قطعنامه 598 ، یک سئوال از مدیران جنگ و یک سئوال از حضرت امام خمینی (ره)
جنگیدن در برابر شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی»، «جنگ، جنگ تا نابودی فتنه»، «جنگ، جنگ تا پیروزی خون بر شمشیر» و ... جنگی نبود که دیگر تکرار نشود ، جریان اسلام مدرنیته در آن برهه در حوزه نظامی در مقابل خط و شعار و آرمانهای امام ایستادند، بعد از آن در حوزه اقتصاد و سازندگی از خط و آرمانهای امام فاصله گرفتند و در برهه ای طولانی در حوزه فرهنگ با عدم توجه به تهاجم فرهنگی دشمن ، انحرافات و معضلاتی را در جامعه جوان ایران سبب شدند و در سال اخیر نیز در حوزه سیاست خط و مسیر خود را کاملاً از خط و آرمانها و ارزشهای انقلاب و اسلام جدا ساخته بلکه به تقابل پرداختند، و اکنون که چهره نفاق این جریان و حقیقت پلید رفاه طلبی و دنیاخواهی آنان آشکار شده است، فرصتی مناسب برای واکاوی عملکرد گذشته آنان نیز فراهم آمده است...
یک سئوال از مدیران جنگ
حوادث و عوامل قبول قطعنامه که حضرت امام فرمودند به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد، چیست؟ اگر تحلیل ساده و بعضاً غلط برخی آقایان مبنی بر عدم حضور مردم در جبهه ها و یا نبودن سلاح و امکانات و ... عوامل قبول قطعنامه باشد که این عوامل در همان روز هم معلوم و روشن بود و چه نیازی به این جمله امام بود که در آینده روشن خواهد شد؟!! قطعاً پاسخ آن است که عوامل اصلی غیر از اینهاست و در برهه ای مناسب برای مردم آشکار خواهد شد و آیا اکنون فرصت مناسب آن فرا نرسیده است؟
یک سئوال از حضرت امام خمینی (ره)
سئوالی را از حضرت امام می پرسیم و البته پاسخ آنرا از میان فرمایشات ایشان در پیامشان به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 ذکر می نماییم : چرا به عوامل اصلی قبول قطعنامه در همان موقع اشاره نکردید بلکه با جملاتی کریمانه مبنی بر تعهد و دلسوزی و صداقت مسئولین و یا مورد اعتماد بودن آنان ، متهمان خوراندن جام زهر را (موقتاً در آن زمان حساس) تبرئه کردید ؟ توضیح آنکه آنچه از این نامه و واژه های دقیق و تاریخی پیام امام فهمیده می شود آن است که در آن زمان حساس مصلحت جامعه مسلمین در پرداختن به این مهم و یافتن مقصران نبوده بلکه وحدت مسئولین و مردم لازم بود تا بعد از پذیرش قطعنامه نیز « ... تمامی نظامیان اعم از ارتش و سپاه و بسیج در جبهه ها برای دفاع در برابر شیطنت استکبار و عراق به مأموریت خود ادامه دهند.» و بعد از این برهه حساس نیز در سازندگی کشور دست به دست هم دهند. و اما جملات پرمعنای حضرت امام :
«در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی نا آگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد! ...
در این روزها ممکن است بسیاری از افراد بخاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و بنایدها کنند- که هرچند این مسئله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست- اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست، چه بسا آنهایی که تا دیروز در برابر این نظام جبهه گری کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران از صلح و صلح طلبی به ظاهر دم می زدند امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگری را مطرح نمایند و جیره خواران استکبار همانها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند.»
از کلمات حضرت امام به خوبی فهمیده می شود، در فضای آن موقع امکان سوء استفاده دشمنان نظام نیز در مخالفت با پذیرش قطعنامه وجود داشته است و برای آنکه در حفظ وحدت ، همه صداها در مخالفت با پذیرش قطعنامه خاموش شود، مصلحت آن است که نقد و بررسی جهت شناسایی عوامل آن به آینده موکول شود و حقیقت در آینده روشن شود.
- فرصت مناسب برای شناسایی مقصران و عوامل پذیرش قطعنامه چه زمانی است؟
آن جریان مدرنیته اسلامی که از همان ابتدای انقلاب با تفکر امام و ارزشهای انقلاب فاصله داشتند و در برهه هایی از هیچگونه تقابل و تخاصم نیز در پنهان و آشکار فروگذار نکردند، شناسایی و معرفی آنان به مردم زمانی اثر گذار و ممکن است که پرده نفاق و دورویی از چهره آنان به کنار رفته باشد چراکه سرانجام نفاق رسوایی است، و این اتفاق نیز در فتنه سال 88 تا حدودی رخ داد و چهره منافقانه و متخاصمانه برخی مدیران آن زمان کشور و جنگ ، برای مردم آشکار شد و انحراف و تقابل آنان با نظام و ولایت و مردم انقلابی بیش از پیش روشن گشت و اکنون فرصت محاسبه و مؤاخذه آنان فراهم شده است و روشن است تا قبل از این ممکن نبود یا مصلحت جامعه اقتضای آن را نداشت که مدیران بالفعل و موجه در انظار مردم، مقصر شناخته شوند و شاید راز اینکه حضرت امام فرمود در آینده برای مردم روشن خواهد شد، همین است. همانطور که امام علی علیه السلام تا وقتی که طلحه و زبیر آشکارا به مقابله و تخاصم برنخواسته بودند و در مقابل امام و ولایت شمشیر نکشیده بودند، حضرت نیز از ماهیت و حقیقت آنان سخنی با مردم نگفتند تا آنکه آنان به دست خود چهره منافقانه خود را آشکار ساختند و این نیز شاید خود دلیلی بر کرامت و تحمل سران فتنه توسط رهبر جامعه است تا خود رسوا و نابود شوند چرا که باطل نابود شدنی است.
والسلام مهدی عبدالهی تیر 89