شایسته دیپلماسی جمهوری اسلامی، قرآنی بودن سیاستها و خط مشی روابط نظام اسلامی با جهان است که متأسفانه در هر برهه ای، تا حدی دستخوش سلایق و علایق دولتها میشود هر چند رهبر معظم انقلاب در این تلاطم آراء و عمل سیاستمداران، سکان کشور را در جهت خود بخوبی حفظ نموده اند، اما عملکرد برخی اهل سیاست که نشان از تذبذب بین ارزشهای دین و منافع دنیایشان دارد، مصداق آیه « یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً» (نساء/۱۵۰) می باشد.
در مسئله اخیر دست دادن وزیر امور خارجه با رئیس جمهور آمریکا، مسئله دست دادن و مصافحه با دشمنان از مناظر گوناگونی مورد بررسی قرار گرفت، و برخی با استناد به روایت ذیل، درصدد توجیه آن برامده اند :
«إِذَا لَقِیتُمْ إِخْوَانَکُمْ فَتَصَافَحُوا وَ أَظْهِرُوا لَهُمُ الْبَشَاشَهَ وَ الْبِشْرَ، تَتَفَرَّقُوا وَ مَا عَلَیْکُمْ مِنَ الْأَوْزَارِ قَدْ ذَهَبَ، إِذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ فَسَمِّتُوهُ قُولُوا یَرْحَمُکَ اللَّهُ وَ هُوَ یَقُولُ لَکُمْ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُمْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها، صَافِحْ عَدُوَّکَ وَ إِنْ کَرِهَ فَإِنَّهُ مِمَّا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عِبَادَهُ یَقُولُ : ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیم(فصلت/34)» (خصال صدوق ج۲ ص۶۳۳)
اولاً در این رابطه با استناد به آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه» (حجرات/۱۰) و اینکه میفرماید فقط مومنان با همدیگر برادرند، باید گفت که عبارت « إِذَا لَقِیتُمْ إِخْوَانَکُمْ » در روایت فوق، حکایت از ملاقات مؤمنین با یکدیگر دارد و نه ملاقات با دشمنان!
ثانیاً هدف از این مصافحه، پایان عداوت و ایجاد دوستی صمیمانه است (کأنه ولیٌّ حمیم)، در حالیکه دشمنی دشمنان دین و اسلام، با مسلمانان پایان پذیر نیست مگر اینکه دست از دین و اسلام برداریم، «وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم» (بقره/۱۲۰)
ثالثاً از عبارت «صافح عدوک و إن کره» مشخص است که برادر مؤمنی که با او خصومتی پیدا کرده ایم، ممکن است از مصافحه اکراه داشته باشد و با این وجود لازم است که با اینکار به عداوت پایان دهیم، در حالیکه دشمنان اسلام آرزو دارند با مصافحه و کوتاه آمدن از شعارها و ارزشها، به ما نزدیک شوند : «لاتطع المکذبین وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون، وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ» (قلم/8-10)
نقل شده که کفار به رسول خدا (ص) پیشنهاد کرده بودند از تعرض به خدایان ایشان کوتاه بیاید، و ایشان هم متقابلا متعرض پروردگار او نشوند و حضرت تسامح بر سر ارزشها، شعائر و شعارها را نمیپذیرند.
پس دلیلی برای مصافحه و نزدیکی و برقراری ارتباط دوستانه با دشمنان وجود ندارد و همواره منافقان، عزتمندی را در برقراری روابط با قدرتمندان مادی بشر میدانند:
«بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیما؛ الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعا» (نساء/۱۳۸-۱۳۹)
و نباید امید و دلبستگی به دشمنان داشته باشند، چرا که عاقبت مطلوبی نخواهد داشت :
«وَلا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ »
و آنچه سرمشق ارتباط ما با کفار و دشمنان است، هموار شدت برخورد پیامبر با آنان می باشد :
«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ» (فتح/۲۹)
و شاید در این آیه، به انقلاب اسلامی ایران و خط مشی رهبران آن، وعده داده شده است :
«فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ» ،
و سرنوشت پسندیده ای نیز در انتظار این خط مشی مؤمنانه است، عذاب و خاری دشمنان و پیروزی مؤمنان :
«قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنینَ»
تنگنای اقتصادی و رفاهی بهانه کافی برای عقب نشینی و مذاکره نیست، و باید اعتقاد داشته باشیم برکات و نعمات خداوند در ایمان و تقواست :
«وَ لَوْ أَنَ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض...» (اعراف: 96)