نوشتار حاضر بر اساس سه سئوال زیر تنظیم شده است :
1- بیانیه مأموریت روحانیت چه مفهوم و تعریفی دارد و مؤلفه های سازنده ی آن کدامند؟
2- کدامین عرصه ها خاستگاه مأموریت های روحانیت در عصر حاضر می باشند؟
3- مأموریت های قابل تصور برای روحانیت در هر یک از این عرصه ها کدامند؟
مفهوم، تعریف و مؤلفه های بیانیه مأموریت :
بیانیه مأموریت، سندی راهبردی است که به معرفی کلی یک مجموعه با تأکید ویژه بر عملکرد و کارآمدی آن می پردازد، روشن است جهت معرفی کلی یک مجموعه، مواردی چون هویت و رسالت، جایگاه و نقش یک مجموعه ، اهداف، سیاستها و جهت گیری کلان، چشم انداز و کلیاتی در مورد اقدامات و فعالیتها گفته می شود، البته شاید بتوان گفت بیانیه مأموریت تأکید بیشتری بر اقدامات و فعالیتها و کارآمدی یک مجموعه دارد آن هم بصورت عام و کلان، بنابراین روشن است که تدوین بیانیه مأموریت مبتنی بر تعیین موارد بسیاری از جمله هویت و رسالت، جایگاه و نقش، اهداف و جهت گیریها، چشم انداز، سیاستها و فعالیتهاست، بنابراین لازم است قبل از تدوین دقیق بیانیه مأموریت موارد مذکور در قالب اسناد راهبردی دیگری نظیر اساسنامه، سند چشم انداز، اهداف و سیاستها و ... تعریف و تدوین شوند. بنابراین برخلاف نظر عده ای که بیانیه مأموریت را اولین مرحله برنامه ریزی استراتژیک می دانند، باید بگوییم که یکی از آخرین مراحل برنامه ریزی استراتژیک است و البته از لحاظ اهمیت محتوایی، شاید یکی از مهمترین اسناد راهبردی یک مجموعه محسوب می شود که معمولاً نصب العین و در اختیار عموم همکاران و مخاطبان هم قرار می گیرد که انتظار می رود موجب افزایش انگیزه و همدلی همکاران مجموعه باشد و نیز به نوعی شناسنامه یک مجموعه محسوب می گردد. البته شاید از لحاظ ارزش سندی، ارزش ذاتی نداشته باشد چون انعکاس دهنده نکاتی از دیگر اسناد راهبردی است و برخلاف دیگر اسناد، خود بیانیه مأموریت مطلب اضافه ای ندارد و تنها با تأکید بر کارآمدی، به معرفی یک مجموعه می پردازد.
در یک جمع بندی می توان گفت، بیانیه مأموریت انعکاس دهنده سه رکن و مؤلفه اساسی «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» یک مجموعه محسوب می شود که همانطور که اشاره شد، در این سند، بر چگونگی اقدامات جهت تحقق اهداف تأکید بیشتری می شود و توضیح و تفصیل بیشتری ارائه می گردد.
بیانیه مأموریت حوزه علمیه نیز همین ویژگیها را خواهد داشت، یعنی به نوعی انعکاس دهنده و بیانگر «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی عملکرد» نهاد روحانیت است و در واقع بیانگر هویت نهاد روحانیت، رسالت و وظایف حوزه، نقش حوزه در جامعه، جایگاه سازمانی حوزه در جامعه، اهداف کلان حوزه، سیاستها و جهت گیریهای کلان، چشم انداز و کلیاتی در ارتباط با عملکرد و اقدامات و برنامه های این نهاد عظیم خواهد بود.
همانطور که گفته شد، تدوین بیانیه مأموریت حوزه، فرع و مبتنی بر تدوین دیگر اسناد راهبردی حوزه علمیه است و ارزش ذاتی ندارد و همانطور که از نامش پیداست، تنها بیانگر اصول اساسی مندرج در اسناد راهبردی یک مجموعه است، و آنچه که مورد مطالبه مقام معظم رهبری نیز در بیانات متعدد ایشان بوده است عبارتند از برنامه ریزی راهبردی و تنظیم سند چشم انداز حوزه، تعیین اهداف کلان و مقطعی حوزه علمیه، برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت بر اساس چشم انداز و نیز بیانیه مأموریت به عنوان یک منشور ماندگار و برنامه ریزی تحول حوزه های علمیه، و ... ایشان در سال 1383 در دیداری فرموده اند :
«ملت ایران بهعنوان یک ملت و یک مجموعه، تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى فرصت و مهلت این را نیافت که براى خود چشماندازى تعریف کند؛ آن چشمانداز را انتخاب کند؛ براى آن چشمانداز برنامهریزى کند و به سوى آن چشمانداز حرکت کند. تا چشمانداز را براى خود تعریف نکنیم، هیچ کار درستى صورت نخواهد گرفت. همهاش روزمرگى است. بعد از آنکه تعریف کردیم، اگر برنامهریزى نکنیم، کار بىبرنامه به سامان نخواهد رسید. بعد از آنکه برنامهریزى کردیم، اگر همت نکنیم، حرکت نکنیم، ذهن و عضلات و جسم خود را به تعب نیندازیم و راه نیفتیم، به مقصد نخواهیم رسید؛ اینها لازم است...» ( دیدار با جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان-17/04/1383)
بنابراین تا تفصیلاً چیستی و چرایی و چگونگی حوزه علمیه قم، مورد مطالعه، بحث و بررسی و دقت و گفتگو قرار نگیرد و بر اساس آن اسنادی که مورد وفاق و تفاهم اندیشمندان و صاحبنظران ، مراجع و مسئولان حوزوی و نهایتاً مورد تأیید مقام معظم رهبری قرار گیرد، تدوین نگردد و به عنوان اسناد راهبردی نهاد روحانیت رسمیت نیابد، هرگونه تلاشی سرانجامی نخواهد داشت، چرا که اولاً تدوین بیانیه مأموریت بدون پشتوانه فکری و علمی در مؤلفه های مذکور، ممکن نیست که نتیجه چنین تلاش علمی و فکری همان اسناد راهبردی نهاد روحانیت خواهد بود، ثانیاً بدون بهره گیری از ظرفیت نخبگانی حوزه و جامعه، تفاهم جمعی میسور نیست، ثالثاً کارآمدی چنین بیانیه ای منوط به مشارکت همگانی و در نتیجه همدلی، همفکری و همیاری نخبگان و مسئولین حوزه علمیه است و کاملاً بدیهی است تلاش عده ای محدود ولو در ساختارهای رسمی حوزه و توسط تعدادی از مسئولین حوزوی، مورد قبول و استقبال عمومی قرار نخواهد گرفت هر چند چنین اراده و حرکتی از ناحیه مسئولین حوزه، سالهاست که مورد مطالبه مقام معظم رهبری و مورد انتظار حوزویان است.
بنابراین اگر بخواهیم سیر و مراحلی را برای تحقق چنین امر مهمی در نظر بگیریم، در قدم اول لازم است نسبت به ضرورت چنین اقدامی فرهنگسازی شود، در قدم بعد با یک نهاد رسمی مانند جامعه مدرسین یا شورای عالی حوزه یا هر مجموعه دارای صلاحیت، با هماهنگی و جلب نظر و یاری دیگر مراکز رسمی، ستاد یا دبیرخانه ای را به عنوان متصدی این امر تعیین نمایند، در گام بعدی جهت ایجاد زمینه مشارکت همگانی طلاب، اساتید، مراجع و مسئولین حوزوی در تدوین اسناد راهبردی و بیانیه مأموریت نهاد روحانیت، با استفاده از ظرفیت های رسانه ای و شبکه های ارتباطی گوناگون، تلاش شود، در قدم بعد نیز پس از فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی و مشاوره و کارشناسی، متن پیشنهادی تهیه و ضمن اعلام عمومی، از همه روحانیون نسبت به اصلاح و تکمیل آن دعوت شود و نهایتاً با بررسی های تکمیلی متن نهایی تهیه و جهت تأیید و تصویب به محضر مقام معظم رهبری تقدیم گردد.
همانطور که گفته شد، اگر بخواهیم بیانیه مأموریت نهاد روحانیت را از لحاظ محتوایی بیشتر مورد بررسی قرار دهیم، لازم است سه مؤلفه چیستی، چرایی و چگونگی نهاد روحانیت را تحلیل و تبیین نماییم که بررسی هرکدام از این مؤلفه ها نیاز به مطالعات و فرصت فراخی دارد که در محدوده این بیان نمی گنجد، بنابراین تنها به بررسی اجمالی چگونگی نهاد روحانیت که محور اصلی بیانیه مأموریت می باشد، اکتفاء می گردد.
لازم به ذکر است، مأموریتها بر اساس بایسته هایی تعریف می گردند که اشاره به وضعیت مطلوب دارند و این بایسته ها و وضعیت مطلوب نیز در پی بررسی وضعیت موجود و آسیب شناسی آن مشخص می گردند، به عنوان مثال با بررسی وضعیت موجود مدیریت کلان حوزه ها و آسیب شناسی آن متوجه می شویم، نگاه عمیق به جایگاه و رسالت حوزه و افق های بلند نسبت به عملکرد حوزه و آینده نگری نسبت به وظایف و برنامه های حوزه در میان مدیران کم رنگ است، از طرفی با بررسی وضعیت مطلوب بر اساس نظر کارشناسان، بخصوص اشارات حکیمانه مقام معظم رهبری متوجه خواهیم شد که حوزه باید تأثیرگذار در تمام عرصه ها، جهانی اندیش و آینده نگر باشد، بر این اساس مواردی همچون حضور فعال حوزه در عرصه های داخلی و بین اللمللی، توجه به نیازهای جهانی امروز و آینده و ... به عنوان بایسته های حوزه علمیه مطلوب مشخص شده و بر اساس آن نیز گزاره ای چون «برنامه ریزی کلان در جهت گسترش چتر هدایتی حوزه ها در همه عرصه ها، بر همه نیازمندیها و در همه زمانها » به عنوان مأموریت حوزه در عرصه مدیریت کلان تعیین می گردد. این سیر کلی (بررسی وضعیت موجود، بررسی وضعیت مطلوب، تعیین راهکارها و بایسته ها و نقشه راه برای رسیدن از وضعیت موجود به مطلوب) در برنامه ریزی راهبردی و تهیه اسناد راهبری یک مجموعه مورد توجه قرار می گیرد، بر این اساس بر تفرع بیانیه مأموریت نسبت به اسناد راهبردی تأکید می گردد.
عرصه های خواستگاه بیانیه مأموریت :
فارغ از نکات مهمی که در چیستی حوزه علمیه یعنی هویت، رسالت و وظایف، نقش و جایگاه ، اهداف و ... و نیز چرایی حوزه علمیه یا به تعبیری دلایل چیستی آن، قابل بحث و دقت می باشد، با این مقدمه کوتاه که حوزه علمیه نهاد متولی اقامه دین در جامعه است، به سراغ چگونگی حوزه علمیه که بر چگونگی «محتوا»، «ساختار» و «برنامه» ، قابل تقسیم است می رویم و از بایسته ها و مأموریتها در این سه بخش سخن می گوییم، در واقع این سه، عرصه هایی کلی برای طرح مأموریت حوزه علمیه محسوب می شود، آنچه مسلم است حوزه علمیه دارای یک محتوایی است که تحت عنوان «علم و دانش» می توان از آن یاد کرد و برای پرداختن به این علم و دانش ساختاری لازم دارد که تحت عنوان «سازمان یا نهاد روحانیت» از آن یاد می کنیم، و برای پرداختن به علم و دانش در نهاد روحانیت، برنامه ای لازم است که در سه محور «تولید دانش»، «فرهنگسازی دانش»، «جریان سازی دانش» قابل بررسی می باشد.
مؤلفه های بیانیه مأموریت
o چیستی ( هویت، رسالت، اهداف و ...)
o چرایی (دلایل چیستی)
o چگونگی :
· محتوا (علم و دانش)
§ اخلاق و عرفان
§ کلام و فلسفه
§ فقه واصول
· ساختار (سازمان و تشکیلات)
§ نظام آموزشی و پژوهشی
§ نظام فرهنگی و تبلیغی
§ نظام تربیت فردی و اجتماعی
· برنامه (فعالیت و کارآمدی)
§ تولید دانش دینی
§ فرهنگسازی دینی
§ جریان سازی دینی
مأموریتهای روحانیت در عرصه های گوناگون
بیانیه مأموریت باید بتواند مبتنی بر اسناد راهبردی، بعد از ذکر کوتاهی از چیستی و چرایی حوزه علمیه، چگونگی حوزه علمیه را از لحاظ محتوا، ساختار و برنامه معرفی و بایسته هایی را برای رسیدن به وضعیت مطلوب و تحقق اهداف در هر مورد ذکر نماید در واقع لازم است بایسته های عرصه علم و دانش در حوزه علمیه، بایسته های نهاد روحانیت برای اقامه دین در سه نظام «تعلیم»، «تبلیغ»، «تربیت»، بایسته های برنامه حوزه در سه محور تولید دانش، فرهنگسازی و جریان سازی بیان شود. هرچند چنین تبیین و تعریفی نیاز به مطالعات گسترده و همفکری جمعی دارد ولیکن می توان به مواردی در وسع این بیان، اشاره نمود :
- بایسته ها و مأموریت حوزه علمیه در عرصه علم و دانش :
o حفظ، ترمیم و بالندگی (توسعه و تکامل) معارف دینی از طریق تولید علم و دانش در سه شاخه اخلاق و عرفان، کلام و فلسفه، فقه واصول،
در این بخش باید تبیین شود که آن معارف دینی که انتظار اداره و سرپرستی حیات فردی و اجتماعی بشر از آن می رود، باید توسعه و تکامل یابد تا بتواند در عرصه های مختلف زندگی چه از بعد اجتماعی و حکومتی و چه از بعد فردی بتواند پاسخگوی نیاز بشر باشد و ضرورت تولید علم و تحول علوم انسانی که در بیانات مقام معظم رهبری از وظایف حوزه شمرده می شود، از این جهت می باشد. در این باره فقه حکومتی که به مسائل اجتماعی و دانش اداره جامعه می پردازد از ضرورت بیشتری برخوردار است و در واقع بخش اعظمی از رابطه تأثیرگذار حوزه با نظام اسلامی و پشتیبانی نظام توسط حوزه علمیه از طریق تولید فقه حکومتی و پاسخگویی به نیازمندیهای دانشی نظام اسلامی از جمله قوانین اسلامی میسر می گردد ، بنابراین جهت تبیین مأموریت حوزه لازم است با اشاره به اهداف و وضعیت مطلوب علم و دانش اسلامی در شاخه ها و عرصه های گوناگون، کلیاتی از اقدامات لازم به منظور حفظ، ترمیم و بالندگی آن بیان گردد.
- بایسته ها و مأموریت حوزه علمیه در رابطه با سازمان و تشکیلات :
o حفظ، ترمیم و بالندگی نظام آموزشی و پژوهشی (با هدف تفقه و تولید دانش)، نظام تبلیغی (با هدف فرهنگسازی در جامعه) و نظام تربیتی (با هدف جریان سازی دین در جامعه)
در این قسمت باید با توجه به مسائل گوناگون از قبیل رسالت و وظایف نهاد حوزه، ضرورتها و نیازهای جامعه و ... به تبیین وضعیت مطلوب و بایسته های ساختاری سازمان روحانیت و نهاد حوزه علمیه قم پرداخت و مأموریت حوزه را در رشد و توسعه و تکامل این ساختارها در جهت رسیدن به وضعیت مطلوب آن تعریف کرد. آنچه مسلم است نواقصی در ساختار موجود مشاهده می گردد، وجود ساختارهای موازی و ناهماهنگ در مقوله آموزش، پژوهش، تبلیغ، ارتباط و تعامل با حکومت و جامعه ... از وضعیت نابسامان ساختاری حوزه حکایت دارد، وجود مراکز و مؤسساتی نظیر دفتر تبلیغات اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت، مؤسسه امام خمینی (ره) و از این قبیل مراکز علمی، فرهنگی و تبلیغی که ضرورت وجود آنها روشن است اما در ساختارهای مجزا و ناهماهنگ تعریف شکل گرفته اند و مجموعه آنها را به نام حوزه و نهادهای حوزوی می شناسند، دارای ویژگیهای نادرستی از قبیل عدم وحدت مدیریت، عدم وحدت ساختار، عدم وحدت رویه، عدم هماهنگی در برنامه ها و عملکرد، و ... می باشند، بدیهی است در ساختار سازمانی مطلوب، چنین نابسامانیها و راهکارهای اصلاح آن باید در نظر گرفته شود و بر اساس این آسیب شناسی و وضعیت مطلوب، مأموریت حوزه در بخش ساختاری تعریف گردد.
- بایسته ها و مأموریت ها در بخش برنامه های حوزه علمیه :
o حفظ، ترمیم و بالندگی در برنامه های تولید دانش، فرهنگسازی دانش، جریان سازی دانش
در این بخش باید به الزامات هر برنامه با توجه به وضعیت موجود و مطلوب توجه شود و متناسب با آن مأموریتها تعریف گردند، مثلاً در برنامه های مربوط به تولید دانش، توجه به ضرورت تکامل علوم بنیادین (اخلاق و عرفان، کلام و فلسفه، فقه و اصول) بخصوص در ابعاد اجتماعی و ایجاد شبکه جامع تحقیقات دینی و سازوکار تولید علوم تخصصی و کاربردی از طریق تعریف و طبقه بندی جدید علوم و توجه به شاخه ها و رشته های گوناگون علوم انسانی و تعریف تعامل دقیق علمی با دانشگاه، دولت، صنعت و دیگربخشهای جامعه، تخصصی شدن آموزشها و دروه های آموزشی، پژوهش محور شدن آموزشها و ... از اقدامات و مأموریتهای حوزه در این بخش می تواند باشد، در رابطه با برنامه های تبلیغی و فرهنگسازی، بهره مندی از ابزار، روشها و تکنولوژی های هنری، ارتباطی و رسانه ای، توجه به مخاطبان خاص و اصلاح، ارتقاء و هماهنگی رویه موجود فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی طلاب و روحانیون و ... از مأموریتهای حوزه در این بخش محسوب می شود، در رابطه با برنامه های تربیتی حوزه، ضرورت حضور بالفعل روحانیت در ساختارها، قوانین، مجامع، نهادها و مراکز گوناگون داخلی و بین اللمللی و عدم اکتفاء به بیان و ابلاغ پیام از مأموریتهای این بخش می باشند، آنچه که در وضعیت موجود مغفول واقع شده است رویکرد تربیتی روحانیت با هدف اصلاح، رشد و ارتقاء در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با جامعه است که لازم است یک تعامل تربیتی سازنده بین مربی و متربی در سطوح مختلف با مخاطبان گوناگون (فردی و سازمانی) تعریف و نیز به رشد و ارتقاء هردو (مربی و متربی) توجه گردد.
رابطه برنامه جامع تحول با بیانیه مأموریت
روح حاکم بر اسناد راهبردی و بیانیه مأموریت، تحول است، در واقع مدیریت تحول اقتضاء می کند تا اسناد راهبردی یک مجموعه در جهت رشد و تکامل و توسعه و تحقق اهداف (در یک کلمه تحول)، مورد بهره برداری قرار گیرند . به عبارتی برنامه جامع تحول نخ تسبیح اسناد راهبردی است و آنها را هماهنگ به خدمت می گیرد.
ومن الله التوفیق – مهدی عبدالهی 20/7/1391