🔹اساسی ترین و محوری ترین مفهوم در نظام احسن خلقت (عالم تکوین و تشریع) و هماهنگ کننده همه تکثرات «ولایت» است. در واقع هر شیئی بر حول محوری واقع می گردد و هیچ چیز بدون محور تکوین و تشریع نمیابد. ولایت که باطن دین و شریعت و محور نظام تمایلات، افکار و عقول، رفتار و اعمال در جهت بندگی خدای متعال و عامل هماهنگی عبودیت و سیر از کثرات به وحدت است، نقش محوری آن در نظام تمایلات، افکار و رفتار در فقه به عنوان برنامه زندگی بشریت، میبایست تبیین و بلکه محقق شود.
🔹عامل محوری تمام تکثرات و ظلمات و اختلافات و انحرافات در طول تاریخ، «مقابله شیاطین انس و جن با محوریت ولایت بر عالم» است، (وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ) از آنجا که ابلیس قسم خورد که «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»، هدفش انحراف از صراط مستقیم ولایت بوده است و شکل گیری جریان باطل در مقابل جریان حق که از درگیری هابیل و قابیل شروع میشود تا همه درگیریهای این دو جبهه در طول تاریخ تا زمان ظهور بر سر محوری ترین مهفوم در عالم تکوین و تشریع، یعنی ولایت است. تمام تلاش جبهه باطل برای تصرف جایگاه ولایت و انحراف آن از مسیر خود بوده است. و به نظر می رسد «سقیفه» نقطه عطف و کانون عداوت و دشمنی با ولایت است و از اینرو حضرت زینب علیه السلام با اشاره به روز دوشنبه واقعه سقیفه می فرماید : «بِأَبِی مَنْ عَسْکَرَهُ فِی یَوْمِ الْاِثْنَیْنِ نَهْباً»...
🔹در عالم تکوین و تشریع، هر چیزی با غایت خلقت جهان یعنی «پرستش خدای متعال» یا هم جهت است یا جهت مخالف دارد و از این دو حالت خارج نیست، از آنجا که ولایت محور خلقت عالم و تکوین و تشریع است، معیار و میزان تفکیک این دو جهت نیز، «ولایت» است و نیز تناسب هر چیزی در تکوین و تشریع با ولایت، معیار تعیین جایگاه آن در این دو جهت می باشد.
🔹فقه نظام ولایی، نقش ثقلین را بصورت حداکثری در تشکیل شبکه مفاهیم و تبیین نسبت آنها و تعیین احکام رشد و سرپرستی و تکامل، دنبال می کند.
🔹در یک سطح محوریت ولایت به معنای منبع محوری تلقی می شود و متن کلام وحی و بیان اهل بیت عترت علیهم السلام، تنها منبع فقاهت محسوب میشود و از آنجا که قرآن نیز در قلب و ذهن و بیان اهل بیت علیهم السلام وجود دارد، بلکه ایشان ثقل اکبر و قرآن ناطق و مبین و مفسر قرآن هستند، «ولایت» نبوی و علوی و اولاده می تواند، نقش محوری را در فقاهت ایفاء نماید، هر چند جایگاه قرآن در این فقاهت، در نقش ویژه ای حفظ خواهد شد. در واقع شبکه نظام مفاهیم دین در تعاملی بین قرآن و حدیث شکل می گیرد و هیچکدام بطور کلی بر دیگری مقدم نمی شود بلکه تعاضد و تعامل بین آندو واقع می شود (الامام یهدی الی القرآن و القرآن یهدی الی الامام) . در این تفسیر، عقل منبعی مستقل برای فقاهت نخواهد بود بلکه تعریف و جایگاهی ذیل ولایت پیدا می کند.
🔹در سطحی عمیق تر، محوریت ولایت به معنای نقش محوری اهل بیت علیهم السلام در خلق تکوین و تشریع (خلقت و شریعت) محسوب میشود، در این تفسیر، دین و نظام مفاهیم آن، بر محور ولایت شکل گرفته و اجزای آن در تناسب با ولایت، در این شبکه جانمایی شده و حضور یافته اند. به عبارت دیگر حسن و قبح مفاهیم ارزشی، کم و کیف مفاهیم توصیفی، مصلحت و مفسده مفاهیم تجویزی، همه در نسبتی با جریان ولایت، تعین یافته اند و در نتیجه باطن دین، ولایت است.
🔹نتیجه فقه و فقاهت نیز تحقق عملی و اقامه دین است که از طریق بسط جریان ولایت واقع خواهد شد در واقع جریان یافتن ولایت، مجرای اقامه دین است و این اصل در فقاهت بسیار اثرگذار است چراکه محوریت اخلاق، عقائد و احکام میبایست تناسبات بسط ولایت باشد، به عبارت دیگر فضائل اخلاقی، حقایق اعتقادی و احکام نیز بر محوریت بسط ولایت تحلیل وتفسیر وتعریف میشوند.
🔹در سطحی دیگر، محوریت ولایت به معنای نقش محوری ولایت در تنظیم، تبیین و ترسیم شبکه موضوعات مستحدثه است که کارآمدی موضوعات به تناسبات ولایت سنجیده میشود .
🔹در سطحی دیگر، محوریت ولایت به معنای محوریت ایشان در سیر به معانی باطنی و روابط و نسبتهای لایه های عمیق تر خطابات شرعی است که با روش فقاهت کنونی خیلی میسر نیست لکن با روش فقه نظام ولایی و شکل گیری شبکه مفهومی بر محور بیانات اهل بیت علیهم السلام این امکان بوجود خواهد آمد. در واقع لایه های عمیق تری از معارف در ورای ظاهر خطابات، در معانی کلام ایشان نهفته است که به میزان اشراف بر معارف و عرضه آنها به یکدیگر، این لایه های معانی کشف و استنباط میشود و به همین میزان تفقه عمق و ارزش بیشتری پیدا می کند، لذا در روایتی فرموده اند : « أنتم أفقه الناس اذا عرفتم معانی کلامنا»
🔹بنابراین با اعتقاد به اینکه دین اسلام، قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، تمام موضوعات مورد نیاز حیات طیبه و مفاهیم و نسبتهای آن (نظام احکام) را در رابطه با سعادت دنیا و آخرت انسانها تا قیامت بیان نموده است، جهت فقاهت در عرصه های پیش رو خصوصاً نظام موضوعات اجتماعی، لازم است استظهار از ثقلین از وضعیت کنونی و حداقلی توسعه یابد و سیر به معانی باطنی و روابط و نسبتهای لایه های عمیق تر خطابات شرعی با روشی متفاوت (شکل گیری شبکه مفهومی) میسر گردد، همانطور که در روایات اهل بیت نیز این روش استنباط و استناد به معانی باطنی آیات مشاهده میشود .