابهای منتشر شده با موضوع مباحث علمی مانند حدیث، فقه، فلسفه و عرفان:

  • انگلیس= 80%
  • آمریکا= 10%
  • کانادا=10%
  • نتیجه: بررسی آماری نشاندهنده علاقه وافر شیعه پژوهان انگلیس به این حوزه  می باشد.
  • نکته: علت علاقه وافر شیعه پژوهان انگلیسی به این موضوعات = وجود مراکز علمی دارای پژوهشگران دغدغه­مند در این موضوعات مانند دکتر فرهاد دفتری در مرکز مطالعات اسماعیلی لندن، دکتر گلیو، دکتر نیومن در دانشگاه ادینبورگ، و ....

6-     نسبت کتابهای منتشر شده با موضوع جامعه شناسی:

  • آمریکا= 75%
  • انگلیس= 25%
  • کانادا= 0
  • نتیجه: جامعه شناسی از ابعاد مورد علاقه مطالعات شیعی در آمریکاست.
  • نکته: این موضوع معمولا بر جامعه ایران و در مرحله دوم لبنان تمرکز دارد که این تعلق خاطر با حوزه سیاسی این کشورها نیز همسوست.

7-     نسبت کتابهای منتشرشده با موضوع تاریخ تشیع:

  • آمریکا= 83%
  • انگلیس= 17%
  • کانادا= 0
  • نتیجه: علاقه مندی قابل توجه مراکز شیعه پژوهی آمریکا به این حوزه.
  • نکته: ارتباط معناداری بین سه حوزه سیاسی، جامعه شناسی و تاریخ تشیع به لحاظ بالا بودن درصد تحقیقات انجام شده در آمریکا وجود دارد. چرا که شناخت عمیق نسبت به یک پدیده مانند انقلاب اسلامی ایران توجه به سه امر تاریخ، سیاست و جامعه آن را می­طلبد.

8-     بررسی کنفرانس های برگزار شده در مورد تشیع:

  • تشیع در بین مطالعات اسلامی اهمیت زیادی نداشت تا زمانی که انقلاب اسلامی در ایران همگان را وادار کرد تا به این مذهب نگاهی تازه بیفکنند.
  • با افزایش مطالعات شیعی در غرب، احساس نیاز به تبادل آرا میان شیعه پژوهان به وجود آمد در نتیجه کنفرانسهای متعددی در طول دو دهه اخیر برگزار شده است (حدود شانزده سمینار و کنفرانس از سال 1998 تا 2006).

-        نکات قابل توجه در مورد شیعه پژوهی غربیان:

1-     تعداد چشم گیر آثار شیعه پژوهی در مقایسه با پیش از انقلاب (وجود یکصد اثر قابل توجه منتشر شده در مورد تشیع در سه دهه اخیر).

2-     توجه ویژه مراکز مطالعاتی آمریکا و انگلیس به بعد سیاسی مطالعات تشیع و نیز رنگ مایه سیاسی دیگر موضوعات در آثار شیعه پژوهان.

3-    ورود چشم گیر پژوهش گران اسرائیلی و آمریکائی در عرصه مطالعات شیعی به خاطر وجود دانشگاههایی در اسرائیل و نیز هفت دانشگاه مهم در آمریکا که مجال ورود این پژوهش گران را فراهم آوردند.

4-    حضور چشم­گیر پژوهش­گران مسلمان از شبه قاره هند به ویژه محققان ایرانی (مانند دکتر نصر، دکتر دفتری، دکتر باریک و ...) در سه دهه اخیر در مراکز مطالعاتی اروپا و آمریکا، با توجه به آشنایی این شیعه پژوهان با مبانی تشیع، اطمینان به تحقیقات آن مراکز افزایش یافته است.

5-     توجه به ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی تشیع در حوزه شیعه پژوهی آمریکا

6-    توجه به ابعاد علمی-فقهی و فرقه ای تشیع در حوزه شیعه پژوهی انگلستان به خاطر سوابق آشنایی و ارتباط انگلستان با تشیع در جهت اهداف استعماری.

7-     افزایش تعداد کنفرانسهای مربوط به تشیع بعد از واقعه یازده سپتامبر (6 کنفرانس در سال 2006)

8-     ویژگیهای مثبت و منفی تحقیقات غربیان:

-        ویژگیهای مثبت :

  • شیوه تحقیق، علمی و پژوهشی است. (سبک و سیاق علمی دارد.)
  • استفاده از حجم بزرگی از منابعی که دسترسی به آنها حتی در ایران ممکن است دشوار باشد.
  • شیوه تحقیق مینیاتوری یا جزء به جزء در مورد هر موضوع مورد بحث (مانند آنچه در یک دائره المعارف به آن پرداخته می­شود)

-        ویژگیهای منفی:

  • متفاوت بودن نتایج برخی تحقیقات با واقعیت امر.
  • اشتباه در نتیجه گیری ها و بیراهه رفتن بخاطر :
  • نادیده گرفتن اوضاع و حوادث سیاسی-اجتماعی شیعه، 
  • نا آشنایی با چند مبنای مهم اعتقادی شیعه مانند مسأله تقیه و...
  • بی توجهی به مقتضیات برخی از ادوار شیعه،

9-     تفاوت میان دو حیطه مقالات و نوشتارهای رسانه ای و خبری با مقالات و نوشتارهای علمی :

  • حجم نوشتارهای خبری و اطلاع رسانی چندین برابر حجم مطالعات علمی است.
  • ملاک قضاوت افکار عمومی غرب نسبت به اسلام و تشیع ، رسانه های غربی هستند.
  • شیعه شناسی در رسانه ها متأثر از سوء برداشت غربیان یا سوء نیت آنهاست.

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله : روش پدیدار شناسانه غربیان در شیعه شناسی

 

-        نویسنده : میثم توکلی بینا

-        موضوع : روشهای خاص در مطالعات شیعه شناسی

-        هدف تحقیق: بررسی آثار و نتایج کاربست روشهای خاص در مطالعات

-        ضرورت تحقیق:

1-    وجود این دغدغه که آیا باید نگاه ما به آثار مطالعات خاورشناسان مثبت و خوشبینانه باشد یا اینکه در صدد رصد نکات تاریک و منفی آن باشیم؟

2-    تشیع در ساختار فرهنگی مطالعات غربی، از دل سازو کارهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی سر برآورده است و از این دید با بودیسم و بهائیت تفاوت چندانی ندارد! بنابراین ناب زدایی تشیع و نادیده گرفتن اصالت­ها در آثار خاورشناسان وجود دارد(مانند کتاب مکتب در فرآیند تکامل) که باید با شناخت روش مطالعات آنها به این نکته توجه شود.

3-    دانستن گردنه­های خطر ناک روش شناسی و فرهنگ مطالعات دینی، از سقوط در دره ژرف و تاریک ناب زدایی تشیع جلوگیری می­کند.

-        اصطلاح شناسی مطالعات دینی:

  • علم : در شرق بار ارزشی دارد، به حقیقت نظر دارد و صاحب آن شرافت ذاتی پیدا می­کند. اما در غرب و لغت فرنگی Science  بار معنایی متفاوتی دارد : علم نوعی نگاه از منظر سوم شخص به معلوم است، بدون تعلق خاطر و دارای اختلاف بارز با نگاه اول شخص به موضوع، بنابراین ممکن است ما گزاره های دینی و عقلی را در میان خود علم به حساب آوریم ولی واژه science در شرق بر این گزاره ها صدق نکند چون نگاه ما به این دسته قضایا اول شخص و واجد تعلق خاطر است.
  • علم مدرنیته : علم  سکولار، از نگاه مدرنیته فقط ناظر بی طرف می تواند به علم بپردازد و آن را آبژکتیو بررسی نماید. یعنی اگر افراد مختلف به روش خاصی عمل کنند و ویژگی­های شخصی را در آن دخالت ندهند از لحاظ علمی به یک تنیجه یکسانی می رسند. (مثلا ماکس مولر که نخستین بار در غرب اصطلاح علم دینی را به کاربرد، دین را به منزله یک موضوع مدرنیستی بررسی کرد نه آنچه ما از علم دینی بخاطر تعلق خاطر به آن می فهمیم.)
  • مطالعات دینی (research): در قدیم به معنای تفحص و تتبع به کار می رفته است اما در دوره مدرنیته معنای بازبینی و بازنگری (نه پژوهش) برای آن مناسب تراست زیرا سه عنصر اصلی در معنای این لغت وجود دارد:
  • نقادانه بودن بررسی مجدد و تعیین حدود آن،
  • لا اقتضاء بودن بررسی،
  • ساختارمند بودن بررسی و استفاده از روش شناسی معین،
  • نتیجه: مطالعات دینی = علم مدرنیستی (آبژکتیو) ، یعنی هر کس با هر دین و نژادی اگر به روش خاصی بدون تعلق خاطر به بازنگری نقادانه دست بزند به نتایج مشابهی دست پیدا می کند. اینگونه علم حاصل می شود خروجی کار نیز دارای ارزش خاصی است.
  • دین (religion): دو نوع نگاه و شناخت از این لغت وجود دارد:
  • نگاه و شناخت از بالا به پایین: نگاهی ابراهیمی به دین، دارای ذات و حقیقتی عندالله،
  • نگاه و شناختی از پایین به بالا: یک پدیده فرهنگی، آیینی از مقوله فرهنگی اجتماعی، فاقد وفاداری و ذات و حقیقت عندالله،

-        نتیجه :

1-    مفهوم دوم برای لغت religion مناسب تر است. زیرا در دوره متأخر و مدرنیته دین طریقیت ندارد و به آن به عنوان یک مقوله فرهنگی که با علوم انسانی تحلیل و بررسی قرار می گیرد، نگاه می شود تا مورد توجه مراجع آکادمیک مدرن قرار گیرد.

2-    مطالعات دینی جدید در جست و جوی مدلهای نظری و روشهای علمی موافق با ایده فرهنگ جهانی و متأثر از آن (جهانی شدن) است.

3-     تشیع از باب یک مقوله اجتماعی- فرهنگی که در شرق ظهور کرده موضوع مطالعات دینی قرار می گیرد.

پدیدار شناسی:

-        پدیدار شناسی = یک روش اصلی در مطالعات دینی آکادمیک در عصر مدرنیته

-        از دیدگاه پدیدار شناسانی مانند هوسرل:

  • کانت = بنیان گذار پدیدارشناسی (که واژه فنومن (پدیدار) را از تجربه گرایان انگلیسی گرفته است).
  • هگل = منشاء پدیدار شناسی

-        از نگاه انگلیسی ها مانند هیوم : پدیدار = داده حسی، محسوس، انطباعات.

-        کانت : پدیدار = حاصل عمل فاهمه بر داده حسی، محصول پردازش فاهمه بر داده حسی (داده = دریافت حسی نخستین)

-        نظر مشهور قدیم: نگرش هگل = پدیدار شناسی از روش دیالکتیک،

-        نظر مشهور امروز: پدیدار شناس = دارای روش غیر دیالکتیک و فاقد ضرورت، (به تعبیر هوسرل : منطق متعالی)

-        عناصر پدیدار شناسی:

1-    تعلیق حیث استقلالی اشیاء إلی الأبد (از نفس الامر و وجود شناسی سخن گفته نمی شود، احکام وجود شناسانه تعلیق میشود، ذات = آن چیزی که در آگاهی انسان قوام می یابد نه حقیقت متافیزیکی، امری است متأخر از شهود حسی و قوام آن صرفاً به آگاهی است.)

2-     احاله ، شامل دو مرحله:

  • تجمیع پدیدارها = شهود حسی
  • شکل دهی پدیدارها = شهود ذاتی (آیدتیک)، ذات بخشی،

3-     محوریت فرد در پدیدار شناسی(سابژه):

توضیح:

  • جریان شناخت از بیرون به درون نیست بلکه از فاعل آگاه به سمت ذوات است،
  • عین مستقل و در برابر شخص آگاه نیست بلکه آگاهی فرد عین را قوام می دهد،
  • انسان آگاه دین را در آگاهی خود شکل می دهد و اگر آنرا عین یا دارای ذات بداند باز هم در آگاهی خویش است،
  • در نتیجه با حذف فاعل شناسا، معنای واقعیت هم از دست می رود. (=اومانیسم دلخواه مدرنیته)
  • سابژکتیویسم فعال (نوعی گذر از فعال در هرمنوتیک) = یعنی فرد آگاه با فعالیت خویش آبژه را می سازد(برای شناخت در برابر آبژه منفعل نیست).

4-     همدلی و هم افق شدن با دیگران برای تشارک اذهان :

توضیح:

  • در سه مرحله قبل فرد یا «من»اصالت دارد اما در این مرحله «ما».
  • هم افق شدن با دیگران جهت مفاهمه به شکل عقلانی صورت می گیرد، مثلا با شیوه عقلانی به عالم متدینان نزدیک شد و خود را به جای یکی از آنها تلقی کرد، در نتیجه هر نوع پیش فرض منفی مطرود است چون ماهیت کار توصیفی است.(بواسطه تاریخ، روایات، شعر و ...).
  • هم افق شدن با دیگران، متودیک و روش مند و قاعده مند است نه واقعی.

پدیدار شناسی دین از هگل تا هرمنوت ها :

-        هگل :

  • افلاطون مدرنیته،
  • الگویی برای تفکر در غرب،
  • دارای نبوغی خاص در تحلیل عناصر تاریخی و فلسفی و برقراری ارتباط میان آنها،
  • دارای تسلط کامل بر تاریخ شرق و غرب، توانمند در وحدت بخشی به این اجزاء و قالب دهی فلسفی به آنها،
  • مخالف با این تفکر که دین به منزله یک تجربه دینی تلقی می شود، دین را حاصل فرآیند عقلانی می دانست،
  • دارای روش دیالکتیک در پدیدار شناسی، یعنی دین را به عنوان یک سنتز، زاییده نوعی تز و آنتی تز می داند،

-        هوسرل:

  • دارای نگاه کلاسیک و تعریف رسمی پدیدار شناسی، (پدیدار شناسی هرمنوتیک با تغییرات هایدگری در آن شکل می گیرد).

 

-      نتیجه: نوسانات فوق (از هگل تا هرمنوت ها) هر کدام نوعی روش و نگرش پدید می­آورند که در مطالعات دینی اهمیت دارد، و تنها پس از بررسی آنها می­توان روح کلی حاکم بر جریانهای دین شناسی و دین پژوهی غرب را شناخت.

پدیدار شناسی دیالکتیک :

-        سه دوره دین در نظر هگل (در روند تاریخی که یک روند یالکتیک است.):

  • دین طبیعی = تز : مرحله ای که انسان نمادهای طبیعی را به منزله خدا پرستش می کند، (مانند زمان ایران باستان).
  • دین هنری = آنتی تز : مرحله ای که انسان ساخته های دست خود را مانند مجسمه ها و بت ها پرستش می کند، (مصر باستان)
  • دین پوزیتیو = سنتز : مرحله ای که انسان دین را به غایت رسانده و خدا را انسان می داند، (مانند مسیحیت که مسیح را همان خدا می داند.)

-        در دیالکتیک هگل ضرورت نهفته است، اما سایر پدیدار شناسان بخاطر انتقادات بسیار به این ضرورت، از آن دست کشیده اند.

-        نتیجه:

ویژگی های هگل و تفکر او:

  •  تسلط بر علوم مختلف از جمله تاریخ،
  • نگاه تاریخی به تکامل (تکامل تاریخی) بدون وفاداری به دین (خالی از تمایلات و اعتقادات)،
  • تجزیه تحلیل فلسفی وقایع و نتیجه گیری فلسفی
  • بهره گیری از روش همدلی متودیک (نه واقعی) در بررسی شرق و ایران.
  • دارای نگاه عمیق اومانیته (که نقطه عطفی در تاریخ به شمار می رود و مدرنیته را حیات می بخشد.)

پدیدار شناسی کلاسیک دین:

-        ویژگی این نوع پدیدار شناسی : مبتنی بر تعلیق، احاله، هم دلی و تشارک اذهان،

-        تطبیق چهار عنصر بر مطالعات دینی (تشیع):

1-    تعلیق : اصالت داشتن ، حقیقت داشتن و ناب بودن آموزه های تشیع نادیده گرفته می شود. درنتیجه هیچ نوع بار ارزشی برای آن درنظر گرفته نمی شود. (نسبت به حقیقت استعلایی و قدسیت آن تعلیق حکم می شود.)

2-     احاله :

  • تجمیع پدیدارها (شهود حسی): جمع آوری پدیدارهای حسی از عرف شیعه از طریق تاریخ (به تبع هگل)، روایات، سیره و رفتار شیعیان،
  • شکل دهی پدیدارها: (شهود ذاتی یا شهود آیدتیک):
  • کوشش جهت یافتن نوعی وحدت و انسجام در مجموعه پدیدارها و اطلاعات تاریخی، رفتاری و حدیثی،
  • نسبت دادن ذاتی به این وحدت (همراه نقادی و محدوده گذاری).

3-     محوریت فرد آگاه :

-        همه چیز به آگاهی سوژه قیام دارد و از جنبه های انسانی نشأت می گیرد، (همه چیز انسان درآوردی است)

-        هیچ نوع انطباع و انفعال از حقایق بیرونی در کار نیست،

-        کار محقق بررسی آگاهی مشترک اذهان عرف شیعی برای یافتن شیرازه های فکری است،

-      ذواتی که به شیعه نسبت داده میشود، وجه متافیزیکی ندارد بلکه صرفاً آگاهی است. مثلا مقدس بودن کتاب در نگاه پیروان و گروندگان به تشیع مقدس است،

4-     هم دلی نیز ویژگی اساسی در فهم عقاید ادیان است. (این مرحله در مقاله مغفول مانده است!)

پدیدار شناسی هرمنوتیک دین:

-        تفاوت پدیدار شناسان هرمنوت با کلاسیک :

  • شناخت معنا (پدیده های آگاهی) هدف کلاسیک ها بود ولی شناخت هستی (پدیدارهای وجودی اعم از آگاهی) هدف هرمنوت ها ست.
  • هایدگر(هرمنوتیک) :
  • تعلیق کردن و فارغ دلانه پدیدار شناسی کردن صرفاً ادعاست و امکان وقوع ندارد. (هایدگر : انتخاب نوع پدیدارها خود دخالت انسان است و با بی طرفی او تناقض دارد.)
  • دیالوژی(منطق حاکم بر گفت و گوهای دو طرفه) به جای سابژکتیو.
  • محصول پدیدارشناسی کلاسیک = فهم عینی از دین (بواسطه اشتراک عقلانی)، متعلق به مدرنیته،

محصول پدیدار شناسی هرمنوتیک = برداشتهای هم عرض متأثر از دیدگاه مفسر و بستر تاریخی هستی او، متعلق به پست مدرنیته،

 

-        ویژگیهای پدیدار شناسی هرمنوتیک:

  • دین = یک طرح، به معنای امر فرهنگی شکل گرفته در دیالوژی انسانها، (نقشه و طرح فرهنگی-اجتماعی که عناصر قدسی و وحیانی به یک سلسله امور فرهنگی فروکاهیده می­شود).
  • تمرکز بر متون،
  • تأکید بر تاریخ مندی،

-        نتایج پدیدار شناسی دین :

1-      دین فاقد حقیقت و قداست و ناب بودن است.

2-     دین به مثابه امری فرهنگی-اجتماعی است.

3-     دین انسان درآوردی است و به روشهای مطالعه علوم انسانی بررسی می­گردد.

4-     متأثر از فرآیند تاریخی، محیطی و بسترهای فکری بشر.

5-     حکم به اصالت یا تقدس دین یا کتاب تعلیق گردیده است (تقدس تنها پدیداری از پدیدارهای متدینان است).

-        نتیجه : علم دین، پژوهش دینی و مطالعات ادیان در بستری خاص معنا دارند.

 

شیعه شناسی و عواقب پدیدارشناسی آن:

-      اصالت زدایی از تشیع : علمی که در مدرنیته مطرح است با پیش فرض صرف نظر از اصالت و حقیقت است و این انکار تا ابد و بی انتهاء می باشد، لذا اعتقاد به اصالت یا حقیقت تشیع هیچگاه نزد پدیدار شناسان حاصل نمی شود. و اساساً این سئوال مطرح است که این پیش فرض از کجا آمده است؟ (خود این پیش فرض نقض ادعای موضع بی طرفی سوژه لا اقتضاء است، پس برخلاف ادعایشان کاملا بی طرف هم نیستند.)

-        فرض تشیع به سان امر فرهنگی و انسانی : در جریان پدیدار شناسی دید دلیل قاطعی برای رد این مسئله که دین کاملاً اصیل و حقیقی است و جریان آن از بیرون به درون است، وجود ندارد. لذا باید از پدیدارشناسی دین یا لااقل از برخی اصول آن مثل اومانیته دست شست.

-        شکل گیری تاریخ تشیع به دست انسان : فلسفی کردن سیر تاریخی به تقلید از روش هگل مستلزم موارد ذیل است :

  • انکار اصالت، حقیقت و قداست مسأله مورد مطالعه،
  • انکار ماوراء انسان بودن بلکه انسان درآوردی و انسان محوری دانستن مسأله مورد مطالعه،
  • وضعیت موجود را حاصل اندرکنشهای تاریخی بدانیم.

با پیش فرضهای فوق بدون اثبات بلکه با تردستی و هنرمندی جعل انسانی بودن تشیع متقن در نظر گرفته می شود!

-      دل بخواهانه بودن انتخاب پدیدارها : انتخاب پدیدارها بر اساس سلیقه و نظر محقق متأثر از بسترهای تاریخی-فرهنگی و زیست بومی وی صورت می گیرد، بنابر این مطالعات تشیع بی تأثیر از بافت غربی و غوطه ور در مدرنیته پدیدارشناسان نیست، در غرب که سالهاست تلاش شده است که غالب امور فرامادی به فراموشی سپرده شود و آثار پوزیتیویسم حاکم شود، چگونه یک پدیدارشناس می تواند درک صحیحی از اصل عصمت، طهارت، چیرگی تکوینی، ولایت امام و برائت از دشمنان خدا و رسول و ... داشته باشد یا لااقل در مقام بی طرفی به آن امکان وجود دهد؟

-      ناسازگاری های همدلی : همدلی ها به معنای نفوذ به عالم زندگی شیعیان و هم افقی با آنان، کاری متودیک است نه واقعی، حال آیا این همدلی به شکل عقلانی باشد یا شکل عاطفی هم دلی نیز ضروری است؟ از آنجا که ارزشها با نوعی عواطف و دل بستگی ملازمند، اگر همدلی محدود به شکل عقلانی آن باشد، شناخت پدیدار شناسان بسیار محدود خواهد شد چنانچه امامت حضرت علی علیه السلام را نمی توان با همدلی عقلانی با شیعیان بدون در نظر گرفتن احساسات عمیق آنان نسبت به امام خود شناخت. عقیده متأثر از تمایلات و گرایشات  و احساسات است و نمی توان به آن نگاه تفکیکی داشت.

نتیجه بررسی اصول روش پدیدارشناسی:

-        اصول روش پدیدار شناسی با یکدیگر ناسازگارند،

-        تعلیق احکام وجودی و ناب زدایی از دین پیش فرضهای بدون دلیلی است که چیزی جز انکار نتیجه نمی دهند،

-        انتخاب سلیقه ای پدیدارها با بی طرف بودن پدیدار شناس در تضادند،

-        همدلی ادعایی آنان در حصر عقل ناقص است،

-        نگاه آنان به پدیدارها متأثر از بسترهای محیطی و تاریخی و اعتقادی غرب نگاه سالمی نیست،

-        داده های حاصل شده نزد پدیدار شناسان هیچ بار ارزشی برای آنان ندارد. و تنها آنرا حاصل رفتار، تاریخ و وقایع شیعیان می دانند.

-      داده های بدست آمده برای تأیید مکتب ناکارآمد است، چنانچه اگر کافی و کارآمد می بود، خود گوینده و پدیدار شناس به آن اعتقاد پیدا می کرد.

-      تأثیر بافت فکری در جمع آوری پدیدارها و نسبت ذات به آنها بسیار است، عدم نگاه مثبت و نسبت دادن باورهای شیعه را به تاریخ و فراز و نشیب های اجتماعی متأثر از بافت فکری پدیدار شناس است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله : شرق شناسی یهودی و سیطره آن بر مطالعات اسلامی در غرب

 

-        نویسنده : دکتر فاطمه جان احمدی

-        موضوع : اغراض، محدوده و ویژگیهای شرق شناسی یهودی

-        هدف تحقیق: شناخت اغراض، محدوده موضوعات و فعالیت و ویژگیهای تحقیقات شرق شناسی یهود

-        ضرورت تحقیق:

1-     اهمیت شناخت نسبت به مراکز شرق شناسی یهود بخاطر تفاوتهای بارز ساختاری و سوگیریهای مطالعاتی و اهداف فرهنگی-سیاسی ،

2-    اغراض خاص یهودیان در تمرکز تحقیقات شرق شناسی یهود بر متون مقدس اسلامی و مطالعه و بازخوانی منابع اسلامی و ایراد شبهات فراوان به آثار اسلامی.

-        فرضیه های موجود :

  • محدوده پژوهش شرق شناسی یهود = تمامی جهان اسلام بویژه تاریخ صدر اسلام و منابع متقدم
  • اغراض شرق شناسی یهود = وارد نمودن تشکیک و ایراد، شبهات و ایجاد خلل و گپ مطالعاتی در حوزه تاریخ اسلام
  • ویژگیهای شرق شناسی یهود :
  •  تکیه بر منابع نامعتبر اسلامی و بازنمایی تحریفات آنها،
  • نگاه عقل گرایانه به حوادث تاریخی بی بنیاد،
  • بهره گیری از بینش دینی و نگاه مذهبی یهودی در تحلیل رخدادهای مذهبی،
  • جست و جودی غموض و ابهامات موجود در منابع و تطبیق آموزه های تورات و انجیل بر منابع اسلامی.

مقدمه :

-        واکنش جهان غرب در برابر اسلام به ویژه تشیع متأثر از تفکر شرق شناسی است.

-        بررسی های علمی در حوزه تاریخ اسلام با اغراض و هدفهای سیاسی همراه بوده است.

 تاریخچه شرق شناسی یهود :

-      پیدایش نقشه اسرائیل روی کره زمین، مستلزم ایجاد نگرش سیاسی به جهان بود، لذا نخستین فعالیت علمی شرق شناسی یهود در آغاز قرن 18  آغاز شد.

-      ایجاد جنبشی متفاوت با غرب : تمرکز تحقیقات یهود بر مطالعات اسلامی و بررسی جوامع مسلمانان با هدف ایجاد جریان های التقاطی، ایجاد تحریف  و تشکیک در تاریخ اسلام.

 

تعریف شرق شناسی یهودی – اسرائیلی:

-        تعاریف مختلف و ناهمگونی از شرق شناسی و مستشرق توسط نویسندگان و پژوهشگران ارائه شده است.

-      معنای اصطلاحی شرق شناسی در مفاهیم آکادمیک : رشته ای که درباره شرق گفت و گو می کند، می نویسد و می آموزد. (اراده و نیت خاصی که به درک و شناخت شرق می پردازد.)

-        تعریف شرق شناسی اسرائیلی (با تأکید بر زبان عبری):

ره آوردی علمی در حوزه پژوهشهای اسلامی به زبان عبری که حاصل تلاش دانشمندان اسرائیلی است.

-        تعریف اصطلاحی شرق شناسی یهودی (بی توجه به عنصر زبان):

جنبش علمی – یهودی است، با هدف بررسی تمام امور و شئون شرق اسلامی (سیاست، اقتصاد، تاریخ، جغرافیا، اینتربیولوژی و ...) با رویکردی دینی با هدف سلطه علمی بر جهان جهت تحقق اهداف سیاسی- مذهبی.

 

جریان شرق شناسی یهودی – اسرائیلی:

-        شرق شناسی یهودی در شرق شناسی صهیونیسم تداوم یافت و شرق شناسی صهیونیسم در شرق شناسی اسرائیلی متجلی است.

-        سیر شرق شناسی قرن 18 به بعد (تقسیم بندی ادوارد سعید):

1-     گسترش اروپا و نفوذ آن در شرق،

2-     مقایسه تاریخی شرق و غرب،

3-     علاقه و گرایش رومانتیک غرب به شرق،

4-     طبقه بندی گروههای انسانی( آمریکایی، آسیایی، اروپایی و ...)

در همه ادوارفوق جریان شرق شناسی یهودی وجود دارد مخصوصاً در دومین بخش که به مطالعات اسلام شناسی و مقایسه های تاریخی اختصاص دارد مجال مناسبی برای عرضه تفکرات یهودی است.

-        مراحل تغییر و تحول  شناخت یهود در شرق شناسی:

1-     شرق شناسی کلی یهود (1881 ، بررسی موضوعات اسلامی)

2-     شرق شناسی صهیونیستی (شرق شناسی در خدمت صهیونیسم)

3-     شرق شناسی اسرائیلی (1948 با تشکیل کشور اسرائیل)

 

شرق شناسی یهودی – اسرائیلی و تکیه بر زبان­های غیر عبری:

-        سیر بکارگیری زبان در شرق شناسی یهودی:

  • زبان عبری : زبان پژوهشگران یهودی سلف ،(ابتداء تکیه بر زبان عبری بود)،
  • زبان لاتین: یهودیان عصر رومی به زبان لاتین روی آوردند،
  • زبان عربی: در قرون وسطا در سایه اسلام و فرهنگ عربی، زبان عربی را به کار بستند،
  • زبانهای ابداعی: (قرن 18 و 19)پس از متفرق شدن در جهان، از دیگر زبانها کمک بسیار گرفتند، تا جایی که بعضاً با آمیختن زبانها به ابداع زبان خاصی مانند عربی- یهودی یا زبان ییدیش (عبری و اسلواکی اروپایی) نایل آمدند،
  • زبانهای اروپایی (انگلیسی، آلمانی و فرانسوی): به دنبال گسترش موج تحولات اروپا در قرون جدید موجب رونق دیگر زبانها در شرق شناسی یهودی شد.

 

تأثیر شرق شناسی یهودی بر مطالعات اسلامی در غرب:

-        شرق شناسان یهودی از نخستین کسانی هستند که به ترجمه قرآن کریم به زبانهای عبری و اروپایی مبادرت کردند،

-        ترجمه های قرآن، جریان علمی مهمی را در مطالعات تاریخی و غیره ایجاد کردند، و تأثیر عمیقی بر مطالعات اسلام شناسی در غرب نهاد،

-        ویژگی ترجمه های نخستین = سرشار از خطا و خلط مباحث،

-        تأثیرات ترجمه های نخستین :

  • کج فهمی های بسیار درباره اسلام،
  • نتیجه گیریهای عجولانه و بی تعمق ناشی از ترجمه های غلط و ناصواب،
  • اشاعه اغلاط بی شمار و اطلاعات ناسره در متون تاریخی،
  • تحریف و خیانت در امانت داری علمی در انتقال مطالب،

 

مؤسسات شرق شناسی در اسرائیل:

-        اندیشه تشکیل دانشگاه در بیت المقدس قبل از تشکیل دولت اسرائیل وجود داشت،

-      کمیته ای توسط کنگره یهود عهد دار تشکیل دانشگاه در اوایل جنگ جهانی اول شد تا اینکه به طور رسمی فعالیت دانشگاهی در اسرائیل آغاز شد،

-      مطالعات خاورشناسی به مرور رونق یافت و بیشتر در جهت عرضه خدمات علمی به بخش وزارت خارجه و دفاع دولت فلسطین اشغالی فعالیت می نمود، و بعد از مدتی مطالعات اسلامی شکل جدی به خود گرفت،

-        دانشگاههای موجود در اسرائیل که عمدتاً به شرق شناسی اشتغال دارند، عبارتند از:

  • دانشگاه عبری اورشلیم (تأسیس 1882)، دارای مؤسسات وابسته:
  • مؤسسه تحقیقات شرقی (زبان و ادبیات عرب، تمدن اسلامی در شرق، فلسفه و تاریخ اسلام و ...)
  • مرکز بررسی های یهود (امور یهودیان ساکن در سرزمینهای عربی – اسلامی)
  • مرکز بررسی های صلح و دوستی (مطالعات بر محور جنگ اعراب و اسرائیل)
  • مرکز بررسی های نزدیکی یهودیان و اعراب (تلاش جهت ایجاد فعالیت سیاسی میان عرب و یهود)
  • مؤسسه تحقیقات خاورمیانه (نشر بررسی ها و تحقیقات شرق شناسان اسرائیلی)
  • دانشگاه تل آویو (تأسیس 1956)، دارای مراکز تحقیقاتی وابسته:
  • مرکز تحقیقات خاورمیانه و آفریقا (وابسته به دستگاه جاسوسی اسرائیل)
  • مرکز تحقیقات استراتژیک ( بررسی آسیب شناسی امنیت در سایر دولت های منطقه با به کارگیری نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیلی)
  • دانشگاه حیفا (تأسیس 1964)، دارای 20 دانشکده فعال، دارای مطالعات اقتصادی، سیاسی و تاریخی خاورمیانه و نیز دارای نشریات متعدد در فرهنگ اسلامی خاورمیانه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله :  خاورشناسان و نگاه تاریخی گری و پدیدار شناسانه به مبانی اعتقادی تشیع

 

-        نویسنده : دکتر محمد علی چلونگر

-        موضوع : روش خاورشناسان در نگاه به تشیع

-        روش تحقیق: نقد و بررسی

-        هدف تحقیق: شناخت روشهای مطالعات شیعی در غرب

-      ضرورت تحقیق: روشهای متفاوت خاورشناسان در برخورد با اسلام و تشیع موجب ایجاد جنبه های مثبت و منفی در پژوهش های آنان شده است، لازمه شناخت علت ایجاد جنبه های مثبت و منفی پژوهشهای خاورشناسان، شناخت روشهای آنان است.

-        ویژگیهای مطالعات اغلب خاورشناسان:

  • مطالعات بر اساس مادی گرایی است، در نتیجه اسلام و تمدن اسلامی را به مظاهر فیزیکی آن محدود کرده اند،
  • مطالعات بدون اعتقاد و باور دینی به اندیشه و فرهنگ اسلامی و با نگاهی بیرونی بوده است،
  • روش مطالعات مبتنی بر عقل گرایی، تاریخ گرایی، شکاکیت و ... می باشد،
  • روش علمی مطالعات ادیان را بی کم و کاست می انگارند،
  • اسلام را تنها پدیده ای محصول عوامل انسانی در موقعیت خاص تاریخی می دانند نه یک وحی،
  • اسلام و تاریخ و تمدن اسلامی و تشیع را بر اساس بسترهای حوادث و عوامل تاریخی یا اوضاع اجتماعی بررسی نموده اند،

 

نگاه تاریخی گری خاورشناسان به مسائل اعتقادی شیعه:

-        پیش فرض این نوع نگاه انکار جایگاه وحیانی و مقدس دین است،  بنابراین در این نگاه هیچگاه به بررسی و ارزش یابی اعتقادی دینی تشیع و اهمیت آن از دید نظام اعتقادی دین و پیروان آن نمی نگرند و به این موضوع توجه نمی کنند که در درون این آیین، شیعه چه جایگاه و منزلت اعتقادی دارد.

-      در نگاه تاریخی موضوع را از جهت تحققش درزمان و مکان خاص یا حیثیت تاریخی بررسی می کنند، مثلا در قرون نخستین چه وقایعی در تکوین شیعه مؤثر بوده است، یا امامت و مهدویت که ساخته و جعل شیعیان و مدعیان مهدویت است، در بستر حوادث و جریانات تاریخی و اوضاع اجتماعی و سیاسی چگونه پدید آمده است. (مثلاً فان فلوتن گفته است : مهدویت عامل اعتقادی ساخته شیعیان بود که با طرح آن می خواستند از افزایش قدرت بنی امیه جلوگیری کنند. یا گلدزیهر نیز اعتقاد به مهدویت را ناشی از تأثیر پذیری شیعه ار فکر خلافت موروثی بنی امیه می داند و البته اصل و ریشه آنرا به عناصر یهودی و مسیحی و اعتقادات زرتشتیان مرتبط می سازد ...)

 

نگاه پدیدار شناسانه خاورشناسان به مسائل اعتقادی شیعه:

-        این نگاه مبتنی بر شناخت پدیده و آثار آن بر فرد، جامعه یا برهه ای از تاریخ است،

-        در این نگاه برخلاف تاریخی گری، مبانی و چگونگی پیدایش هر تفکر و اندیشه ای را می توان فهمید،

-      در این روش برخلاف تاریخی گری، به شناخت پدیده از راه شناخت عناصر ذهنی و روانی افراد و درک پیامدهای آن بر آثار خارجی ( شناختن و بازکاوری علت ها و عوامل فکری) پرداخته می شود.

-      در این رورش برخلاف تاریخی گری که یک حادثه را در روند تاریخی و در قیاس با گذشته و حال بررسی می کند، به عناصر اصلی و مؤلفه های اصلی خود پدیده بیشتر توجه می شود.

-      در این روش برخلاف تاریخی گری که ریشه اعتقادات را در تاریخ حوادث و رخدادهای اجتماعی می جوید، آنرا در متون و مقدس و مبانی معرفتی و اعتقادی تشیع دنبال می کند.

-        برخی پدیدار شناسان در مطالعات اسلامی عبارتند از : هانری کربن، ماری شیمل، همیلتون گیب و ...

-      برخی پدیدار شناسان  که در مطالعات تشیع از روش تاریخی گری بهره جسته اند عبارتند از : همیلتون گیب، ویلیام مونتگری وات، آنه ماری شیمل، لویی گارده و هانیس هالم.

نتیجه :

-      گروهی از خاورشناسان که عمدتاً به روش تاریخی نگری عمل کرده اند، وجود مؤلفه ها و بنیادهای اعتقادی تشیع در جامعه اسلامی را مولود طبیعی اسلام قلمداد نمی کنند، و آنرا محصول تحولات و موقعیت ها و بسترهای خاص تاریخی می دانند، این نگاه و نظر ناشی از جهت گیری و پیش داوریهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی این پژوهشگران است که برخلاف شیوه علمی – پژوهشی عمل کرده اند، برخی علل و عوامل این پیش داوریها و جهت گیریهای نادرست عبارتند از :

  • بی اعتقادی آنان به وحی و مسائل وحیانی،
  • نا آشنایی آنان با آموزه های شیعه و عدم توجه به زاویه دید پیروان این آیین،

-      گروهی دیگر از خاورشناسان که عمدتاً به شیوه پدیدارشناسانه با شیعه برخورد داشته اند، از آسیبهای فوق بدور بوده اند و توانستاً آموزه های اعتقادی شیعه را از دید پیروان شیعه مطالعه کنند و کارکرد آن را در نظام فکری، اعتقادی تشیع بهتر بشناسند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله : تشیع نگاری خاورشناسان

 

-        نویسنده : دکتر شکرالله خاکرند

-        موضوع : شیعه شناسی در آثار خاورشناسان

-        روش تحقیق: گزارش آثار

-        مواد تحقیق: آثار خاورشناسان در مورد شیعه

-        هدف تحقیق: بازکاوی غرض ورزیهای خاورشناسان در ارائه تصویرهای غیر واقعی از شیعه

-        ضرورت تحقیق:

  • عدم شناسایی و تحلیل کافی نسبت به آثار خاورشناسان در باره تشیع،
  • واکنشهای نامناسب در قبال آثار خاورشناسان بخاطر عدم شناخت علل انحرافات در مطالعات خاورشناسان،

مقدمه:

-        خاورشناسی در تعریف دهخدا: کلیه معارف غربیان درباره فرهنگ اسلام و ایران زمین.

-        شرق شناسی : مطالعه شرق توسط غربیان به عنوان چیزی دیگر که دارای فرق ماهیتی با تمدن غرب هستند.

-        شرق شناسی در مفهوم جغرافیایی = مشرق زمین،

-        شرق شناسی در مفهوم ایدئولوژیک = شرق مسلمان در مقابل غرب مسیحی

-        شرق شناسی در مفهوم سیاسی =  شرق یعنی خطری که دنیای مسیحیت غرب را تهدید می کند و این خطر بیشتر از جانب اسلام است.

 

سیر تاریخی شرق شناسی:

-      شرق شناسی به خاطر روح تعصب مسیحی قرون وسطی بر ضد جهان اسلام  با نخستین واکنشهای مسیحیان به صورت خصمانه و جنگ طلبانه همراه بود، بنابراین شناخت افکار و آثار و نقاط قوت و ضعف مسلمانان از طریق زبانهای عربی و اسلامی ضرور می نمود.

-      اروپا در قرن 5 متوجه سستی علوم کلیسا شد و به دانش و فرهنگ و تمدن مسلمانان روی آورد، لذا وسعت ترجمه متون و آثار عربی به لاتین از نیمه دوم قرن 5 تا اوایل قرن 8 قمری بسیار زیاد بود. و تا نهضت رنسانس ادامه یافت،

-      در زمان رنسانس، بازار دارالفنون ها و مراکز علمی گرم شد و شعب علوم بشری اهمیت یافت از جمله خاورشناسی از اهمیت خاصی برخوردار شد، هر چند اهداف استعماری مهمترین دلایل خاورشناسی محسوب می شوند.

-      دوره رونق شرق شناسی یعنی قرن نوزدهم، روزگار هجوم استعمار به شرق بود  و حقیقت آن است که شرق شناسی در دامن استعمار اروپایی پرورده شد.

-        دلایل اهمیت شرق شناسی برای سیاستمداران اروپایی:

  • فزونی اهمیت مسأله شرق  بخاطر لشکرکشی ناپلئون به مصر در سال 1798 ،
  • چاره اندیشی دولت های غربی برای تجزیه امپراطوری عثمانی،
  • قیام هندیان در سال 1857 که انگلیسی ها را بر نادانی خود از رسوم و معتقدات مردم هند واقف کرد.
  • نیاز انگلیس به تدابیر مناسب جهت حفظ سیاست استعماری خود بر هند،
  • نفوذ در ایران جهت حفظ منافع خود در هند، و ...

-      در قرن بیستم که ملت های آسیایی بیدار شدند و برای استقلال خود با غرب جنگیدند، شرق شناسان را گماشتگان پنهان دستگاههای استعماری خواندند.

-      ورود یهودیان به جرگه شرق شناسی مخصوصاًً مطالعه اسلام و فرهنگ مسلمانان، به صورت گروهی و سیستماتیک و در سطحی بسیار گسترده و بعضاً با تشکیلات سری با هدف سست کردن عقائد جوانان، زمینه سازی برای تصرف فلسطین، و ... یک جهش بی سابقه غرب در شرق شناسی محسوب می شود.

-      تسلط استعماری غرب بر بیشتر کشورهای اسلامی به نیاز جدی آنها در شناخت بیشتر شرق و اسلام اهمیت می بخشید، چرا که برای اداره بهتر کشورها و در واقع برای سرکوبی قیامهای آزادی بخش اسلامی نیازمند شناخت فرهنگ، عقائد و روحیات مسلمانان بودند.

-        با شرق شناسی تمام گذشته شرق از آن غرب شد و استیلای آنها به نهایت خود رسید.

-        اهداف خاورشناسان از نظر دکتر نقوی:

  • ایجاد عقده حقارت در مسلمانان نسبت به فرهنگ و تمدن غرب جهت گرایش مردم به غرب و رهایی از شخصیت های فرهنگی و مکتبی شرقی، با هدف القای نیاز به غرب و اتکای به غرب در علم و تکنولوژی و تمدن و صنعت.
  • اصالت بخشی به فرهنگ و تمدن غربی و القای از بین رفتن تمدن شرقی.

-        خاورشناسان اغلب در شناختشان نسبت به شرق، اسلام و مسلمانان ناموفق بوده اند، دلایل آن عبارتند از:

  • اکتفا به ظواهر پراکنده و عدم توجه به حقیقت های عمیق،
  • اهداف سوء سیاسی و غرض ورزیهایی که به دید و نگاه آنان جهت می دهد،
  • گرایشهای خاص سیاسی یا دینی معین،
  • بهره گیری از منابع نا معتبر مانند برخی منابع عربی و ... و نیز روشهای نادرست در مطالعه ادیان،
  • عمل زدگی به جای علم گرائی و علاقه مندیهای عالمانه به نفس علم.

-        آشنایی غربیان با شیعه:

  • آشنایی با تشیع فاطمی : فاطمی ها در جنگهای صلیبی نخستین دشمنان غربی ها به شمار می­آمدند،
  • آشنایی با شیعیان دوازده امامی : بواسطه برخورد با آنان در سوریه و فلسطین (البته بخاطر نداشتن دولت مستقل مانند فاطمیون و نداشتن جلوه و جذبه صوفیانه مانند اسماعیلیان کمتر مورد توجه قرار گرفته اند)،
  • آشنایی با تشیع اسماعیلیه،

 

ظهور صفویه،  نقطه عطفی در شیعه شناسی

-      اروپاییان تا قبل از صفویه در شرق شناسی بیشتر به امپراطوری عثمانی و اهل تسنن توجه می کردند چرا که تشیع دوازده امامی فاقد دو عامل مهم برای توجه دیگران یعنی قدرت و ثروت بود.

-      در دوران صفویه بخاطر افزایش ارتباطات سیاسی، تجاری و فرهنگی با جهان غرب، جهانگردان اروپایی گروه گروه از ایران دیدن نموده و به مذهب تشیع علاقه نشان دادند.

 

ویژگی مطالعات اسلام شناسی و شیعه شناسی در میان نخستین اسلام شناسان:

الف) منابع غیر معاصر: عدم ارتباط با کتب هم عصر نویسندگان بخاطر پرداختن به مطالعات عربی و اسلامی در ادامه سیر مطالعات زبان عبری ،

ب) منابع غیر معتبر:  آشنایی با شیعه از طریق منابع اهل سنت،

ج)منابع غیر اصیل: به خاطر بی اطلاعی از تعصبات اهل سنت نسبت به تشیع، به دنبال منابع اصیل شیعه نبودند،

د)منابع غیر واقع بینانه: آشنایی با ایران و شیعیان بیشتر از طریق نوشته های کسانی بود که سفرهایی به ایران داشته اند و اغلب آنان در شناخت خود نسبت به ایران و اوضاع و شرایط ایران دچار خلط مبحث یا اشتباهات فاحشی شده اند.

 

کتابخانه شیعی:

-      در نیمه دوم قرن نوزدهم، تلاشهایی برای تهیه دست نوشته ها و نسخ اولیه متون شیعه جهت تهیه کتاب خانه انجام گرفت، اما نتایج قابل توجهی نداشت، حتی انتشار متون شیعی یا ترجمه آنها رونقی نداشت، و تا مدتها بعد متون عمده شیعی حتی برای آگاه ترین پژوهشگران عصر ناشناخته ماند.

 

گلدزیهر نقطه عطفی در شیعه شناسی:

-        ایگناز گلدزیهر، اولین مقاله عالمانه خود را در مورد مجادلات و مباحثات بین تسنن و تشیع در سال 1874 (24 سالگی) نوشت،

-      گلدزیهر با کمبود منابع روبرو بود و با علاقه و پشتکار بسیار جهت تهیه متون شیعی تلاش می کرد. و از چهار کتاب اصلی شیعه تنها به دوجلد از آنها یعنی کافی کلینی و... دسترسی داشت.

-      تماس و ملاقات های شخصی با علمای شیعی، اساس کتب پژوهشی از جمله کتاب تشیع و ملیت ایرانی به قلم اوست که نخستین بار در سال 1908 منتشر شد.

-      گلدزیهر تحت تأثیر منابع ضد شیعی سنیان ، در توصیف بینش الهی تشیع به عنوان بینشی آکنده از تنفر و تعصب با دیگران هم صدا می شود اما این نظر طی نیمه اول قرن 20 تعدیل می شود...

(ادامه مباحث تا پایان مقاله ربطی به این عنوان (گلدزیهر) ندارد! و مباحثی بعضاً تکراری بیان می شود.)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله : شیعه شناسی هانری کربن، روش و رویکرد

 

-        نویسنده : دکترمحمد منصور نژاد

-        موضوع : روش و ریکرد هانری کربی در شناخت و مطالعات تشیع از نگاه اندیشه وران ایرانی

-        مواد تحقیق: دیدگاه چهار متفکر ایرانی (دکتر رضا داوری، دکتر سید جواد طباطبایی، دکتر سید حسین نصر،  دکتر سید جلال الدین آشتیانی)

-        هدف تحقیق: شناخت مقاصد و غایات هنری کربن در آثارش از طریق تأمل در متدولوژی و رویکرد وی،

-        ضرورت تحقیق: ارزیابی آثار شرق شناسان ممکن نیست مگر آنکه از مبانی، اصول و متدلوژی، مقاصد و روشهای آنان اطلاع حاصل شود.

-        فرضیه آزمودنی: هانری کربن با متدولوژی پدیدار شناسانه و بر اساس رویکرد عرفانی – اسلامی به شناخت هم دلانه از تشیع دست یافت.

-        تقسیم بندی غایات شرق شناسان:

  • سودگرایانه، استعماری با هدف تأمین منافع غرب،
  • بی طرفانه و غیرمغرضانه با برخوردی آکادمیک،
  • عاشقانه، علاقه مندانه و مشفقانه،

-        بررسی نظرات اندیشه وران ایرانی نسبت به شخصیت هانری کربن و اهداف و غایات وی:

  • دکتر رضا داوری:
  • در جایی از کربن به عنوان دوست دار فلسفه اسلامی و یکی از پژوهندگان بزرگ در تفکر شیعی یاد می کند.
  • در مطالب دیگری به طور کلی شرق شناسان غربی را عامل یا دست کم خادم فرهنگ غرب می بیند که در اندیشه نجات تمدن خویش هستند و دغدغه آنان را در توجه به غرب، خود غرب و بحران های آن سامان می داند و پای هانری کربن را به صراحت یا به کنایه به میان می کشد و او را از دیگران مستثنا نمی کند.
  • دکتر سید جواد طباطبایی:
  • روش هانری کربن روش پدیدارشناسانه متأثر از هایدگر است و این اسلوب در باره ایران موفقیت آمیز نیست چون سرشت آن متفاوت است.
  • هانری کربن را عاشق اسلام و اهل بیت نمی بیند (برخلاف دکتر نصر و آشتیانی)، بلکه پژوهشگر بی طرف می داند که پیش فرضهای طباطبایی در آثارش (عمیق و عقلایی بودن فرهنگ ایرانی در عهد باستان و نفوذ آنها در عصر اسلامی) را تأیید می کند،
  • او تأمل و تحلیل کربن از شیعه و تشیع را به اندازه مباحث دیگرش جدی نگرفته است.
  • دکتر سید حسین نصر:
  • دیدگاه نصر درباره کربن خوش بینانه است (نصر نیز مورد علاقه کربن بوده و او را یار نامیده است)،
  • شناخت نصر از کربن صرفاً از طریق مکتوبات کربن نبوده بلکه با وی حشر و نشر و مراوده نزدیک داشته است،
  • کربن را از شرق شناسانی می داند که شیفته اسلام بلکه عاشق فرهنگ تشیع بوده است،
  • دکتر سیدجلال الدین آشتیانی:
  • او نیز با کربن از نزدیک محشور بوده و کربن نیز از وی با تجلیل و با عنوان ملاصدرای دیگر یاد می کند.
  • او می گوید: پروفسور کربن شیفته و عاشق خاتم الأنبیاء بود...کربن به حقیر مرقوم فرمودند: ندای تشیع تا کنون در جهان به زحمت شنیده شده است... دوستانی که هنگام مرگ در خدمت آن مرد عظیم متأله بودند، از او این زمزمه را می شنیدند که : « السلام علی الصاحب الدعوه النبویه و الصوله الحیدریه و العصمه الفاطمیه ...» او در مقام جانب داری از مکتب تشیع با دشمنانی زا مردم ممالک عربی و غیر عربی نیز مواجه شد.
  • کربن بخاطر عشق به طریقه شیعه در ولایت به احیای آثار سید حیدر آملی (عارف بزرگ)، چاپ و انتشار آثار وی پرداخت.

-        نتیجه: در بین ایرانیان راجع به کربن تفاوت برداشت وجود دارد.

-        رویکرد شیعه شناسی هانری کربن:

  • رویکرد کربن به تشیع فلسفی-عرفانی است چنانچه که کتاب تاریخ فلسفه اسلامی وی که با مبحث تشیع آغاز می شود، و نیز بسیاری از تحلیلهای وی در مورد فلسفه اسلامی، وحدت جوهری تأویل قرآن و تأمل فلسفی، شریعت و دیانت در اسلام، مفهوم ظاهر و باطن و حقیقت و شریعت، نبوت و امامت، ولایت، قرآن و احادیث مبنای تأمل فلسفی شیعه و ... به خوبی رویکرد عرفانی- فلسفی او را نشان می دهد.

-        روش شیعه شناسی هانری کربن:

  • از آنجا که حیطه مباحث و موضوعات مورد پژوهش کربن عام تر از صرف شیعه شناختی است، روش بحث او را به پژوهشهای دیگرش می توان تعمیم داد.
  • روش و متدولوژی هانری کربن پدیدارشناسانه ( phenomenological) است،  دلایل این مدعا عبارتند از :
  • مدعای شبه اجماع دیگران درباره متدولوژی کربن،
  • استشهاد از مکتوبات کربن درباره روش تحقیقی او (در مورد شناخت نهج البلاغه و شرح حال امام دوازدهم صراحتاً از روش پدیدارشناسی نام برده و به آن متوسل شده است).

-        معرفی اجمالی مکتب پدیدار شناسی:

  • هوسرل (1938) پدر مکتب پدیدارشناسی و مارتین هایدگر (1976) از شاگردان برجسته او و دارای قرائت تازه ای از این دیدگاه محسوب می شوند.
  • پدیدار در عرف عام = امر ظاهری و زودگذر
  • پدیدار در فلسفه هوسرل و هایدگر = شناختی که حاصل لقاء در حد واقع و ذهن است و از باطن و حقیقت منفک نیست.
  • پدیدار دو وجه دارد: ظاهر و باطن که از هم جدا نمیشوند، هر ظاهری با باطنی (که کشف محجوب می کند) مرتبط است و هر باطنی ظاهری دارد.
  • نفی مفروض : هیچ حکمی پیش از آزمودن و معاینه پدیدارها صادق نیست.
  • پدیدار شناسی شامل مراحل در پرانتز گذاشتن مبادی و مقولات، کشف من استعلایی، تعلیق، تحویل، رد و ارجاع، شهود ذوات است. و نتیجه آن کشف نیت صاحب اثر و در شیعه شناسی کشف نیات وجدان شیعی در پس ظواهر پدیدارهاست.

-        نتیجه:

  • با روش پدیدارشناسی می توان برخی از ابعاد و زوایای اندیشه شیعی را به خوبی برجسته و به جهان معرفی نمود.
  • رویکرد فلسفی – عرفانی بستر مساعد و مناسبی است که در سایه آن می توان شیعه را به خوبی معرفی کرد.(همچنانکه امام خمینی ره در دعوت گورباچف به اسلام، 5 فیلسوف و عارف جهان اسلام را برای مطالعه پیشنهاد نمود: فارابی، بوعلی سینا، سهروردی، محی الدین عربی، صدرالمتألهین.
  • نقاط مثبت و منفی رویکرد فلسفی – عرفنی:
  • از امتیازات روی کرد فلسفی – عرفانی آن است که زمینه مساعدی برای گفت و گوی بین مذاهب و ادیان به شمار می رود چرا که تأکید بر عقلانیت و توجه به قلب و ایمان باطنی از تعصبات و سخت گیریهای متأثر از منازعات فقهی و یا تاریخی می کاهد.
  • از آفات این رویکر این است که در صورت ملزم بودن به برخی مقدمات عرفانی و به تعبیر کربن بانبود حفظ تعادل ظاهر و باطن و یا ذبح ظاهر در برابر باطن تمام رویکردهای فقهی و اصولی زیر سئوال می رود.

 

 

 

 

 

آسیب شناسی دیدگاههای هویتی خاورشناسان و تشیع شناسان، باز اندیشی الگوهای فکری

 

-        نویسنده : دکتر علی اشرف نظری

-        موضوع : الگوها و دیدگاههای فکری خاورشناسان و تشیع شناسان

-        روش تحقیق: بررسی تحلیلی

-        هدف تحقیق: توجه به وجوه آسیب شناسی ادراکات و تصورات ناقص حاصل از معرفت شناسی ناقص غربیان

-      ضرورت تحقیق: ارزیابی آثار خاورشناسان و تشیع شناسان باید با توجه به دیدگاههای هویتی آنان، الگوهای فکری و معرفت شناسی آنان صورت بگیرد بر همین اساس با آسیب شناسی مبانی معرفت شناسی آنان ریشه و علت کژفهمی های آنان که حاصل ادراکات و تصورات ناقص آنان است روشن می شود.

-        مقدمه:

  • مفهوم شرق از نظر ریشه شناسی:
  • مفهوم جغرافیایی: سرزمین هایی در جهت طلوع آفتاب،
  • مفهوم ایدئولوژیک: غیریتی متمایز در مقابل غرب مدرن و مقابل هم در حوزه های سیاست، حکمت، فلسفه و عرفان و تاریخ و ...
  • شروع شرق شناسی:
  • بصورت پژوهشی غیر آکادمیک (مبتنی بر پوزیتیویسم و عینیت نگری): با تصمیم شورای کلیسای وین در سال 1312 میلادی مبنی بر ایجاد رشته زبان شناسی و شرق شناسی.
  • به کارگیری واژه شرق شناسی به صورت رسمی: سال 1779 در زبان انگلیسی، 1799 در زبان فرانسه،
  • شروع نهضت شرق شناسی در اروپا: از اوایل قرن نوزدهم به شکل علمی و با پشتوانه دولت فرانسه،
  • دور جدیدی در مناسبات بین المللی شرق با غرب: دوره فرمانروایی صفویان
  • راهیابی ایران شناسی به دانشگاههای انگلیس: از اواسط قرن هفدهم
  • توجه ناپلئون به ایران و رشد شرق شناسی در دوران وی: 1800 میلادی
  • ظهور و رشد منظم و روز افزون دانش درباره شرق در اروپا: از اواسط قرن هجدهم
  • دوره رشد سریع مؤسسات شرق شناسی و محتوای آنها در جهت اهداف استعماری: 1814-1916 میلادی
  • افزایش کمیت مطالعات شرق شناسی به گونه ای افزاینده در خلال قرن نوزدهم و بیستم به دلیل:
  • اهداف استعماری
  • افزایش ارتباط اروپا با شرق با اهداف تجاری و جست و جوی بازار
  • حمله ناپلئون به شرق
  • تحول اساسی مکتوبات شرق شناسی در قالب دایره المعارف، گلچین ادبی و ثبت وقایع شخصی،
  • تشکیل انجمن ایران شناسی اروپایی در سال 1983 و اولین دوره اجلاس آن در سال 1987،

-        روش و محتوای شرق شناسی از نظر ادوارد سعید:

  • ادوارد سعید، شخصیت بارز مکتب انتقادی پسا استعماری:
  •  مؤید رابطه فرهنگ و امپریالیسم به ویژه در جهان سوم،
  • نافی دیدگاههای استعمار گرایانه،
  • ارائه کننده تفسیری جدید از هویت فرهنگی شرق،
  • شرق شناسی = احاطه بر فرهنگها و تسخیر آنها، شرق شناسی قدرتی را به فرهنگ ها عرضه می کند که متأثر از کلیت نگری پژوهش های علمی جدید است،
  • گفتمان شرق شناسی از یک سو از عقل باوری، سکولاریسم و جهان گرایی قرن هجدهم و از سویی دیگر از رمانتیسم، پوزیتیویسم و استعمارگری قرن نوزدهم سرچشمه گرفت،
  • سه معنا از کاربرد مفهوم شرق شناسی:
  • نظم آکادمیک: همه کسانی را شامل میشود که درباره شرق می نویسند یا تدریس می کنند،
  • نوعی تفکر که پایه اش بر تمایز شرق و غرب از نظر هستی شناختی گذاشته شده است،
  • نهادی رسمی و ثبت شده که با شرق، سروکار دارد،

-      شرق شناسانی مانند هانری کربن، آنه ماری شیمل، برتولد اشپولر موفق شده اند به طور دقیق هزار سال اندیشه فلسفی و مذهبی ایران را ترسیم کنند، کربن برای فهم و درک روح اسلام مهمان معنوی آن بوده است ، برتولد تمدن اسلامی را به گونه ای شرح می دهد که غالب آن تمدن ایرانی است زیرا به اعتقاد وی مردان بزرگ دولت و مدنیت اسلامی ایرانی بوده اند،

-      رابطه شرق شناسی و قدرت: ادوارد سعید  شرق شناسی را گفتمان قدرت می داند و معتقد است که شرق شناسی درک نخواهد شد مگر آنکه به صورت یک گفتمان میان قدرت ها بررسی شود.

-      شرق شناسی هم از نظر وجودی و هم از نظر اخلاقی در خارج از شرق قرار دارد چرا که در شرق شناسی، حالت ها و پیش داوری های ذهنی، برعینیت های پیش رو بار می شود.

-        نتیجه:

  • نقایص معرفت شناسی منشاء نقایص شناخت شناسانه غربی ها در امر شرق شناسی است،
  • ابزارهای شناخت شرق، ماهیتی متفاوت با محتوای فکری و معرفتی شرق دارد،
  • معرفت شناسی و به تبع آن شرق شناسی غربیان، تحت نفوذ و تابع پوزیتیویسم، خیال گرایی، تاریخ گرایی، داروین گرایی، نژادپرستی، فروید گرایی و مارکس گرایی است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان مقاله : جایگاه شیعه شناسی در مطالعات شرق شناسان

 

-        نویسنده : دکتر عبدالله همتی گلیان

-        موضوع : شیعه شناسی در اسلام شناسی خاورشناسان

-        هدف تحقیق: شناخت علت کم توجهی خاورشناسان به موضوعاتی نظیر تشیع، خاصه تشیع اثنا عشری در مطالعات خویش،

-      مقدمه: خاورشناسان بدلایلی از جمله آنکه اغلب با قلمرو و حوزه اهل سنت برخورد و ارتباط داشته اند، برای آنان میسر نشده است که به شناخت صحیحی از آراء و عقائد شیعه نایل آیند، گاه دراین باب اهمال کرده و اهتمام چندانی نداشته اند یا به پراکند گویی بسنده کرده یا به اظهارات تخیلی و موهومی پرداخته اند، در ادامه به بررسی سه عامل از عوامل متعدد این گونه اظهار نظرها پرداخته می شود:

  •  عامل سیاسی
  • عامل جغرافیایی
  • عامل اقتصادی

-        عامل سیاسی:

  • بعد از پیامبر اسلام ص مسلمانان بر اثر فتوحات، بر مسیحیت و غرب سیطره پیدا نمود، مسلمانان از طریق تصرف نواحی شرقی و جنوبی دریای مدیترانه ، کانال های ارتباطی اقتصاد و فرهنگ بین غرب و شرق مسیحی را مسدود ساختند، در این دوره مسیحیان با اسلام به صورت عمومیش برخورد داشتند و تشیع به عنوان جریانی درون دینی نقش چندانی نداشت، آثار مسیحیان در این دوره بر اظهار نظرهایی غالبا مغرضانه و متعصبانه  در مورد اسلام ، قرآن کریم و پیامبر اکرم ص استوار است،
  • در عصر رنسانس پیش روی ترکان عثمانی در اروپا، نگرانی و ترس غربی ها را برانگیخت که مبادا آنان بر همه این قاره تسلط یابند، دولت صفویه در ایام حکومت شیعی ایران نه تنها تهدیدی برای اروپاییان به شمار نمی رفتف بلکه ضد ترکان عثمانی با اروپا همکاری داشت، در این ایام شوق و تعصب صفویه به تبلیغ تشیع از مرزهای ایران فراتر نرفت، بلکه فرقه های مختلف مسیحیت بانفوذ در ایران توانستند کلیسا و صومعه برپا کنند، با توجه به روابط دوستانه حاکمان صفوی با غربی ها ، اروپاییان ضرورتی نمی دیدند که با اهتمام خاصی به شناسایی تشیع بپردازند. بلکه بعد از شکست عثمانی ها و ضعف امپراتوری عثمانی در صدد نفوذ و شناسایی آنها که اغلب از اهل سنت بودند برآمدند،
  • اروپا تا انتهای سده نوزده واوایل سده بیست موفق شده بودند بر بخش وسیعی از جهان اسلام فرمان برانند، اداره چنین قلمرو گسترده ای  مستلزم آن بود که قدرت های غربی به شناسایی ابعاد آن که اکثراً از اهل سنت بودند، بپردازند.
  • آمریکا از سال 1945 به بعد در خاورمیانه به قدرت نمایی پرداخت و لاجرم به مطالعات خاورمیانه ای اهتمام جدی پیدا کرد، حرکت ها و جنبش های اسلامی در جهان اسلام در واکنش به امریکا، از دهه 1970 رو به گسترش یافتند که در میان آنها تحرکات اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی ره مهمترین آنها بود. پس از چندی در اغلب بررسی ها و مطالعاتی که به پدیده اسلام گرایی پرداخته می شد، پژوهشگران غربی به دیدگاههای امام خمینی توجه بیشتری کردند.

-        اسباب جغرافیایی:

  • با نگاهی به نقشه جغرافیایی پراکندگی مسلمانان در مناطق مختلف جهان ، این حقیقت مشخص می شود که جمعیت مسلمان مناطقی که غربی ها با آنان ارتباط مستقیم داشتند، غالبا اهل سنت بودند و حتی مناطقی که در دوره هایی از تاریخ، غربی ها و قدرت های اروپایی بر آن نواحی تسلط داشتند، فرهنگ و معارف شیعی در آنها جریان نداشت، از این رو آموزه های عامه مسلمانان بیش از معارف شیعی (مقولات تاریخ، اعتقادی و فقهی تشیع) مورد توجه خاورشناسان قرار گرفته است،

-        عوامل اقتصادی:

  • تجارت با شرق برای غربی ها از عصر باستان جایگاه خاصی داشت، در سده های میانه، امور تجاری بین شرق و غرب غالباً در سرزمین های اسلامی آسیای غربی و مرکزی انجام می گرفت که مسلمانان نقش عمده ای در آن داشتند و اروپاییان در صدد بودند تا مانع سیطره مسلمانان بر امور تجاری شوند، به نظر می رسد این عامل اقتصادی ، یکی از عوامل عمده ای بود که غربی ها را به بهانه جنگ صلیبی به سوی شرق سوق داد. غربی ها در این دوران موفق نشدند یا نمی خواستند حقایق اسلام را بشناسند بلکه از دین تصویر مخدوشی ارائه می دادند، همچنین با شیعیان تعامل نداشتند تا زمینه شناخت شیعیان برای آنها فراهم شود.
  • از سده شانزدهم که غرب مسیحی به واسطه پیش رفت د رفنون دریایی در زمینه بازرگانی و تجارت بر مسلمانان برتری یافت و با تمام جهان ارتباط تجاری برقرار نمود، در جریان تبادلات تجاری در قلمروهای اسلامی ، نه با شیعیان بلکه عمدتا با مسلمانان تماس داشتند در نتیجه شناخت شیعه برای آنان اولویتی نیافت.
  • در دوره های بعدی که در غرب انقلاب صنعتی و بع تبع آن تحول اقتصادی به وقوع پیوست، پیامد مهم آن تولید انبوه و در نتیجه نیاز مبرم به بازار فروش تولیدات و مصنوعات و نیز تهیه مواد خام بود که در مورد هر دو،  در قلمرو اسلامی که از نظر نفوس و وسعت به اهل سنت اختصاص داشت، بستر مناسبی فراهم بود، بنابراین پژوهشگران غربی، مطالعات عامه مسلمانان را بر شیعه شناسی ترجیح می دادند.
  • بیشتر آثار تاریخی که در دسترس غربی ها قرار گرفت، آثار نویسندگان اهل سنت بود که در آنها نقش فرقه های دیگر اسلام از جمله تشیع کمتر نشان داده شده که این نیز در کم توجهی شرق شناسان به مباحث شیعه شناسی بی تأثیر نبوده است.

والسلام

ومن الله التوفیق.