به نظر می رسد متناسب با سه بعد وجودی انسان که عبارت است از قلب، عقل و جوارح، سه برهه و مرحله رشد و تکامل می توان در انسان تصور نمود، دوره کودکی و نوجوانی که غالباً برهه نزاع حب و بغض در قلب انسان است، دوره جوانی که غالباً برهه نزاع عقل و شهوت و نیز دوره میانسالی و پیری که غالباً برهه نزاع عمل نیک و بد است! با مروری بر چند روایت به شرح این مسئله می پردازیم،

اول روایتی که به نزاع عقل و شهوت در وجود انسان اشاره دارد و آن روایتی که امام صادق علیه السلام،  از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل فرمودند: خداوند عقل را برای فرشتگان قرار داده بدون شهوت و برای حیوانات شهوت را قرار داده بدون عقل، و برای بنی‌آدم هم عقل را قرار داده و هم شهوت را، پس هر‌کس از انسان‌ها عقلش بر شهوتش پیروز شود از فرشتگان برتر است، و هرکس شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست‌تر است.( شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‌۱، ص ۴ ۵)

دوم آنکه دوره جوانی که بر اساس مضمون برخی روایات تا سن چهل سالگی است، یک فرصت طلایی و برترین لحظات یک عمر و زندگی است، چرا که مطابق با روایات در این برهه شهوت در اوج خود است و عقل رو به تکامل است، در قرآن سوره احقاف هم اشاره شده که «بلغ اربعین سنه» و علامه طباطبایی در شرح آن اشاره به تکامل عقل داشته و فرموده است: در چهل سالگی شهوت کاهش میابد و عقل کامل میشود لذا گفته اند اغلب انبیاء در چهل سالگی به نبوت مبعوث شده اند! هنر جوان این است که در این دوره بتواند عقل خود را بر شهوت غلبه دهد و عفاف و عبادت و بندگی پیشه کند. سخت ترین دوره عمر همین دوره جوانی است و از باب خیرالأمور احمزها، بخاطر این سختی جوان بسیار نزد خداوند محبوب است، روایات بسیاری بر این مضمون تأکید دارند از جمله پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:  إنَّ اللّهَ تَعالى یُباهی بِالشّابِّ العابِدِ المَلائِکَةَ، یَقولُ: اُنظُروا إلى عَبدی تَرَکَ شَهوَتَهُ مِن أجلی و یا در روایتی دیگر آمده است: فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت می کند، بر پیری که پس از پیری به عبادت می پردازد، همچون فضیلت پیامبران بر دیگر مردم است و نیز فرموده اند : هیچ کس نزد خداوند، محبوب تر از جوان توبه کار نیست.

سوم آنکه به نظر می رسد انسان در دوره جوانی، برای خود شاکله ای می سازد که حرکت و اعمال و رفتار او در آینده، خصوصا دوران میانسالی و پیری بر اساس آن شاکله خواهد بود، «کل یعمل علی شاکلته»، و اگر بنای این شاکله، دچار انحراف و کجی و نقص اساسی باشد، اعمال و رفتار او در آینده متناسب با آن خواهد بود و شاید در آینده کمتر توفیق و توان و فرصت اصلاح و جبران و رفع نواقص پیدا نماید. روایاتی به این حقیقت اشاره دارند از جمله رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر فردی که چهل ساله شود و خیرش بر شرش غالب نگردد شیطان بین دو چشمش را می بوسد و می گوید: این چهره دیگر رستگار نمى شود (هَذَا وَجْهٌ لَا یُفْلِح‏). و در روایتی دیگر آمده است :  إن الشیطان یجر یده علی وجه من زاد علی الاربعین و لم یتب، و یقول بابی وجه لایفلح و نیز در روایتی دیگر فرموده اند : من اتی علیه الاربعون سنه فلم یغلب خیره شره فلیتجهز الی النار همچنین خصال صدوق از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: إنّ العَبدَ لَفی فُسْحَةٍ (رحمت و مغفرت) مِن أمرِه ما بَینَهُ و بینَ أربعینَ سَنةً؛ فإذا بَلَغ أربعینَ سَنةً أوحَی اللهُ عزَّوجلَّ إلَی مَلَئکَتِه: إنّی قد عَمَّرتُ عَبدی عُمرًا، فَغَلِّظا و شَدِّدا و تَحَفَّظا و اکتُبا عَلیهِ قَلیلَ عَمَلِه و کَثیرَهُ و صَغیرَهُ و کَبیرَه، در روایتی دیگر امام باقر علیه السلام فرمود: هر گاه مردى وارد چهلمین سال شد ، منادى فریاد مى زند وقت سفر نزدیک است براى خود زاد و توشه تهیه کن!