ریشه همه بی دینها در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... ناشی از بی حیائی است که فرمودند «لا دین لمن لا حیاء له» اگر حیاء نباشد دین هم نیست و همه مفاسد اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ناشی از آن است لذا تمام سعی غرب و استکبار جهانی، بر حیاء زدایی از جوانان کشور توسط ابتذال و استهجان است و پیروزی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنها در همین راه است...
برخی ربا را با زنا مقایسه نموده اند و نتیجه گرفته اند که ربا از زنا بدتر است اما حساسیت ها به زنا و فواحش و پخش فیلم مستهجن خیلی بیشتر است! به نظر میرسد این حرف غلط است و اساسا اینگونه قیاس اشتباه است! ربا چه ربطی به تشیع فاحشه و پخش فیلم مستهجن دارد?!!!! ضمن آنکه ربای بانکی بدلیل شرایط اضطرار و وضعیت موجود به حکم ثانویه و نیز به امضای قانون جمهوری اسلامی اشکالی ندارد و مصرف سود بانکی به فتوای مراجع حلال است هر چند باید تلاش کرد سیستمی اسلامی جایگزین سیستم موجود شود.
همانطور که عرض کردم حب الدنیا که مصداق اتم آن حب الشهوات من النساء است رأس همه خطاها و ذنوب است.
کوتاهی مسئولین و اهل علم توجیه پذیر نیست ولی طبق فرموده آیت الله جوادی آملی نیز اگر مطابق قانون عمل شود حرام نیست و تلویزیون ما که تبلیغ بانک و سرمایه گذاری در بانک میکند تبلیغ کار غیر قانونی و ربا نمیکند که بخواهیم با پخش فیلم مستهجن مقایسه کنیم! حرف خوب را باید خوب زد! ...
بخاطر نشان دادن قبح ربا نباید با مقایسه ای اشتباه در ذهن مخاطب از قبح زنا و امثال آن کاست، اینکه ربا اعلام جنگ خدا با رباخور است (ونه اعلام جنگ با خدا! ) دلیل نمیشود که از بقیه اعمالی که این وصف را ندارند بدتر باشد و به همین دلیل قیاس اساسا اشتباه است، که اگر قیاس صحیح باشد منهم میگویم زناکار را سنگسار میکنند ولی حکم رباخوار به شدت سنگسار نیست....
اشد بودن غیبت هم از جهاتی است همچنانکه افضلیت برخی اعمال نسبت به برخی دیگر از جهاتی است و مطلق نیست که اگر مطلق بود روایات گوناگون قابل جمع با یکدیگر نبودند، جهات مقایسه را باید شناخت و مطلق نیست. همانطور که شما فرمودید زنا از جهت عقاب ممکن است اشد از غیبت باشد اما از جهت آثار فردی و اجتماعی ممکن است غیبت مانند خوردن گوشت برادر اشد الآثار باشد والله اعلم
قدری حساسیت حقیر نسبت به این مسئله بخاطر آنست که اخیرا مد شده میگویند به موی دختران و.... گیر ندهید و بجای آن جلوی اختلاس و امثال آنرا بگیرید، لذا میگویبم اولا با هر کدام بجای خود باید بهترین برخورد شود ثانیا با توجه به کلام معصومین بحث عفاف و حجاب و حیاء اولویت دارد و نباید از اهمیت آن به بهانه مبارزه با دیگر مفاسد کاست!
بله منکر اهمیت عفت بطن نیستیم و به اندازه عفت فرج مهم است لذا فرموده اند ما من عباده افضل عندالله من عفت البطن و الفرج ولی از سوی دیگر رأس کل خطیئه را حب الدنیا و اتم مصداق آنرا حب الشهوات شمرده اند، و نیز نبودن حیاء باعث رویگردانی از ارزشهای دینی از جمله حرمت ربا و مال حرام و ... میشود .... ، درست است با شکم پر از مال حرام نمیتوان انتظار اثر کردن پند و موعظه داشت ولی قبل از آن میبایست بر حیاء تأکید ویژه داشت که فرمودند با وجود حیا عقل و دین هم می آید و طبعا مانع محرماتی چون أکل حرام و شبه ناک میشود .... و نیز در اینکه سود بانکداری قانونی در جمهوری اسلامی حرام است اثبات نشده است ...
شیطان پس از 6000 سال از خداوند درخواست دام ها و فتنه هایی برای گمراهی و فریب انسان کرد و خداوند اجازه داد و فرمود عطا خواهی شد، هرچه خدا به او عطا می کرد او می گفت :بیشتر،بیشتر. تا به عاملی رسید که گفت بس است و آن وقتی بود که به عامل ایجاد شهوت حرام بین زنان و مردان و جلوه فروشی های حرام زنان و بی غیرتی مردان در مقابل آن رسید. شیطان گفت که با این عامل، همه ی انسانها را درو می کنم.
- پیامبر فرمود: خداوندهیچ پیامبری را مبعوث نکرده است مگر اینکه ابلیس از انحراف او در مورد شهوت مایوس نبوده است .هیچ عاملی در نزد من خطرناک تر از شهوت انگیزی حرام نیست . یعنی شیطان از عامل شهوت حتی درمورد تمام پیامبران هم مایوس نبوده است که بتواند آنها را زمین بزند. در نزد پیامبر هم این عامل خطرناک ترین راه لغزش در برابر خداوند تلقی می شود.
- یوسف پیامبر وقتی در معرض شهوت انگیزی حرام زلیخا قرار می گیرد و پشت هفت درقفل زده قرار می گیرد، می گوید:
وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (یوسف/53)
من نفس خودم را مبرا از گناه نمی دانم من هم نفس اماره دارم مگر این که خداوند به من کمک کند و مرا از این دام نجات بدهد.
قَالَ النَّبِیُّ ص الْحَیَاءُ مِنَ الْإِیمَانِ فَقِیلَ الْحَیَاءُ بِالْإِیمَانِ وَ الْإِیمَانُ بِالْحَیَاءِ وَ صَاحِبُ الْحَیَاءِ خَیْرٌ کُلُّهُ وَ مَنْ حُرِمَ الْحَیَاءَ فَهُوَ شَرٌّ کُلُّهُ وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ تَوَرَّع
. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود. حیاء به ایمان است که حضرت ایمان را به حیاء و حیاء را بایمان مقید فرموده هر دو بستگى بهم دارند و صاحب حیا سر تا پا خیر و خوبى است و کسى که داراى حیا نیست سر تا پا شرم و بدى است هر چند عبادت و پرهیزکارى داشته باشد (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص: 336)
لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَه...
الْحَیَاءُ وَ الْإِیمَانُ مَقْرُونَانِ فِی قَرَنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ. حیا و ایمان در یک رشته و همدوشند، و چون یکى از آن دو رفت، دیگرى هم در پى آن رود. ( أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 166)
و اگر بدنبال مقایسه حیاء که طبق روایات مصداق اتم آن حیاء از شهوات است، با مناسک بطن هستید، این روایت یکی از مصادیق دیگر حیاء را حفظ بطن می شمرد، پس حفظ بطن از حرام فرع بر حیاء به معنای عام آن است :
قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص اسْتَحْیُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ قَالُوا وَ مَا نَفْعَلُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَإِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِین ...وَ لْیَحْفَظِ الرَّأْسَ وَ مَا وَعَى وَ الْبَطْنَ وَ مَا حَوَى ( بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص: 271)
مطلب مرتبط:
بی مهری به «حجاب و عفاف» به بهانه مبارزه با «مفاسد اقتصادی»!